ایران اکونومیست- اگر سقفی بالای سر دارید و خودرویی برای رفت و آمد و غیر از این نیازهای ضروری ، پولی دارید که می خواهید ارزش آن با تورم کنونی و آتی کاسته نشود ، حتما به بورس بیائید.
کد خبر: ۳۴۱۷۵۲
ابر و باد و مه خورشد و فلک در کارند تا بورس تهران که قریب به 50 سال حاشیه نشین بود ، حالا تنها گزینه سرمایه گذاران باشد. تا همین چند سال پیش ، بیشتر مردم ما تصور کاملا متفاوتی از بورس داشتند ، چیزی شبیه به قمار یا جایی که چرچیل های زمانه در آن پول مردم ساده لوح را از دستشان در می آورند. اما اینک تورم ، سبب خیر شده برای بورس ما. التهاب بی سابقه در اقتصاد کشور و تورم فزاینده ناشی از تولید نقدینگی و شبه پول آن هم بدون پشتوانه های اصولی اقتصاد ، چاره ای جز پر رونق نگاه داشتن بازار سرمایه برای مجموعه حاکمیت باقی نگذاشته است. فشار تحریم ها هر روز بیشتر از دیروز می شود ، تورم واقعی رو به افزایش است و تورم انتظاری نیز چنان هراسی در دل مردم ایجاد کرده که به دنبال راهی هستند که حتی ارزش یک ریال دارایی خود را در برابر تورم های آتی حفظ کنند. انتظارات تورمی درست از افزایش 200 درصدی قیمت بنزین در آبان 98 استارت خورد ، رخدادی که نشان داد دست دولت برای اداره اقتصاد کشور آنچنان هم که ادعا می کند ، پر نیست.متعاقب آن انتشار پیش نویس لایحه اصلاح قانون مالیات های مستقیم آن روی سکه اقتصاد کشور را نیز به نمایش گذاشت ، تا جایی که برای نخستین بار قرار است هم اشخاص حقیقی مالیات بدهند و هم از عایدی (سود بعد از خرید) خانه و خودرو هم مالیات دریافت شود. مرور اولیه این پیش نویس نشان می دهد که دولت در حال دل کندن از درآمدهای نفتی است و می خواهد همچون کشورهای توسعه یافته دنیا بر مبنای مالیات ، اقتصاد کشور را اداره کند.هر چند این استراتژی موافقانی بسیار و مخالفان بسیار زیادی هم در عوام دارد ، اما پاسخ دولت به این پرسش که قرار است بعد از این مالیات ستانی های گسترده ، اقتصاد کشور چگونه اداره شود و اساسا حقوق اجتماعی و شهروندی مردم بعد از این شرایط جدید چه تغییری خواهد کرد ، می تواند تا حد زیادی به اقناع جامعه برای همراهی با دولت در اجرای این مهم کمک کند ؛ در غیر این صورت راه برای دورزدن این قانون نیز مثل دیگر قوانین پیدا می شود. بگذریم ؛ از انتظارات تورمی صحبت کردیم و تمایل مردم به بورس.اعتماد مهمترین اصل برای جذب سرمایه است.همه ما این عبارت را شنیده ایم که سرمایه ترسو است.الان سرمایه که به دارایی ریالی یا فیزیکی مازاد مردم اطلاق می شود به بورس اعتماد کرده ، دلیل این اعتماد هم حمایت بی سابقه مجموعه حاکمیت از بازار سرمایه است.در واقع دولت و مجموعه نظام به این نتیجه رسیده اند که برای مهار نقدینگی چاره ای جز پررونق نگاه داشتن بورس ندارند و این رونق چند فایده مهم برای اقتصاد کشور دارد. اول این که بخش عمده ای از نقدینگی در مردابی به نام بورس جمع آوری می شود و این نقدینگی تحت کنترل دولت است و عملا قدرت التهاب آفرینی از پول و شبه پول هرچه قدر هم که بزرگ باشد (بیش از 2 هزار هزار میلیارد تومان اعلام شده توسط بانک مرکزی) گرفته می شود. دوم این که دولت با این حجم وسیع پول حاضر در بورس می تواند براحتی 80 هزار میلیارد تومان از اوراق دولتی پیش بینی شده در قالب اسناد خزانه را بفروشد و عملا بخش وسیعی از بدهی های خود به پیمانکاران و سایر طلب کاران را تسویه نماید. سوم این که اگر این پول به مدت طولانی در بازار سرمایه باقی بماند و مثل الان گردش زیادی نداشته باشد.یعنی مدت سرمایه گذاری یک سهامدار در یک شرکت بیش از یکسال باشد ،سهامدار عمده آن شرکت می تواند از منابع حاصل شده از طریق سرمایه گذاری مردمی طرح های توسعه خود را پیش ببرد ، به جای آن که دست خود را مثل گذشته پیش روی سیستم بانکی برای دریافت وام و ... دراز کند. فایده چهارم که البته بی رحمانه اما واقع گرایانه است و همواره در ایران شاهد آن بودیم ، پروژه سوخت نقدینگی است. به هر حال بخش عمده ای از این نقدینگی فزاینده ای که در اقتصاد وجود دارد ، بدون پشتوانه است و ظن آن می رود که دولت مایل است مثل مهر 97 همان کاری را که در بازار دلار کرد ، در بورس هم انجام بدهد.یعنی رشد جباب گونه قیمت ها و سپس سقوط!وقتی دلار در مهر 97 به نزدیک 20 هزار تومان رسید خیلی ها خریدار بودند و پس از مدت نه چندان طولانی قیمت این ارز به کانال 11 هزار تومانی نزدیک شد.خب ؛ طبیعی است که عده زیادی هم ، زمانی که نرخ دلار در حال ریزش گام به گام از 19 هزار تومان به حدود 11 هزار تومان بود ، دلار خود را تقدیم بانک مرکزی با نرخ های پایین تر از خرید کردند.در این پروژه مقدار زیادی نقدینگی از بین رفت و از طرفی دیگر بانک مرکزی توانست بخش قابل اعتنایی از دلارهای خانگی را از گاوصندوق های مردم بیرون بکشد.در بورس هم همین سناریو شاید تکرار شود.قصد بدبین کردن شما را نداریم اما پول سوزی آن هم به شیوه کم هزینه آن ، یکی از راهکارهای اداره اقتصاد های دنیاست و در اقتصاد بحران زده ای همچون ایران هر لحظه که لازم باشد ، شاید اتفاق بیفتد. با جمیع جهات شانس رشد و تداوم بازدهی بازار سرمایه بیشتر از آن است و در پیش نویس لایحه اصلاح قانون مالیات های مستقیم کاهش مالیات شرکت ها از 25 درصد به 10 درصد و در نظر نگرفتن مالیاتی برای عایدی سهام به عنوان سیگنالی برای اعتقاد دولت برای رشد بورس در نظر گرفته شده است.بنابراین به اصطلاح حرفه ای های بورس «این بازار بالا دارد» اما مردمی که این روزها ، بورس حسابی فکر و ذهنشان را مشغول کرده باید حتما به چند نکته توجه کنند. 1.بورس محل سرمایه گذاری مازاد شماست.لذا اگر سقفی بالای سر دارید و خودرویی برای رفت و آمد و غیر از این نیازهای ضروری ، پولی دارید که می خواهید ارزش آن با تورم کنونی و آتی کاسته نشود ، حتما به بورس بیائید. 2.گول برخی کاسبان بورس را برای پرداخت سود تضمینی را نخورید.یک طرف بورس سود است و طرف دیگر آن هم زیان.هر کس به شما در بورس گفت که سود تضمینی از محل خرید و فروش سهام و سرمایه گذاری می دهد ، یک دروغگو است. تنها نهادهای مالی که در بورس به شما سود تضمین شده و قانونی می دهند صندوق های سرمایه گذاری مشترک با درآمد ثابت مشهور به به صندوق های «فیکس اینکام» هستند.این صندوق ها به پشتوانه قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی مصوب 88 ایجاد شده اند و پول شما را در سپرده های خاص ، انواع اوراق بدون ریسک مثل اسناد خزانه و مقدار کمی هم در بورس سرمایه گذاری می کنند. این صندوق ها به شما هر ماه یا هر سه ماه یک بار سود ثابت و تضمین شده ای پرداخت می کنند که چند درصدی بالاتر از بانک است ، به عنوان مثال سالی 24 درصد.در اوراق مالی که در بورس منتشر می شود مثل اسناد خزانه اسلامی ، اوراق صکوک ، مرابحه ، استصناع و ... هم سودی مطابق با موازین شرعی به طور ثابت پرداخت می شود که البته ماهیت آن ها مثل سهام نیست و شبیه گواهی سپرده و اوراق مشارکتی است که سیستم بانکی قبلا منتشر می کرد و حالا بازار سرمایه کشور متولی انتشار این دست از اوراق به پشتوانه قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی است.غیر از این دو نوع سرمایه گذاری هیچ فعالیتی در بورس به شما سود تضمین شده نمی دهد. 3.کم ریسک ترین سرمایه گذاری در بورس که هم شما را از نوسانات مثبت بازار بهره مند سازد و هم ریسک کمتری برای شما داشته باشد ، ورود به بورس از طریق صندوق های سرمایه گذاری است.نوع با درآمد ثابت آن را که توضیح دادیم لکن این صندوق ها انواع دیگری همچون صندوق سرمایه گذاری در سهام ، مختلط و ... را هم دارند. این نهادهای مالی مطابق با قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی توسط متخصصین بازار سرمایه اداره می شوند و از محل منابع حاصل از سرمایه گذاری شما در سهام انواع شرکت های مختلف سرمایه گذاری می کنند و سود یا زیان فعالیت خود را در خالص ارزش واحدهای سرمایه گذاری خود موسوم به «یونیت» به نمایش می گذارند.به تعبیری واضح تر رشد این صندوق ها از رشد بازار به دلیل رعایت اصل ریسک گریزی کمتر است و البته زیان آن ها هم به مراتب کمتر از خرید و فروش مستقیم بازار سرمایه. شما به بورس پناه آورده اید برای حفظ ارزش دارایی خود؛پس مراقب باشید.بورس هم مثل هر بازار دیگری سوداگران خاص خود را دارد.حتما از طریق صندوق های در سهام در بازار سرمایه سرمایه گذاری کنید.لیست این صندوق ها در این سامانه قابل رصد و ارزیابی است.خرید و فروش مستقیم سهام بدون دانش و وقت کافی می تواند به زیان شما منتج شود.حتما بخشی از وقت خود را برای آموزش فعالیت در بورس به ویژه آموزش مقدماتی اختصاص دهید. کارشناس بورس