به گزاشر ایران اکونومیست، چند روز قبل مهندس جوان سوار بر خودرواش بهسمت خانه به راه افتاد، داخل بلوار مرزداران شد که ناگهان راننده خودروی سمندی از او خواست که توقف کند.
دو مرد از خودروی سمند پیاده شده و درحالی که دستبند و بیسیم بههمراه داشتند به او گفتند: ما از پلیس امنیت هستیم، شما مظنون بهعضویت در گروهک داعش هستید.
بهزاد سوار خودروی آنها شد، اما هنوز چند دقیقه نگذشته بود که مردان سمند سوار با تهدید دست و پا و چشمهای مرد جوان را بستند و به سمت جاده ساوه حرکت کردند.
تهدید به مرگ
ساعتی بعد خودرو نگه داشت و مردان جوان بهزاد را از ماشین بیرون آوردند. لحظاتی بعد صدای مرد دیگری به گوشش رسید که سردسته و طراح اصلی این باند بود و دستور شکنجه بهزاد را صادر کرد.
شکنجهها ادامه داشت تا اینکه مرد ناشناس به بهزاد گفت: باید همسرت را طلاق بدهی وگرنه زنده نمیمانی. سه روز بهت فرصت میدهم اگر مهسا را طلاق ندهی تو را میکشیم. با آن که چشمهای بهزاد بسته بود، اما در یک لحظه موفق شد چهره مرد جوان را ببیند.
پایان آدم ربایی ۵ ساعته
دوباره شکنجهها شروع شد و بعد از دقایقی مردان ناشناس دست از کتک زدن او برداشتند و سوار بر خودرو از محل دور شدند. بهزاد که از رفتن مردان ناشناس مطمئن شده بود شروع به داد و فریاد کرد و به زور موفق شد پارچه مشکی را که روی چشمهایش قرار داشت کنار بزند. او خود را در بیابانی دید که جاده در چند متری او قرار داشت. به سختی خودش را به جادهای رساند که معلوم بود تردد خودروها کم است. بهزاد چند ساعتی در همان حال بود تا اینکه راننده خودروی عبوری متوجه او شد و مرد جوان را به بیمارستان منتقل کرد.
ردپای همسر سابق
بهدنبال شکایت مرد جوان تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد. در نخستین گام چهره نگاری توسط شاکی جوان صورت گرفته شد. از سویی باتوجه به اینکه طراح این آدم ربایی بهزاد را تهدید کرده بود که باید همسرش را طلاق دهد کارآگاهان به سراغ همسر بهزاد رفتند. زن جوان در تحقیقات گفت: مدتی قبل با مرد جوانی ازدواج موقت کردم، اما اخلاق و رفتار او طوری بود که تصمیم گرفتم بعد از پایان عقد از او جدا شوم.
با اطلاعاتی که سهیلا- زن جوان- در اختیار تیم تحقیق قرار داد کارآگاهان به سراغ شکیبا، همسر سابق او رفتند. شکیبا در تحقیقات به آدم ربایی اعتراف کرد و گفت: دیوانه وار سهیلا را دوست داشتم، اما همین که مدت عقد موقتمان تمام شد حاضر به تمدید نشد و بعد از آن هم ناپدید شد. برای پیدا کردنش هر جایی که فکر کنید سر زدم تا اینکه از طریق یکی از دوستانم متوجه شدم که او با مرد جوانی بهنام بهزاد عقد موقت داشته است. بهزاد را به هر زحمتی بود پیدا کردم و با همکاری سه نفر از دوستانم او را ربودیم. تهدید کردم که اگر از سهیلا جدا نشود او را به قتل خواهم رساند. به دنبال اعترافات مرد جوان سه همدستش نیز بازداشت شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.