ایران اکونومیست- یکی از چالشهای مهم اقتصاد ایران وضعیت اجرای قانون هدفمندی یارانهها است. نظام یارانهای فعلی ایران، نه تنها نتوانسته چندان کمکی به قشر نیازمند کند بلکه بیشترین بهره را به قشر پرمصرف و ثروتمند جامعه رسانده است؛ از این رو طی سالهای اخیر کارشناسان و خبرگان حوزه اقتصاد بر ضرورت اصلاح این نظام تاکید و آن را جز ملزومات اداره کشور عنوان میکنند.
در این راستا دفتر اقتصاد کلان سازمان برنامه و بودجه کشور، در گزارشی توضیحاتی در رابطه با نحوه اصلاح نظام کنونی یارانه ارائه کرده است که در بخش مربوط به «تغییر نحوه پرداخت یارانه از غیرنقدی به نقدی» دو مورد «تغییر نحوه پرداخت یارانه از غیرنقدی به نقدی: حاملهای انرژی (بنزین، برق و گاز)» و «تغییر نحوه پرداخت یارانه از غیرنقدی به نقدی: کالای اساسی و دارو» را مورد بررسی قرار داده است.
تغییر نحوه پرداخت یارانه از غیرنقدی به نقدی
یارانه غیرنقدی شامل یارانه حاملهای انرژی و کالای اساسی و دارو است که در این بخش یارانه پنهان کالای اساسی، دارو، بنزین، گاز طبیعی و برق که به صورت مستقیم به خانوار اصابت میکنند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و سایر یارانههای پنهان مانند نفت سفید، نفت گاز، نفت کوره، گاز مایع و سوخت هوایی و سوخت جت به دلیل اینکه بیشتر از طریق بنگاهها مصرف میشوند در محاسبات این بخش احصا نشدهاند.
همچنین جدول زیر بر اساس طرح هزینه درآمد خانوار و میزان یارانه پنهان تعلق گرفته به کالاهای اساسی، دارو و حاملهای انرژی تهیه شده است.
در طرح هزینه درآمد خانوار، هزینه حاملهای انرژی، هزینه خوراکی و هزینه دارویی خانوار گزارش میشود در نتیجه میتوان گفت جدول بالا برآوردی کمتر از میزان واقعی مصرف این اقلام در جامعه است به این دلیل که مصرف بنگاههای اقتصادی در طرح هزینه درآمد خانوار گزارش نمیشود. با این حال میتوان ارقام جدول بالا را به عنوان شاخصی از سهم دهکها از مصرف یارانههای پنهان که مستقیم به خانوار اصابت میکند، در نظر گرفت.
بر اساس این جدول، متوسط یارانه پنهان مستقیم به ازای هر خانوار ایرانی (فارغ از دهکهای درآمدی) معادل ۱۰ میلیون تومان در سال و مجموع یارانه پنهان مستقیم خانوار مستتر در حامل انرژی بنزین، برق، گاز، دارو و کالای اساسی معادل ۲۵۰ هزار میلیارد تومان است.
توزیع یارانه پنهان در دهکها نشان میدهد متوسط دریافتی یارانه پنهان دهک دهم بیشتر از ۷ برابر متوسط دریافتی دهک اول است.
هر خانوار دهک دهم سالانه به طور متوسط از ۲۱ میلیون تومان یارانه پنهان مستقیم خانوار بهره مند میشود در حالی که هر خانوار دهک اول فقط از ۳ میلیون تومان از یارانه پنهان بهره مند میشود.
این اعداد گواه توزیع ناعادلانه یارانه پنهان از جمله یارانه انرژی، کالای اساسی و دارو است که میتوان به آسانی و به کمک یک نظام باز توزیع کارآمد و عادلانه مکانیزمهایی طراحی کرد که دهکهای پایین از این یارانه بیشتر بهره مند شوند.
تغییر نحوه پرداخت یارانه از غیرنقدی به نقدی: حاملهای انرژی (بنزین، برق و گاز)
ضریب اصابت یارانه پنهان گاز، برق و بنزین نشان میدهد میزان بهره مندی دهکهای بالای درآمدی ۲۳ برابر دهکهای پایین درآمدی است. ضریب اصابت برق برای دهک دهم برابر ۱۸ درصد و برای دهک اول برابر با ۵ درصد است.
در نتیجه میتوان گفت اهداف حمایتی دولت جهت اقشار آسیب پذیر تحقق نیافته، زیرا در ظاهر امر بیشترین سهم از یارانه انرژی نصیب افراد با درآمدهای بالا شده است.
تغییر نحوه پرداخت یارانه از غیرنقدی به نقدی: کالای اساسی و دارو
کالاهای اساسی مشمول یارانه ارزی شامل سه نوع کالای اولیه، واسطه و نهایی هستند. هر کدام از این کالاها مسیری متفاوت را تا رسیدن به مصرف کننده نهایی طی میکنند. لذا بررسی میزان موفقیت در اهداف اعطای یارانه هر گروه نیازمند شاخصها و ابزارهای ویژه است.
کالاهای اساسی اولیه مانند گندم و جو و انواع بذر کشاورزی، کالاهایی هستند که در اولین حلقه زنجیره تولید قرار میگیرند و تأمین داخلی آنها در صورت امکان، نیازمند ایجاد زیرساختهای مورد نیاز است. کالاهای اساسی واسطه مانند کنجاله سویا و ذرت، کالاهایی هستند که در میانه زنجیره تأمین قرار میگیرند و تأمین داخلی آنها نیازمند توسعه بخش تولیدی است. از آنجا که یارانه تعلق گرفته به این دو نوع کالا، تولیدکننده و مصرف کننده نهایی را متأثر میکند، باید در طی زنجیره تأمین و توزیع قابل انتقال و ردیابی باشند و این فرآیند نیز از نظارت کافی برخوردار باشد.
کالاهای اساسی نهایی مانند برنج خارجی و گوشت مرغ، کالاهایی هستند که ارزش افزودهای در طول زنجیره تأمین به آنها تعلق نمیگیرد و به طور مستقیم در اختیار مصرف کننده نهایی قرار میگیرند.
اگر چه به نظر میرسد نظارت و اطمینان از انتقال یارانه کالایی به مصرف کننده در این نوع کالا بیشتر از دو نوع کالای دیگر است، اما شاخصهای قیمت نشان میدهد یارانه ارزی اختصاص داده شده به کالاهای خوراکی (غالباً از نوع کالای اولیه و واسطهای) تأثیر مثبت اندکی بر شاخص قیمت مصرف کننده داشته، این حقیقت نشان دهنده لزوم بازبینی و اصلاح این سیاست است؛ به عبارت دیگر یکی از جنبههای حمایت از مصرف کننده به عنوان هدف یارانه غیرمستقیم (قیمت مناسب و ثابت) محقق نشده است.
به نظر میرسد اولویت اول اصلاح یارانهها با دسته اول کالاها است که سیاستهای یارانهای فعلی در آن یا کم اثر در قیمت است و یا ارائه کالای نهایی ارزان، موجب تضعیف زنجیره تأمین و بیکاری کارگران شاغل در این رشته فعالیتها میشود.
پیشنهاد سیاستی در این بخش عدم تخصیص یارانه ارزی به این دسته از کالاها، حمایت نقدی از مصرف کننده نهایی کم برخوردار و تسهیل تأمین مالی سرمایه در گردش تولیدکنندگان است.
اولویت اول پرداخت یارانه نقدی افراد فقیر و سه دهک پایین درآمدی هستند که با پایگاههای داده، از جمله پایگاه داده رفاه ایرانیان و اطلاعات بانکی خانوار با تقریب خوبی قابل شناسایی هستند.