ایران اکونومیست- تنگه هرمز بهعنوان مهمترین شاهراه جهان، سواحل جنوب و جنوبشرقی آسیا و شرق آفریقا را که پرجمعیتترین مناطق کره زمین محسوب میشوند به قلب خاورمیانه ارتباط میدهد.
کد خبر: ۳۱۲۸۸۲
تنگه هرمز پیش از اکتشاف نفت هم یکی از شاهراههای مهم به شمار میآمد و با اکتشاف این ماده حیاتی، اهمیت تنگه هرمز بیش از گذشته شد. ۹۰ درصد نفت صادره در جهان که ۲۰ درصد نیاز بینالمللی را شامل میشود، از این تنگه تقریبا ۳۹ کیلومتری عبور میکند.
به گزارش شرق به نقل از فارزن افرز، درواقع هیچ کشوری کنترل کامل تنگه هرمز را در اختیار ندارد. در شمال این تنگه ایران قرار دارد و در جنوب آن عمان. در این میان ایران به دلیل موقعیت خود میتواند در تردد کشتیها در تنگه هرمز اختلال ایجاد کند. پس از آنکه عراق در سالهای جنگ با ایران، به تأسیسات و ترمینال نفتی در جزیره خارگ حمله کرد، ایران ترمینال نفتی خود را به جزیره لارک انتقال داد.
عدم کنترل کامل تنگه هرمز از سوی یک کشور باعث شده تا ایالات متحده بهعنوان دارنده قدرتمندترین نیروی دریایی جهان، ضامن تردد آزادانه در این تنگه باشد.
از همین منظر، در سال ۱۹۸۷ ایالات متحده با مداخله در جنگ ایران و عراق مانع از حمله به کشتیهای کویتی شد. در سال ۱۹۸۸ نیز ایالات متحده در جریان جنگ نفتکشها، تعدادی از ناوها و قایقهای گشتی ایران را غرق کرد. در سال ۱۹۹۱ هم آمریکا با استقرار ناوهای خود در خلیجفارس، جنگ اول خلیجفارس را با هدف ممانعت از تصرف کویت از سوی عراق کلید زد.
در این گزارش آمده است که ایران از این تحولات تاریخی درسهای زیادی آموخته و میداند که تأثیرگذارترین استراتژی برای امتیازگیری در مذاکرات یا بیاثرکردن تحریمها، نه اقدامات منفعلانه، بلکه طفرهروی است. بهاینترتیب این کشور شناورهای کوچک و سبک خود را روانه خلیجفارس و تنگه هرمز کرده است.
بحرانیتر از هر زمان وضعیت امروز تنگه هرمز بحرانیتر از وضعیت این منطقه در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی است، چراکه رویارویی ایران و ایالات متحده در تنگه هرمز و خلیجفارس میتواند منجر به جنگ دیگری در منطقه شود.
در این میان، واشنگتن بهجای تلاش برای تأمین امنیت منطقه با هدف دستیابی به منافع کوتاهمدت، اقدام به فروش تسلیحات نظامی به متحدان خود در خلیجفارس کرده است. این اقدام نهتنها کمکی به کاهش تنشها در منطقه نکرده، بلکه تنشها و درگیریها و یارگیریهای مختلف را افزایش داده است.
یکی از دلایل بیثباتی در خلیجفارس و تنگه هرمز را میتوان در عدم توجه سیاستگذاران ایالات متحده به دکترین کارتر مشاهده کرد. در این دکترین، ایالات متحده خود را متعهد کرده بود که برای تأمین منافع خود در منطقه در صورت لزوم از نیروی نظامی استفاده کند، اما در سالهای اخیر واشنگتن اجرای این دکترین را تا حد زیادی کنار گذاشته است.
یکی از دلایل کاهش توجه ایالات متحده به منطقه، کاهش واردات نفت آمریکا از خاورمیانه است و همین موضوع باعث شد تا واشنگتن تمایل کمتری به تأمین امنیت خلیجفارس و تنگه هرمز داشته باشد. چنین رویکردی را میتوان نشانه عدم توجه واشنگتن به تاریخ و ژئوپلیتیک منطقه دانست.
امنیت مهمتر از نفت نیاز ایالات متحده به امنیت این منطقه، بیش از نیاز این کشور به نفت است. مهمترین دلیل آن را هم میتوان افزایش احتمال وقوع درگیری هستهای دانست. ایران پس از خروج ایالات متحده از توافق هستهای و اعمال مجدد تحریمها، برنامه غنیسازی اورانیوم خود را از سر گرفته و این اقدام میتواند چالشهایی برای امنیت منطقه ایجاد کند.
با این تحولات، از سوی دیگر عربستان و امارات متحده عربی هم تلاش خود برای دستیابی به تکنولوژی هستهای را مضاعف کرده و ایالات متحده هم در این مسیر به این دو کشور کمک میکند.
بهاینترتیب لزوم تأمین امنیت تنگه هرمز تنها با هدف تسهیل تجارت نیست، بلکه این نگرانی فزاینده وجود دارد که بالاگرفتن تنش در این تنگه میتواند آتش جنگی را روشن کند که شعلههای آن نهتنها خلیجفارس، بلکه مناطق دورتری را هم دربر میگیرد. دومین دلیل که تأمین امنیت تنگه هرمز را ضروریتر از قبل میکند، افزایش تجارت در منطقه در پی ثروتمندترشدن کشورهای نفتخیز خلیجفارس است.
آخرین دلیل هم به سرمایهگذاری گسترده ایالات متحده در منطقه مربوط میشود. آمریکا در سالهای اخیر سرمایهگذاری بیسابقهای در پایگاههای دریایی واقع در خلیجفارس انجام داده و دسترسی به این پایگاهها تنها از طریق تنگه هرمز میسر است. با توجه به این دلایل، با اطمینان میتوان گفت که تنگه هرمز همچنان مهمترین شاهراه تجاری و نظامی جهان محسوب میشود و کاهش قیمت نفت از اهمیت استراتژیک این تنگه نمیکاهد. با اینکه در هفتهها و ماههای اخیر ناآرامی در خلیجفارس و تنگه هرمز افزایش یافته، اما نهتنها ایالات متحده، بلکه هیچکدام از قدرتهای منطقه نیز مایل به رویارویی و جنگ نیستند، چراکه توان کنترل آن را ندارند.
کوچکترین اشتباه محاسباتی میتواند آتش جنگی بیحدومرز را در منطقه روشن کند. به همین دلیل بازیگران منطقهای؛ از قطر گرفته تا عربستان و ایران، با وجود تنشهای موجود، میخواهند همهچیز در کنترل باشد. در این میان ایران هم میداند که با وجود اعمال تحریمهای شدید از سوی ایالات متحده، وقوع جنگی دیگر در منطقه سودی برای این کشور نخواهد داشت.
به همین دلیل است که نهتنها ایران، بلکه هیچکدام از بازیگران منطقهای مسئولیت حمله به کشتیهای غربی در تنگه هرمز را برعهده نگرفتند. از سوی دیگر منصرفشدن ترامپ از اقدام تلافیجویانه در پی ساقطشدن پهپاد آمریکایی از سوی ایران با اینکه اقدام عاقلانهای بود، اما کافی نبود. تنگه هرمز نیاز به ضامن امنیتی پایدار دارد، حتی اگر این تضمین ناقص باشد.