ایران اکونومیست- تازه داماد که برای پرداخت شیربها به پدر عروس مجبور شده بود با همدستی نامزدش سناریوی یک قتل را طراحی و اجرا کند، پس از محاکمه در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران از حکم قصاص تبرئه شد.
رسیدگی به این پرونده زمانی کلید خورد که جسد سوخته مرد جوانی دو سال پیش در اطراف کهریزک توسط چند رهگذر پیدا شد. در نخستین تحقیقات هویت جسد به نام فرید ۳۰ ساله که از اتباع افغانستان بود، شناسایی و به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای دستگیری قاتل آغاز شد.
راز جنایت زمانی برملا شد که گوشی تلفن همراه فرید مورد بررسی قرار گرفت.
در آخرین تماس‌هایی که مقتول با مخاطبان خود داشت پلیس رد پای مرد ۲۵ ساله‌ای به‌نام مسعود را کشف کرد.
مرد جوان سعی داشت پلیس را گمراه کند تا اینکه در روند بازجویی‌ها بالاخره به جنایت با همدستی نامزدش اعتراف کرد و گفت: وقتی به خواستگاری دختر مورد علاقه‌ام رفتم، پدرش مبلغی را به عنوان شیربها از من خواست، اما من پولی نداشتم. به همین دلیل تصمیم گرفتم برای جور کردن این پول از فرید که دوستم بود کلاهبرداری کنم که ناخواسته موجب مرگ او شدم.
با اظهارات این مرد نامزدش به‌نام هانیه نیز به اتهام معاونت در قتل بازداشت شد و آن‌ها در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. در نخستین جلسه رسیدگی به پرونده که به ریاست قاضی زالی و با حضور یک مستشار برگزار شد اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و با انکار جرمش گفت: چند سال قبل به خواستگاری هانیه رفتم. آن‌ها اهل افغانستان بودند و رسم به دریافت شیربها داشتند. پدر او مبلغ ۲۵ میلیون تومان شیربها تعیین کرد. از آنجایی که به هانیه علاقه‌مند بودم قبول کردم و به دروغ گفتم توان پرداخت این مبلغ را دارم، اما ۵ میلیون تومان بیشتر از آن را نتوانستم بپردازم. مدتی از نامزدی ما گذشت تا اینکه پدرزنم مابقی شیربها را خواست. از یک طرف پولی در بساط نداشتم و از طرفی دیگر حاضر نبودم هانیه را از دست بدهم.
به همین خاطر به فکر کلاهبرداری افتادم و از هانیه برای اجرای این نقشه کمک خواستم. او هم به خاطر علاقه‌ای که به زندگی‌مان داشت پذیرفت مرا همراهی کند.
وی ادامه داد: فرید را می‌شناختم و می‌دانستم قصد ازدواج دارد. به همین خاطر هانیه را به‌عنوان خواهرم به او معرفی کردم. بعد از چند مرتبه رفت و آمد فرید به هانیه علاقه‌مند شد و او را از من خواستگاری کرد. این ماجرا برایم خیلی سخت بود، اما چاره‌ای نداشتم. من به فرید گفتم در عوض دریافت شیربهای ۲۰ میلیونی می‌تواند با خواهرم ازدواج کند. او پول را به حسابم واریز کرد، اما من هر بار برای ازدواج آن‌ها بهانه‌ای آوردم.
این متهم در خصوص نحوه جنایت به قضات گفت: فرید که به ماجرا مشکوک شده بود، سرانجام واقعیت را فهمید و تصمیم گرفت با پدر هانیه صحبت کند و همه این اتفاقات را به او بگوید. نگران آبرویم بودم. با فرید در کهریزک قرار گذاشتم تا با هم صحبت کنیم. آن روز با خودرواش آمد و من و هانیه با موتور به محل قرار رفتیم. وقتی با هم روبه‌رو شدیم یک بطری بنزین که از قبل آماده کرده بودم را روی ماشینش ریختم تا او را بترسانم. حتی مقداری از آن روی خودم هم پاشیده شد. با زدن فندک خودرو آتش گرفت. اما شدت آتش‌سوزی زیاد بود و فرید گرفتار شد، اما من جان سالم به در بردم و با هانیه سوار برموتور فرار کردیم. من قصد کشتن فرید را نداشتم و فقط می‌خواستم با سوزاندن خودرواش او را بترسانم و از تصمیمی که گرفته بود منصرفش کنم.
سپس هانیه در جایگاه ویژه ایستاد و منکر معاونت در قتل شد. زن جوان گفت: من به اصرار نامزدم وارد این داستان شدم و مقتول را فریب دادم. من در قتل او نقشی نداشتم. در پایان جلسه هیأت قضایی وارد شور شد و هر دو متهم را از اتهام قتل عمد تبرئه کرد. مسعود به پرداخت دیه و ۷ سال زندان به خاطر کلاهبرداری و حریق عمدی محکوم شد. هانیه نیز از دست داشتن در این ماجرا تبرئه شد.
با اعتراض اولیای دم به حکم صادره این پرونده در شعبه چهارم دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و این حکم مهر تأیید خورد و قطعی شد.
