«اسفندماه امسال قرار است دوران مدیریت کادر فعلی در فدراسیون فوتبال به پایان برسد و با برگزاری مجمع انتخاباتی، رئیس بعدی تشکیلات فوتبال کشور برگزیده شود. در این میان صندلی ریاست هفت مدعی خواهد داشت که برخی چهرههای مطرحتر نامزد شده برای آن، محمدحسین قریب، حبیب کاشانی و مهدی محمدنبی هستند. در این مدت از ساز و کار حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال انتقادات زیادی صورت گرفته و برخی بر این باورند که الزام کاندیداها به جمعآوری ۱۰ امضا از اعضای مجمع فدراسیون فوتبال، راه را برای حضور افراد موثر و سرشناس میبندد.
این یعنی امثال علی دایی، مهدی مهدویکیا، وحید هاشمیان و ... اگر مایل به حضور در راس هرم مدیریتی فوتبال ایران باشند، ابتدا باید منت اعضای مجمع را بکشند و ۱۰ امضا از آنها بگیرند! خب طبیعی است که در این شرایط بسیاری از آنها قید کاندیداتوری را میزنند و میدان برای چهرههای همیشگی، کلیشهای و غیر موثر باز میماند. این البته یک بحث دیگر است و به هر حال انتخابات اسفند با همین شرایط برگزار خواهد شد. مساله مهم مد نظر این مطلب، میراث پردردسری است که در شرایط فعلی برای رئیس بعدی فدراسیون به جا میماند. آیا فکرش را کردهاید کسی که تا چند هفته دیگر ردای ریاست بر فوتبال را به تن میکند، در شروع کارش با چه مشکلات و چالشهای مهمی روبهرو خواهد بود؟
سرمربی تیم ملی انتخاب شده
یکی از بدیهیترین حقوق رئیس فدراسیون فوتبال، برگزیدن سرمربی تیم ملی است. با این وجود رئیس جدید در شرایطی پا به خیابان سئول میگذارد که سرمربی تیم ملی قبل از او انتخاب شده است. مدیران موقت فدراسیون اخیرا در انتخابی بحثبرانگیز دراگان اسکوچیچ را روی نیمکت تیم ملی نشاندند و طبعا رئیس بعدی مکلف است با او کار کند، حتی اگر باب سلیقهاش نباشد! الان بهعنوان مثال یکی از گزینههای جدی ریاست در فدراسیون فوتبال محمدحسین قریب است. او سابقه کار با امیر قلعهنویی در استقلال را دارد و بسیاری بر این باورند که اگر قریب به ریاست فدراسیون برسد، قلعهنویی از شانس بالایی برای هدایت تیم ملی برخوردار خواهد شد. چه قریب و چه غیر او اما فعلا و تا اطلاع ثانوی باید با اسکوچیچ کار کنند.
تیم ملی «واقعا» در خطر است
ناگفته پیداست که دو باخت پیاپی به بحرین و عراق، شرایط تیم ملی را برای صعود از مرحله پیشمقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر بسیار دشوار کرده و تنها با یک لغزش دیگر، شاید ایران برای اولین بار در تمام این سالها حتی از رسیدن به مرحله بعدی مقدماتی هم باز بماند. طبیعی است که بزرگترین ماموریت رئیس بعدی، به خرج دادن حداکثر توان و تمرکز برای برونرفت از این بحران است. اگر ما در چهار بازی فروردین و خرداد آینده نتایج لازم را نگیریم و حذف شویم، یکی از بدترین نتایج تاریخ فوتبال در کارنامه رئیسی ثبت خواهد شد که شاید خودش گناه زیادی در این داستان نداشته است!
تحریمها شرایط را سخت کرده
محمد دادگان اخیرا در یک برنامه تلویزیونی گفته: «اداره فدراسیون فوتبال از اداره یک دبستان راحتتر است.» او معمولا مثالهای زیادی هم از دوران نسبتا موفق حضور خودش در فدراسیون میزند اما جدا از توانایی آدمها که قطعا با هم فرق دارد، باید شرایط بیسابقه ناشی از تحریمهای فعلی را هم در معادلاتمان در نظر بگیریم. به هر حال الان وصول درآمدها، انجام هزینههای ارزی، برگزاری مسابقات دوستانه و حتی تهیه توپ و لباس و تجهیزات تمرین هم بسیار دشوار شده و این قابل کتمان نیست.
بدهیها و شکایات را نادیده نگیرید
اوضاع اقتصادی فدراسیون اصلا رو به راه نیست و در این میان از ارقام متفاوتی بین ۵۰ تا ۲۰۰ میلیارد تومان بهعنوان بدهیهای این مجموعه سخن به میان میآید! به هر حال فقط یک مرور اجمالی روی اخبار مربوط به تاخیر در پرداخت حقوق و پاداش داوران و ملیپوشان ردههای مختلف نشان میدهد با چه وضعی مواجه هستیم. تازه شکایت مارک ویلموتس هم در راه است؛ شکایتی که از ارقام عجیب چند میلیون یورویی بهعنوان غرامت احتمالی ناشی از آن صحبت میشود.
کاش بدانید و بیایید
همه آن چه گفتیم و بسیاری از موارد مشابه که نگفتیم، چالشهای جدی پیش روی کادر مدیریتی بعدی فدراسیون فوتبال است. حتما کاندیداهای گرامی قبل از ثبت نام در جریان این مساله قرار گرفتهاند، بنابراین حداقل انتظار از آنها این است که بعدا در مواجهه با هر مشکلی، مدام آن را به گذشته ارجاع ندهند و شانه خالی نکنند. هر چقدر هم که «تشنه خدمت» هستید، بهتر است بدانید برای قبول چه کار دشواری خیز برداشتهاید؛ در غیر این صورت افکار خسته عمومی حوصله آن را ندارد که بعد از پشت سر گذاشتن جشن پیروزی، شاهد غرولندهای تکراری شما عزیزان باشد!»
روزنامه دنیای اقتصاد