«تیم ملی فوتبال ایران همیشه برای صعود به جام جهانی مشکل داشته است. حتی قبل از انقلاب که فوتبال ایران قدرت بلامنازع آسیا بود و در فاصله ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۶ سه بار پیاپی قهرمان آسیا شد، ایران از صعود به جامهای جهانی ۱۹۷۰ و ۱۹۷۴ بازماند. بعد از انقلاب هم تیم ملی ایران پس از این که چهار بار از صعود به جام جهانی بازماند (۱۹۸۲، ۱۹۹۰، ۱۹۹۴)، بالاخره در ۱۹۹۸ با هزار و یک دردسر استرالیا را شکست دادیم و به جام جهانی رسیدیم (در ۱۹۸۶ نیز چون فیفا مقرر کرد بازی ایران و کویت به دلیل جنگ ایران و عراق باید در خارج از ایران برگزار شود، قید تلاش برای صعود به جام جهانی را زدیم و از مسابقات راهیابی به جام ۱۹۸۶ کنار کشیدیم).
بعد از این که تیم ملی به جام ۱۹۹۸ صعود کرد، اگر کمی عرضه داشتیم، باید هر دوره به جام جهانی صعود میکردیم، چون سهمیه آسیا در جام جهانی افزایش یافته بود و کار صعود هم آسانتر. ولی جامهای ۲۰۰۲ و ۲۰۱۰ را از دست دادیم. هر جام را به دلایلی. کره جنوبی از سال ۱۹۸۶ به بعد موفق شد هر دوره به جام جهانی صعود کند. ژاپن هم از ۱۹۹۸ به بعد، هر دوره در جام جهانی بوده است؛ روندی که میتوانست برای ما هم از ۱۹۹۸ به بعد آغاز شود. اما از دست رفتن فرصت حضور در جامهای ۲۰۰۲ و ۲۰۱۰، ریتم و روند پیشرفت فوتبال ایران را مخدوش کرد. در نتیجه، ایران یک دوره در میان در جام جهانی حضور پیدا کرد. ۱۹۹۸ بودیم و ۲۰۰۲ غایب. ۲۰۰۶ حاضر، ۲۰۱۰ غایب! تا این که کارلوس کیروش آمد و در دوره هشت ساله حضورش در تیم ملی ایران، دو بار پیاپی ایران را به جام جهانی برد. یعنی ما از زمان آمدن کیروش، برای اولینبار دو بار پیاپی به جام جهانی رفتیم. اگر کیروش مانده بود، قطعا به آسانی برای بار سوم نیز راهی جام جهانی میشدیم اما قدر کیروش را ندانستیم و اینک با ویلموتس وارد بحران شدهایم. با این حال نباید فراموش کنیم که کیروش هم در سه بازی پایانی مسابقات راهیابی به جام جهانی ۲۰۱۴، برای رساندن تیمش به جام جهانی، در تنگنا به سر میبرد و بسیاری منتظر بودند کره جنوبی و ازبکستان از آن گروه صعود کنند و ایران حذف شود.
الان هم هنوز دیر نشده است برای این که دستی از آستین برون آریم و جلوی فاجعه را بگیریم. ایران چهار بازی دیگر پیش رو دارد. پیروزی مقابل کامبوج در زمین این تیم، دشوار به نظر نمیرسد. سه بازی دیگر در ورزشگاه آزادی است. هنگکنگ را هم علیالقاعده در آزادی میبریم. میماند دو بازی حساس مقابل بحرین و عراق. یعنی دو تیمی که ایران را در بازی رفت مغلوب کردهاند. پیروزی مقابل بحرین و عراق در ورزشگاه آزادی، شرط لازم برای صعود ایران به عنوان تیم نخست گروه است. اما شرط کافی وقتی محقق میشود که عراق سهشنبه همین هفته نتواند بحرین را ببرد. تساوی عراق با بحرین، عراقیها را ۱۱ امتیازی میکند و ما در صورت پیروزی در چهار بازی آینده، قطعا به عنوان تیم اول از گروه صعود میکنیم. اما پیروزی عراق مقابل بحرین، با فرض این که عراق از پس هنگکنگ و کامبوج برمیآید، موجب میشود که ایران در آخرین بازی خودش در ۲۰ خرداد ۱۳۹۹، در حالی به مصاف عراق برود که عراق ۱۹ امتیازی است و ایران ۱۵ امتیازی. بنابراین حتی اگر در بازی برگشت عراق را هم ببریم، باز نمیتوانیم تیم اول گروهمان بشویم. اگر ایران تیم دوم گروه شود، باید امیدوار باشیم بین تیمهای دوم این هشت گروه، جزو پنج تیم برتر باشیم. خلاصه، کار به کلی اما و اگر میکشد. وانگهی، فیالحال مشکل تیم ملی ایران این نیست که تیم اول گروه خواهد شد یا تیم دوم؛ مشکل ما این است که نمیتوانیم عراق و بحرین را شکست دهیم؛ دو تیمی که معمولا گربهسیاه فوتبال ایران بودهاند؛ بهویژه در دوران پس از انقلاب. زور تیم ما کمتر از عراق بود و جلوی بحرین هم، اگرچه ضعیفتر نبودیم، چنگی به دل نزدیم. زورمان به عراق نمیرسد و مقابل بحرین هم تفوق ویژهای نداریم. ویلموتس باید فکری به حال این ناتوانی بکند تا سومین صعود متوالی ایران به جام جهانی، فوتبال ما را در مسیری قرار دهد که مسیر لازم برای رشد و عقب نماندن از قافله پیشرفت در دنیای فوتبال است.»
روزنامه اعتماد