به گزارش ایران اکونومیست؛ از یک سو موجی از شرکتهای استارتاپی به دنبال دانشبنیان شدن هستند تا از حمایتهای این بخش بهرهمند شوند که این امر موجب شده ارائه حمایت و خدمات به دانشبنیانها از مسیر اصلی خود دور شود و از سوی دیگر حمایتهای موردنیاز استارتاپ ها بیشتر از آنکه از جنس حمایت مالی دولتی باشد از جنس تنظیم سازوکارها، قوانین و مقرارت است.
در همین رابطه و برای بررسی نقاط اشتراک و افتراق دانشبنیانها و استارتاپ ها با عبدالرضا نوروزی نائب رئیس مجمع تشکلهای دانش بنیان ایران به گفتوگو نشستیم که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
** آیا به طور اساسی تفاوتی میان شرکتهای دانشبنیان با استارتاپ ها وجود دارد؟
* بله اين دو مبحث كاملا متفاوت هستند. اولا شرکتهای دانشبنیان بر اساس فعالیت برخاسته از دانش و تولید فناوری ایجاد میشوند و دانشمحور هستند اما شرکتهای استارتاپی پاسخی است خلاقانه به یک نیاز موجود یا تعریف یک نیاز و پاسخ به آن است. درثاني به لحاظ سرمايه میزان سرمایهگذاری در شرکتهای دانشبنیان بسته به نوع فعالیت متغیر است. این میزان هم میتواند خیلی کم باشد و هم به نسبت زیاد اما شرکتهای استارتاپی معمولا سرمایه اولیه خیلی کمی دارند. از سوي ديگر شرکتهای دانشبنیان عموما تولیدکننده هستند و شرکتهای استارت آپی، خدمات ارائه میدهند.
توجه داشته باشيد كه خلط بحثی که بین شرکت دانشبنیان و استارتاپ در سالهای اخیر به وجود آمده و متاسفانه در ادبیات مسئولان نیز به چشم میخورد در سالهای آتی میتواند به رشد علم و فناوری و اقتصاد دانشبنیان کشور صدماتی وارد آورد.
** علت بروز این اختلاف را در چه میدانید؟
* با توجه به اشتراکات و همپوشانیهای کارکردی این دو مقوله، یکی بودن متولی اصلی هر دوی آنها که معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری است و نیز نیاز فوری کشور به رشد این دو حوزه در راستای حل مشکلات کلان خود و در نتیجه عدم زمان کافی برای بررسی دقیق تمایزات و ارائه راهحلها و نسخههای تجویزی مختص هر حوزه، چنین خلطهایی دور از انتظار نیست.
در سالهاي اخیر شاهد نوعی خلط بحث بین شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها و مات شدن مرزهای بین این دو پدیده در کشور هستیم؛ بهگونهای که در بحثها اغلب این دو پدیده یکی در نظر گرفته شدن و بهطور عمده برای آنها یک نسخه تجویز میشود. چه اینکه یکی از بحثهای جدی حمایتی در حوزه استارتاپها، دانشبنیان کردن برخی استارتاپها مانند شرکتهای بازیسازی، فروشگاهها و پلتفرمهای اینترنتی است.
** هم شرکتهای دانشبنیان و هم استارتاپ ها نیازمند حمایت هستند، جنس این حمایتها چه تفاوتی با یکدیگر دارد؟
* به طورمعمول حمايتهاي مالي مستقيم در هر حوزهاي بيش از آنكه مفيد باشد رانت زا است و باعث ايجاد عدم شفافيت ميشود لذا حمایتها بيشتر باید در جهت حذف مجوزهاي زائد و تسهيل انجام امور باشد نه ارايه تسهيلات.
** بروز این خطا چه مضراتی را متوجه شرکتهای دانشبنیان میکند؟
* خلط بحث استارتاپها با شرکتهای دانشبنیان، بهگونهای که شرکتهای استارتاپی نیز دانشبنیان محسوب شده و از سهم حمایتی دانشبنیان استفاده کنند، باعث تضعیف شرکتهای دانشبنیان و گم کردن مسیر اصلی حمایتهای این حوزه میشود. درحالیکه در ادبیات حوزه استارتاپ نیز این نوع حمایت از استارتاپ جایگاه خاصی نداشته و نوع حمایت دولتی که استارتاپ لازم دارد، بیشتر از جنس تنظیم سازوکارها و قوانین و مقررات است تا حمایت مالی دولتی. در واقع این خلط مبحث هم باعث تضعیف حوزه اقتصاد دانشبنیان شده و هم اینکه چندان به کار استارتاپها و رشد اکوسیستم استارتاپی نمیآید.
** در وضعیت فعلی اقتصاد کشور، بین ارائه تسهیلات و سرمایهگذاری کدامیک برای بقای شرکتهای دانشبنیان مفید است؟
* حمايتهاي مالي مستقيم كه در سالهاي گذشته ارايه شده نشان داده كه معمولا چنين سبك حمايتها و ايجاد شرايط گلخانهاي براي کسبوکارهای دانشبنیان چندان مفيد فايده نيست. اما اگر دولت بتواند با تشويق سرمايهگذاران بخش خصوصي از طريق ارايه تخفيفهاي مالياتي، تسهيل سرمايهگذاري و صادرات گمرك آنها را تشويق به ورود به حوزه دانشبنيانها كند ميتواند موجب شكوفايي صنعت كشور و ايجاد پيوندي عميقتر بين دانش و صنعت شود.