يکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 15 - ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
برچسب ها
# اقتصاد
۰۳ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۱

لیلاز؛ 2 خواننده برای سازهای مخالف

این روزها حتی در دورافتاده‌ترین نقاط دنیا هم سایت‌های مخالف جمهوری اسلامی دست‌کم دو نفر خواننده دارند: نخست نویسنده مطلب سایت و دوم برادر حسین کیهان.
کد خبر: ۲۹۴۷۸
سعید لیلاز در روزنامه بهار نوشت:

این روزها حتی در دورافتاده‌ترین نقاط دنیا هم سایت‌های مخالف جمهوری اسلامی دست‌کم دو نفر خواننده دارند: نخست نویسنده مطلب سایت و دوم برادر حسین کیهان.

هدف اصلی این برادر همچنان که اینک همگان نیک می‌دانند، پرتوافکنی به زوایای تاریک حقیقت یا هر چیز دیگری از این دست نیست بلکه آن است که یاری- ولو دور غیرواقعی و سراسر صحنه‌سازی- پیدا کند برای اثبات نظریات خویش.

حال این که آن یار چقدر خود انقلابی یا ضدانقلاب است یا گفته‌ها و نوشته‌ها و استدلال‌ها واقعی‌اند یا سراسر دروغ، اهمیت چندانی ندارد. مهم آن است که کسی در گوشه‌ای از این دنیای بزرگ، هم‌سو با «برادر بزرگ» اصلاح‌طلبان را آمریکایی و پیرو اساسی عجیب و غریبی همچون جین‌شارپ و جرج سوروس و از این قبیل بدانند. این اسامی هرچقدر عجیب‌تر، برای‌ «برادر بزرگ» و به هدف رسیدن به مقصود بهتر. علت اصلی این همه هیاهو و عصبانیت «برادر بزرگ‌» چیست؟ آیا او به راستی برای حفظ ارزش‌ها قیام کرده است و این‌گونه جانانه به از دست رفتن آن یقه‌ پاره می‌کند؟ مسلما نه.

حفظ ارزش‌ها، اصول و دفاع از انقلاب و جمهوری اسلامی با دروغ‌پراکنی، تهمت زدن و ارائه تحلیل‌های بی‌پایه و سخیف نسبتی ندارد و ممکن نیست. واقعیت این است که او به از دست رفتن قدرت مویه می‌کند و از روشن شدن حقیقت می‌هراسد. چنین است که او می‌کوشد برای تنها نماندن در ارائه تحلیل‌های بس کهنه و غیرواقعی خود با هدف حفظ‌ قدرت به هر قیمت و با هر وسیله به‌ویژه استفاده از زبان زور و تهدید، حتی از دورافتاده‌ترین و کم‌خواننده‌ترین نشریات نویسندگان نیز بهره ببرد.

در این میان، نادرست یا حتی متناقض از آب درآمدن تقریبا همه تحلیل‌های این برادر بزرگ‌تر همه ایرانیان و بلکه مسلمانان جهان، به هیچ‌وجه در او تاثیر ندارد و به تغییر نگاه یا رویه سیاسی او نمی‌انجامد. یک روز می‌گویند اکبر هاشمی‌رفسنجانی در انتخابات شرکت نخواهد کرد زیرا در این صورت با وجود تایید شورای نگهبان رای نخواهد آورد.

روز دیگر محمدرضا عارف را به عنوان اصولگراترین کاندیداها به ماندن در صحنه انتخابات و کنار نرفتن به سود اصلاح‌طلبان تشویق می‌کند و پس از آن‌که عارف به این «خواسته» تن نمی‌دهد و با انصراف خود پیروزی نامزد مردم و اصلاح‌طلبان را تضمین می‌کند، برادر بزرگ به او نیز به سختی حمله می‌کند و علیه او به تلویح زبان به تهدید می‌گشاید و می‌کوشد نشان بدهد که «عارف که از اول هم رای نداشت».

تو گویی همین‌ها نبودند که پیش از انصراف، از طریق بولتن‌های بر ساخته خویش می‌کوشیدند به عارف ثابت کنند که با 26درصد رای نفر اول خواهد بود و او نباید از صحنه انتخابات کنار بکشد. تغییر 180درجه‌ای پیش‌بینی‌ها و تحلیل‌ها به روش داستان «1984» جرج اورول، اگرچه برای این برادر بزرگ هیچ‌گونه خجالت و شرمی ندارد، این روزها به یک سرگرمی جالب ناظران سیاسی تبدیل شده است.

پیداست که برادر بزرگ این روزها سخت عصبانی است. نه به این‌دليل که همه برآوردها و پیش‌بینی‌های مکتوب او نادرست از آب درآمده است؛ نه از بابت آن‌که این روزها دیگر زبان و لحن تهدیدآمیز کمتر کسی را می‌ترساند؛ و حتی نه از بابت این‌که هشت سال پشتیبانی بی‌چون و چرای او و دوستانش در راس هرم قدرت سیاسی ایران از رییس‌جمهوری مردمی و عدالت‌گستر و اصولگرای آن‌ها به چنین ناکارآمدی و غایت مفتضحانه منابع ملی ایران انجامیده، بلکه صرفا به این علت است که اصلاح‌طلبان، برخلاف آن چیزی که این برادر بزرگ این روزها سخت در پی آن است و آه آن را می‌کشد، تن به رادیکالیسم مورد نظر او و دوستانش نداده و نمی‌دهند.

اگر ما به رادیکالیسم مورد علاقه آن‌ها تن داده بودیم و اجازه می‌دادیم همانند تجربیات پیشین در سال‌های 1378 و 1379 و حتی 1388 آن‌ها بتوانند با نشان دادن «عکس» ناامنی و با تکیه به زور از آب گل‌آلود فضای تند سیاسی کشور ماهی بگیرند، چنین مورد هجوم قرار نمی‌گرفتیم و چنین به عارف و روحانی حمله نمی‌شد و مورد تهدید قرار نمی‌گرفتند.

مساله این است که اصلاح‌طلبان توانسته‌اند باوجود همه فشارهای چهار سال گذشته، بی‌آن‌ که حتی خشی به اجماع و یگانگی و پایگاه بزرگ مردمی‌شان وارد آید، با تکیه به صبر و آرای عظیم ملت ایران و توسل به تدبیر و خرد و اعتدال که پدیده‌ای نوظهور در ساختار سیاسی ایران محسوب می‌شود، در انتخابات پیروز شوند.

اصل ماجرا این است که با وجود این پیروزی و برخلاف انتظار و درخواست پایتخت اشغال‌شده غرب آسیا و دیگران، اصلاح‌طلبان نازلی را به دعوا نکشاندند و با پیشبرد اعتدال‌گرایی خود به دعوا نیز نخواهند کشاند. جامعه ایران از یک‌جانبه‌گرایی، تندروی، تک‌خواهی و یکسونگری عبور کرده و طبیعی است که این عبور و گرایش تاریخی، برای آن‌ها که جز از طریق تک‌گویی و تک‌خواهی سیاست‌ورزی را نمی‌شناسند، سخت‌ گران می‌آید. تحت تاثیر وخامت بی‌سابقه اوضاع اقتصادی، اجتماعی و دیپلماتیک کنونی ایران که در طلایی‌ترین فرصت تاریخی این کشور و به دست دوستان یک‌دل برادر کیهان حاصل شده است، صدای کیهان اکنون به هیچ روی پژواک سالیان گذشته و روزهای آغازین دولت خاتمی را ندارد و دقیقا به همین علت هر روز گستاخ‌تر و بلندتر از روز پیش تکرار می‌شود. حتی رادیکال‌های دوآتشه نیز به درستی دریافته‌اند که برای افراط‌گری و شلوغ‌کاری با هدف تداوم رانت‌خواری نیز اول باید «ایران»ی در کار باشد و سپس حول محور آن سر و صدا شود. اصلاحات و اصلاح‌طلبان را در این شرایط دشوار ملت و کشور ایران، با سروصداهای کیهان کاری نیست.
آخرین اخبار