وی بیان کرد: فرهیختهترین افراد هم اگر در موضع اجرا قرار گیرند باز بی نیاز از نهاد اندیشهورز دانشگاه نیستند و هم اندیشیهایی از این دست همکاری کارکردی بین دانشگاه و وزارت آموزش و پرورش را فراهم میکند؛ همانطور که دانشگاهها در اقتصاد فضای مجازی وارد عمل شدند در اقتصاد آموزش و پرورش هم باید موثر واقع شوند.
سلیمی با اشاره به اینکه کارنامه آموزش و پرورش در ۴۰ سال انقلاب درخشان بود، اظهار کرد: به پر رنگ کردن نقاط منفی عادت کردیم در حالی که عملکرد آموزش و پرورش بعد از انقلاب درخشان است و این فعالیت های درخشان هر از گاهی نیازمند بازاندیشی است.
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی گفت: وجود مشکلات ناشی از نادیده گرفتن نقاط درخشان نیست و اکنون آگاهی جمعی در حوزه اقتصاد آموزش و پرورش به وجود آمده است و مسئولان مشکلات و آسیبهای این حوزه را می شناسند و این دغدغه کارشناسانه موجود نویدبخش حل مسائل است.
وی با اشاره به اینکه در دانشگاه حاضر به همکاری برای مسئلهیابی هستیم، گفت: وقتی سخن از اقتصاد آموزش و پرورش مطرح است، همه سراغ بودجه دولتی میروند و صحبت از کمبودها میشود تا از پول نفت بیشتر دریافت کنند.
سلیمی با اشاره به اینکه در چند حوزه باید باز اندیشی صورت گیرد، گفت: نیازمند طراحی مالی و مدیریتی مجدد در آموزش و پرورش هستیم و اگر خواسته های فعلی باید انجام شود، نیمی از بودجه اجرایی دولت باید به آموزش و پرورش داده شود که باید این پارادوکس را حل کنیم که چگونه ۹۷۰ هزار نفر کارمند آموزش و پرورش داریم اما اداره آموزش و پرورش میسر نیست.
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: درست است دانشمندان ما از بسیاری از مسائلی که مدیران آموزش و پرورش به آنها آگاهند؛ مطلع نیستند اما باید به آنها فرصت داد.
وی ادامه داد: حجم بزرگی از کمکهای خیرین میتواند تغییر جهت یابد، هنوز در آموزش و پرورش مشغول ساختن دیوارهای سیمانی بدون روح هستیم، آیا نمیتوانیم بخشی از کمکهای خیرین را به شبکه جدیدی از آموزش و پرورش اختصاص دهیم؟، هزاران میلیارد در سال به ساخت مدارس اختصاص مییابد اما در تامین نیروی انسانی آن مدرسه مشکل داریم، می توان با شبکه جدید خیریه مدارس را مدیریت کرد.
سلیمی بیان کرد: باید دید آیا میشود بخشی از بودجه دولت که خارج از بودجه مصوب مجلس است، به سمت آموزش و پرورش سوق داد؟، دوسوم بودجه کشور که مربوط به شرکت های دولتی است، از طریق مجلس مصوب نمیشود.
وی گفت: اکنون راه حلهای عمیقی را میتوان در اقتصاد آموزش و پرورش داد و زمان آن است که به بررسی ریشههای عمیق اقتصادی و اجتماعی ساختار آموزش و پرورش بپردازیم، این مورد نیازمند فعالیت متفکران و دانشمندان است که خارج از درگیری های روزمره به موضوع بپردازند.