اولین روز ماه می یا 11 اردیبهشت، روز جهانی کارگر است و به این مناسبت در کشورهای مختلف جهان، برنامههای گوناگونی برای بزرگداشت این روز برگزار میشود؛ روزی که سابقه آن به دهه پایانی قرن 19 میلادی بازمیگردد و ریشه در اعتراضات کارگری برای کاهش ساعات کاری دارد. کارگرانی که 10 تا 12 ساعت در روز و حتی بیشتر در محل کار خود حاضر میشدند، برای تغییر این وضعیت، دست به مبارزه زدند. مبارزاتی که در نهایت ساعات کاری را به هشت ساعت در روز، یا حداکثر 40 ساعت در هفته تقلیل داد و بیشتر از 100 سال است که تقریباً در سراسر جهان بهعنوان یک استاندارد، پذیرفته شده است.
ساعات پذیرفته شدهای که بعد از گذشت این مدت طولانی، پژوهشهای اقتصادی درباره فواید کاهش مجدد آن و تأثیر مثبت این کاهش بر بهرهوری نیروی کار میگوید و حتی، برخی بنگاههای اقتصادی در کشورهای مختلف جهان، ساعات کاری خود را بر این اساس، تغییر دادهاند. برخی از این تغییرات، ساعات کاری کمتر و برخی دیگر، هفتههای کاری کوتاهتری را پیشنهاد میدهند.
دانشگاه اوهایو در بررسی ساعات کاری نیروی کار آمریکا، نتایج جالبی به دست آورده است. بر اساس قوانین این کشور، هفتههای کاری، پنج روزه و روزهای کاری، هشتساعته هستند؛ یعنی 40 ساعت کار در هفته. این در حالی است که بیش از نیمی از جمعیت بزرگسال آمریکا، بیش از 40 ساعت در هفته کار میکنند. با این وجود، ساعات کاری مفید در این کشور در طول یک روز کاری هشتساعته، بهطور متوسط 2 ساعت و 53 دقیقه است. گشتوگذار در وبسایتهای خبری، سر زدن به شبکههای اجتماعی، گفتوگو درباره مسائل غیرکاری و جستوجو برای شغل جدید، چهار فعالیتی هستند که به ترتیب، بیشترین دلایل کاهش ساعات مفید کاری در آمریکا هستند.
*ساعتهای کمتر، هفتههای کوتاهتر
به نظر میرسد اگر روزهای کاری یا حتی هفتههای کاری کوتاهتر شوند، کارکنان میتوانند زمان خود را بهتر تخصیص دهند و در نتیجه، بهرهوری بیشتری داشته باشند. این موضوعی است که تجارب جدید آن را اثبات میکنند.
شرکت استرالیایی Collins SBA که در زمینه امور مالی و سرمایهگذاری فعالیت میکند، از سال 2017 ساعات کاری را از هشت ساعت به شش ساعت کاهش داده است. البته بخش پذیرش، بعد از ساعت دو بعد از ظهر هم پاسخگوی مشتریان است، اما در مجموع، حدود 30 نفر از کارکنان این شرکت بین ساعت هشت تا 9 صبح در محل کار خود حاضر میشوند و بین ساعت یک تا دو بعد از ظهر، محل کار خود را ترک میکنند و این تغییر، آثار مثبتی در سه محور ایجاد کرده است؛ استخدام نیروهای بیشتر، کاهش مرخصی استعلاجی و افزایش بهرهوری کارکنان.
تجربه نیوزلند در کاهش هفته کاری نیز تأثیر مثبت خود بر بهرهوری نیروی کار را به اثبات رسانده است. شرکت Perpetual Guardian که در زمینه امور مالی فعالیت میکند به تعطیلات آخر هفته حدود 200 نیروی کار خود، یک روز اضافه کرده است؛ یعنی چهار روز کار و سه روز تعطیلات. این تغییر در هفته کاری، بدون اینکه شرایط پرداخت حقوق و دستمزد عوض شود، اعمال شده و نتیجه آن افزایش 20 درصدی بهرهوری نیروی کار، تعادل بین کار و زندگی، افزایش رضایت شغلی و کاهش استرس بوده است.
*ساعات کاری به میل کارگر
علاوه بر کاهش ساعات کاری، ساعت کاری انعطافپذیر نیز به افزایش بهرهوری نیروی کار و کاهش مرخصیهای استعلاجی میانجامد؛ چراکه ساعت کاری انعطافپذیر کمک میکند تا افراد، تعادل مناسبی بین کار و زندگی برقرار کنند و سازمانها نیز میتوانند طیف گستردهای از افراد را به خدمت بگیرند. نتایج یک مطالعه در انگلیس نشان میدهد افراد دارای ساعات کاری انعطافپذیر در مقایسه با افراد با ساعت کاری ثابت، بهرهوری بالاتری دارند و افرادی که تجربه کار کردن در هر دو شرایط را داشتند، اعلام کردند دیگر تمایلی برای بازگشت به مشاغلی با ساعت ثابت ندارند.
*بهرهوری نیروی کار در ایران
شرایط کاری در ایران بهطور معمول بهصورت شش روز هشتساعته تعریف میشود. با این حال، براساس چکیده نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در سال 1397، 38.3 درصد شاغلان حداقل 49 ساعت در هفته کار میکنند. بر اساس آمارهای سازمان بهرهوری آسیایی، بهرهوری نیروی کار در ایران به ازای هر کارگر در سال 2016 / 1394، معادل 67.5 هزار دلار (نرخ برابری قدرت خرید به قیمت ثابت سال 2011) بوده است. این در حالی است که برای نمونه، سهم هر نیروی کار آمریکایی در تولید ناخالص داخلی این کشور در سال 2016، معادل 110.5 هزار دلار بوده است.
در یک تعریف دیگر، بهرهوری نیروی کار، به ازای هر ساعت تعریف میشود، یعنی هر یک ساعت کار، چه بخشی از تولید ناخالص داخلی یک کشور را ایجاد میکند. با استفاده از این تعریف، بهرهوری هر ساعت کار در ایران بهطور متوسط در سال 2016 معادل 28.8 هزار دلار بوده است. این شاخص برای آمریکا، برابر با 66.9 هزار دلار است.
*ساعات کاری تغییر خواهند کرد؟
شاید تجربه قدیمی شرکت فورد پس از گذشت بیش از 100 سال، در دنیای امروز هم کاربردی باشد. این شرکت در سال 1914 / 1292، ساعات کاری مشاغل تماموقت را به هشت ساعت تقلیل داد و پرداختی به کارکنان را دوبرابر کرد. نتیجه این تجربه، افزایش بهرهوری کارکنان و به دنبال آن، افزایش بهرهوری شرکت بود.
تجارب ادوار و کشورهای مختلف نشان میدهد کار طولانی لزوماً بهمعنای بهرهوری بالاتر نیست. بهعنوان مثال، تجربه کره جنوبی نشان میدهد با اینکه فرهنگ کار در این کشور، ساعات طولانی کار را تشویق میکند، اما بهرهوری نیروی کار در کره جنوبی، در مقایسه با کشورهای پیشرفته صنعتی، رقم بالایی را نشان نمیدهد. این مورد در برخی کشورهای اروپایی نیز دیده میشود و بهعنوان مثال، یونان نیز وضعیتی مشابه کره جنوبی دارد.
منبع: ایرنا