روزنامه دنیای اقتصاد در این گزارش آورده است: دیروز شاخص بورس با افزایش نیم درصدی همراه شد. از سال گذشته و همزمان با جهش تورم، موج رونق ناشی از آن به بازار سهام نیز سرایت کرد. دیروز رشد در دو جبهه بهعنوان ایستگاههای جدید سرمایهگذاران مشاهده شد. برخی گروههای کوچک که بهتازگی شاهد افزایش نرخ بودند و بعضی شرکتهای هلدینگ که در لایه دوم موجهای تورمی هستند. کارشناسان معتقدند فاز رونق تورمی بورس بهدلیل متعادل شدن عوامل کلان اقتصادی در مراحل پایانی خود قرار دارد که میتواند حرکتهای دستهجمعی و پرشتاب سهام را در آینده دشوار کند.
شاخص کل سهام پس از وقفهای دو روزه، در معاملات دیروز دوباره به مدار رشد برگشت و بخشی از افت خود طی روزهای قبل را جبران کرد. در این روز نماگر اصلی بازار به لطف تقویت تقاضا در هلدینگهای بزرگ بورسی نیم درصد ارتفاع گرفت و مجدداً کانال ۲۴۸ هزار واحد را تصاحب کرد. سودهای تقسیمی در اوج برگزاری مجامع شرکتهای بزرگ توجه بخشی از معاملهگران را به صاحبان و دریافتکنندگان این سودها جلب کرد و موجی از تقاضا را در بازار رقم زد. اگرچه گروههای بزرگ بهصورت ناهمگون محل توجه و تحرک طیف زیادی از فعالان بازار بودند، اما در سهام گروههای کوچکتر دوباره شاهد تشدید تقریباً یکدست تقاضا و رشد قابل ملاحظه قیمتها بودیم. عدم اطمینان به روند بازار جهانی و دل بستن به تغییرات درونی شرکتها از رهگذر تحولات ارزی و دریافت مجوزهای افزایش نرخ، دو عامل تعیینکننده در دادوستدهای روز گذشته و روزهای قبل ارزیابی میشوند و به نظر میرسد تا مشخص شدن سرنوشت ارزی بازار سهام، این الگو در کوتاهمدت ادامه یابد.
نشانههای موقت تعادل؟
در معاملات این هفته شاهد نوعی تعادل در بورس تهران بودیم. ارزش معاملات خرد در محدوده نزدیک به هزار میلیارد تومان پایدار ماند و شاخص کل نیز برآیند تقریباً صفری از خود به نمایش گذاشت. بروز چنین رفتاری از متغیرهای اصلی بورس تهران در حالی رقم خورد که قیمتها طی مدتی مدید به رشدهای شتابان عادت کرده بودند. با وجود این، در این هفته این الگو جای خود را به آرامش بیشتر و نوسان کمتر در عموم سهمها داد. افزایش ضریب شفافیت در تالار شیشهای به واسطه انتشار فزاینده گزارشهای دورهای عملکرد (سالانه، ماهانه و فصلی) باعث شد تا بازار بر اساس اطلاعات مالی مندرج در گزارشهای مزبور به بازآرایی خود بپردازد. مجموعه این شرایط در کلیت بازار را میتوان به تعادل سهام در بخش زیادی از بورس تهران با فرض عدم بروز محرک یا شوک غیرمنتظره به بازار تعبیر کرد. تبلور این وضعیت با در نظر گرفتن سودهای تقسیمی و همگرایی نسبت قیمت به درآمد بازار به میانگین تاریخی خود هم قابل مشاهده است. اغلب سهمهای سودآور و بنیادی نسبت قیمت به درآمد حدود ۵ واحد را در اوج برگزاری مجامع تجربه میکنند و بنابراین طبیعی است که در مقیاس وسیع همچون ماههای قبل از جذابیت کمتری از حیث بنیادی برخوردار باشند. «دنیای اقتصاد» طی روز گذشته نیز وضعیت اخیر بازار را از منظر متغیرهای کلان مورد بررسی قرار داد و با نظر به روند تورم در سطح کلان و نحوه رفتار بازار ارز به سناریویی از لزوم کاهش سطح انتظار بازدهی و حرکت تعادلی سهام در شرایطی پایدار پرداخت.با وجود این، علاوه بر ظرفیت عمومی بورس تهران در مقایسه با رقبایی چون بازار پول، ارز و مسکن، همچنان طیفی از سهمها هستند که یا به واسطه جذابیت سود تحقق یافته یا از رهگذر اثرپذیری از آخرین تحولات ارزی و تجاری مورد توجه فعالان سهام قرار دارند. آرایش دیروز معاملهگران هم به نوعی حکایت از چنین تصوری در بین اغلب معاملهگران داشت. در واقع، معاملات دیروز نشان داد که تقاضا از آخرین مجاری تورمی همچنان در حال نفوذ در قیمتها است.
لایه دوم رشد سهام
یکی از رویدادهای جالب توجه معاملات دیروز استقبال اهالی تالار شیشهای از سهام هلدینگهای بزرگ بورسی نظیر صنایع پتروشیمی خلیج فارس (فارس)، گروه مدیریت سرمایهگذاری امید (وامید)، سرمایهگذاری نفت و گاز و پتروشیمی تأمین (تاپیکو) و سرمایهگذاری گروه توسعه ملی بود. این نمادها بهرغم افت قیمت در میان بزرگان گروه فلزات، بخش عمده رشد شاخص کل را طی روز گذشته رقم زدند. به نظر میرسد استقبال معاملهگران از سهام هلدینگها و حضور جالب توجه این دسته از نمادها در فهرست سهمهای حامی شاخص را باید از منظر سیاستهای تقسیم سودهای نقدی در اوج برگزاری مجامع نگریست. چنان که میدانیم این شرکتهای اصطلاحاً چند رشتهای، مالکیت بخش عمدهای از سهام گروههای کالایی نظیر پتروشیمی، فلزات و معدنیها و پالایشی را در اختیار دارند و بنابراین سودهای نقدی که طی روزهای اخیر در حال تقسیم بین سهامداران است با تقویت خالص ارزش دارایی هلدینگهای سرمایهگذاری محل توجه اهالی بورسی قرار گرفته است. اگر اولین لایه از رشد قیمتها را رشد ارزش سهام تولیدکنندگان بورسی بدانیم، حرکت صعودی قیمت هلدینگها (سهامداران بزرگ شرکتهای تولیدکننده) را میتوان دومین لایه از موج تورمی در بورس تهران دانست. موجی که پس از تبلور یافتن در ارزش تولید از طریق بهبود سودآوری و افزایش سودهای نقدی در ارزش سبدهای بزرگ هم منعکس میشود.
مروری بر ماندگاری محرکها
همان طور که در سطور بالا اشاره شد، تغییرات شاخص کل در سه روز اخیر برآیندی معادل صفر داشته است. این در حالی است که شاخص هموزن به دلیل اقبال بیشتر معاملهگران به سهمهای کوچک و متوسط توانسته بازدهی مثبتی را رقم بزند. این رفتار طی روز گذشته در قالب تقویت ۰.۴ درصدی شاخص کل و رشد ۱.۲ درصدی نماگر هموزن نمودار شد. واقعیت این است که طی هفتههای گذشته بخش زیادی از اثر گزارشهای عملکرد و مؤلفههای بنیادی در قیمت سهام منعکس شده است. در این میان، محرکی چون سودهای تحقق یافته در صورتهای مالی شرکتها برای فصل بهار میتواند همچنان بهعنوان یکی از عوامل تعیینکننده در فراز و فرود قیمتها در روزهای آتی عمل کند. البته تمرکز بورسبازان بر تغییرات احتمالی سیاستگذاری در حوزه کالاهای مصرفی نیز از عوامل دیگری است که دوباره به یکی از کانونهای تحرکبخش بازار سهام طی دو سه روز اخیر بدل شده است.
سرنوشت نامعلوم قیمتگذاری کالای برخی از صنایع نظیر تولیدکنندگان اقلام ضروری نظیر شکر، شیر، روغن و دارو و متعاقباً نمایش آخرین قسمتهای سریال موج تورمی یک سال اخیر همچنان جذابیت برخی از سهمها را حفظ کرده است. تلاش نافرجام دولت برای کاهش فشار تورم از طریق کنترل قیمت کالاهای مصرفی ضروری، این صنایع بورسی را به نوک پیکان سیاستهای سرکوب تورمی بدل کرده بود و طی دو سه ماه اخیر، نوبت هماهنگی این گروهها با تورم شد و در نتیجه موج شدیدی از تقاضای جدید را جذب کردند و با وجود رشدهای قابل ملاحظه در فصل گذشته همچنان در پی افزایش نرخهای مرحلهای بخشی از توجه بازار را به خود جلب کردهاند. هر چند تحلیلگران سرعت رشد در برخی از این سهمها را بیشتر از ظرفیت عملیاتی و سودآوری میدانستند اما مداخلات ادامهدار دولت و میل طیفی از معاملهگران به حرکتهای تند قیمتی، گردش بالای نقدینگی را در این گروهها حفظ کرده است.
خروج آرام سرمایههای خرد
مالکیت سهام طی دو هفته گذشته غالباً به نفع سرمایهگذاران حقیقی تغییر یافته است. در واقع، در این دو هفته که شاخص سهام رکوردهای جدیدی را ثبت کرد و سپس در مسیر تعادلی قرار گرفت، حدود ۱۷۰ میلیارد تومان پول از سوی سهامداران خرد از جریان معاملات خارج شد. این روند طی روز گذشته با تغییر حدود ۵ میلیارد سهم از پرتفوی سهامداران حقوقی به نفع معاملهگران حقیقی بازار ادامه یافت. نکته جالب در این است که خروج معاملهگران خرد عموماً به تضعیف سطح عمومی قیمتها انجامیده است؛ اما طی این مدت شاهد روندی خلاف روند تاریخی در بورس تهران هستیم. سناریویی که این روند غیرمتعارف را توجیه میکند، میتوان در قالب میل بخش بیشتری از متقاضیان حقیقی برای شناسایی سود کسب شده در رالی صعودی بهار و عدم مشارکت پررنگ در مجامع شرکتها تلقی کرد. این نگرش طی روز گذشته با خروج عمده از سهمهای عموماً بزرگ تداوم پیدا کرد. طی معاملات روز گذشته سهامداران در سهام گروههایی چون فلزات، معدنیها، پتروشیمیها بیشتر فروشنده بودند. در نقطه مقابل، سهام هلدینگها، صنعت قند و شکر و پالایشی و همچنین تامینکنندگان یوتیلیتی پتروشیمیها با استقبال سهامداران حقیقی مواجه شدند. به نظر میرسد معادلات حاکم بر سودآوری شرکتهای بزرگ همچون نااطمینانی به روند قیمتهای جهانی و حرکتهای کند و در عین حال، قرار گرفتن در نوعی تعادل قیمت در موعد مجامع باعث خروج تدریجی سهامداران خرد از این دسته از سهمها شده و در طرف دیگر، تقاضای جدیدی را برای سهام گروههایی به وجود آورده است که در چند روز اخیر مجوز افزایش نرخهای فروش دریافت کردهاند.