به گزارش خبرآنلاین، «365 روز در صحبت قرآن» نوشته حسین الهی قمشه ای در 1050 صفحه از سوی انتشارات سخن منتشر شده که چهارمین کتاب از مجموعه جوانان و فرهنگ جهانی و در ادامه کتاب های «365 روز با سعدی»، «365 روز با مولانا» و «365 روز با ادبیات انگلیسی» منتشر شده است. این کتاب یک تفسیر خواندنی از کلام وحی که با گلچینی از بهترین اشعار شاعران بزرگ کشور تزئین و تکمیل شده است و برای هر روز سال آیه و یا آیاتی انتخاب و به سادگی و شیوایی شرح داده شده است. دکتر قمشهای در سایت 365 روز چند نکته کاربردی نیز بیان کرده از جمله اینکه:
- شب قدر آن شبی است که آن الست بربکم را دوباره بشنویم سوال الست بربکم یک کلمه ای نیست که در جواب بخواهیم بگوییم بله یا خیر بلکه او خودش تجلی کرده که این همان گمشده ای که دنبالش می گشتی نیست؟ الست بربکم در واقع ظهور ربانیت او و ظهور جمال او و ظهور همه لطایف هستی اوست که در آن الست بصورت سوال ظاهر میشود که در واقع این سوال برای جواب نیست بلکه برای تقریر است، اگر چشم انسان به آن الست بربکم بیافتد دیگر فریب هیچ شیطانی را نمیخورد و حتی در مراتب عقل هم متوقف نمیشود.
- گل و خار این عالم مثل هم می مانند و گلها خطرناکترند اتفاقا، پس خارها را باید داشت، گاهی اوقات هست که انسان باید از آن خارها و از آن زخم زبانها که به او زدند و از آن ناکامی ها و نامرادی ها که در پیشرفت امور دنیوی داشته و از همه آن حسودانی که سنگ انداختند، از همه آنها باید برود و تشکر کند؛ یکی می گفت: همینها که به من لگد زدند همینها بودند که از شر دنیا خلاصم کردند.
- از تمام لحظات زندگی تان لذت ببرید حتی از سختی های زندگی چون سختیها را شما که تولید نکردید، خدا فرستاده فقط یک چیز را مواظب باشید و آن اینکه کار بد نکنید، اگر کار بد نکردید دیگر بدبختی ای وجود ندارد بدبختی برای آدم بد وجود دارد و برای آدم خوب بدبختی وجود ندارد بلکه سختی وجود دارد سختی را خداوند فرستاده بعدا هم بر طرف می کند اینقدر لذت به شما می دهد که همه سختی ها را فراموش بکنید.
بنابراین گزارش، دکتر الهی قمشهای در شرح آیات شش تا هشت سوره انفطار «اى انسان چه چیز تو را در باره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته /همان کس که تو را آفرید و [اندام] تو را درست کرد و [آنگاه] تو را سامان بخشید/ و به هر صورتى که خواست تو را ترکیب کرد.» در کتابش آورده است:
«چه خوش است عتاب خسرو خوبان که تمام هدایت و رمت است بر آدمیانی که آثار هزاران لطف و کرامت را در حق خود میبینند و باز در دامن غرور و خودپرستی میافتند؛ خداوند ایشان را آگاهی میدهد: آیا نمیبینی که پروردگار کریمت تو را بدین کمال اعتدال آفرید و تو را از خاک برآورد و چشم و گوش و عقل و هوش ادراک و ذوق و عشق و مستی بخشید.
ای مبدل کرده خاکی را به زر/ خاک دیگر را نموده بوالبشر
کار تو تبدیل اعیان و عطا/ کار ما سهو است و نسیان و خطا
دیده دل چون به گردون بنگریست/ دید کانجا هر دمی میناگری است
قلب اعیان است اکسیر محیط/ ائتلاف خرقه تن بی مخیط
مثنوی
آدمی اگر دمی در خلقت خویش بیاندیشد، مدهوش و مست میشود از کمال هستی خویش و آسوده میشود از هراس نیستی و شاد و خوش و دست افشان میشود که:
هر دم از این باغ بری میرسد/ نغز تر از نغزتری میرسد
نظامی