به گزارش ایران اکونومیست به نقل از رسانه مالیاتی ایران؛ فرهنگ مجموعه بینشها، نگرشها و باورهای انسانی است که سبک زندگی و نیز جهت و میزان انگیزههای انسان را تعیین میکند. ازاینرو فرهنگسازی یک ابزار برای رسیدن به توسعه اقتصادی است. پسدست یابی به اقتصادی پویا نیازمند بسترسازی و ایجاد شرایط و زمینههایی است که اگر این بسترسازیها تحقق نیابد، نمیتوان امید داشت که نظام مالی پویایی در جامعه شکل گیرد. در جامعهای که کسی به پرداخت مالیات باور نداشته، وجود آن را غیرضروری و اجباری تلقی کند، آن جامعه نمیتواند به خودکفایی و استقلال اقتصادی برسد.
هر نظام مالیاتی مطلوب، پیشینههای تاریخی، اقتصادی و جامعهشناختی خاص خود را دارد و توجه به فرهنگ بهعنوان یک زیرساخت اساسی و مدیریت آن یک امر مهم و ضروری است. بهترین قوانین مالیاتی، امکانات، روشها، منابع و سایر تسهیلات، بدون توجه به باورها، ارزشها، هنجارهای جامعه و بهطور کل فرهنگ مالیاتی کشور، ناکارآمد و غیر اثربخش خواهند بود.
ایجاد فرهنگ مالیاتی مطلوب، باید در باور مردم و اعتقاد عمومی نسبت به مالیات ایجاد شود و مردم نسبت به آینده کشور و تأمین هزینههای آن نگاهی مثبت داشته باشند. یعنی مردم به چشم خود آثار پرداخت مالیات را در همه زمینههای زندگی اعم از آموزش، درمان و بهداشت، توسعه و عمران شهری، راههای ارتباطی، توسعه شبکههای مخابراتی و درنهایت تقویت بنیه دفاعی کشور لمس و مشاهده کنند.
برای ایجاد این باور در مردم، دولت باید با دادن آگاهیها و آموزشهای لازم در خصوص میزان هزینههای جامعه و مسائلی که با آن سروکار دارد و با هزینه کردن مالیات دریافتی برای رفاه عمومی مردم، در باور آنها نسبت به عملکرد خود دیدگاه مثبتی ایجاد کند و مردم نیز به این باور برسند که پولی را که بابت مالیات پرداخت میکنند، صرف رفاه و خدمات اجتماعی آنان میشود.
آگاه ساختن مردم نیازمند فرایند تدریجی و بلندمدت فرهنگسازی در عرصه پرداخت مالیات است که با توجیه و تبیین چرایی اهمیت پرداخت مالیات و شناساندن نقاط قوت و فواید آن و چگونگی مصرف این درآمدها در مسیر توسعه و آبادانی کشور، اطلاعرسانی و شفافسازی محسوب شده و نویدبخش اعتلا و ارتقای فرهنگ پرداخت مالیات است.
مالیات و آثار پرداخت و یا فرار از پرداخت آن ازجمله مسائلی است که تأثیر آن نهتنها در کوتاهمدت بلکه در آینده اقتصادی کشور نمایان است. مشارکت مردم در سرنوشت اقتصادی خود ابتدا نیازمند یک درک و شناخت مشترک از شرایط اقتصادی موجود و سپس رسیدن به یک عزم و باور مشترک و درنهایت اقدام و عمل مشترک و همگانی در راستای انجام وظایف و تکالیف اقتصادی و پیروی از قوانین مربوط بدان است.
بنابراین شناخت و آگاهی نسبت به فرهنگ مالیاتی حاکم بر جامعه، برای سیاستگذاران، تصمیم گیران و مدیران مالی کشور در حوزه برنامهریزی از اهمیت بالایی برخوردار است چراکه وجود یک فرهنگ پیشرو مالیاتی کمک قابلتوجهی به توسعه اقتصادی کشور میکند. فرهنگ مالیاتی یکی از راهکارهایی است که بهبود آن باعث بالا بردن کارایی دستگاه مالی و مالیاتی کشورها خواهد شد.
تلاش در جهت ایجاد یک فرهنگ مالیاتی پیشرو و قوی در کشور میتواند تأثیر مهمی در کاهش هزینهها، افزایش درآمدهای دولت و ایجاد سیاستهای پولی و مالی مناسب داشته باشد که نتیجه آن افزایش عدالت اجتماعی و رفاه عمومی باشد. با ایجاد یک نظام مالیاتی منسجم، اتکا دولت به درآمدهای نفتی کم شده و بخش عظیمی از هزینههای جاری و عمرانی آن تأمین میگردد.
در فرهنگ مالیاتی، دولت، مردم و نهادهای اجتماعی (رسانهها، دانشگاهیان و ...) بهطور پیوستهای باهم تعامل دارند و بر یکدیگر اثر میگذارند. از یکسو، دولت با ایجاد قوانین مالیاتی، زیرساختهای لازم برای اجرای این قوانین و اطلاعات رسانی و آموزش در این حوزه فعال است تا افراد و نهادها به نقشها و وظایف خودآگاهی پیدا کنند; و از سوی دیگر، مردم و نهادهای هستند که با توجه به شرایط جامعه نسبت به قوانین و ساختارهای مالیاتی واکنش نشان میدهند و بر آنها اثر میگذارند.
بهبیاندیگر میتوان گفت که فرهنگسازی در حوزهای مانند مالیات فقط مختص سازمانی خاص (سازمان امور مالیاتی) نیست بلکه همه نهادهای فعال در کشور باید با شفافسازی قوانین مالیاتی، آموزش مستمر این قوانین، تعامل مستمر با یکدیگر و ایجاد هنجارهای اجتماعی و اخلاقی، با افزایش میل به پرداخت مالیات در میان مردم، به بهبود فرهنگ مالیاتی کمک کنند.
در آخر میتوان این نکته را در نظر داشت که فرهنگسازی مالیاتی در هر کشوری تا حد زیادی متأثر از فرهنگ عمومی و ویژگیهای تاریخی، جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی استوار است. پس باید تلاش شود با توجه به همه شرایط و با همکاری همه نهادها در کشور (سیاسی، اجتماعی، هنری، ورزشی و ...) و با استفاده از ابزارهای موجود مانند رسانهها، جشنوارهها، کمپینها و ... هنجارهای اخلاقی و اجتماعی در خصوص پرداخت مالیات را در جامعه بهصورت مستمر پرورش و توسعه داد، زیرا این هنجارها تأثیر به سزایی در جلوگیری از فرار مالیاتی یا پرداخت بهموقع مالیاتی دارد. اگر افراد باور کنند که پرداخت مالیات یک قانون و اصل اجتماعی و اخلاقی است آنگاه آنها بهطور شایستهای مالیات خود را پرداخت خواهند کرد.