به گزارش ایران اکونومیست؛ هر چند بودجهنویسی در ایران سابقهای 100 ساله دارد؛ اما ابتدای دهه 40 شمسی بود که کشور توانست بهواسطه درآمدهای اندک اما پایدار نفتی، برای دخل و خرج خود برنامهریزی کند و همین امر سبب شد تا صنایع مختلف مانند فولاد، پتروشیمی و... به ایران وارد شود.
اگرچه دهه 40 برای بودجهنویسی در ایران بسیار درخشان بوده اما با آغاز دهه 50 و افزایش چهار برابری قیمت نفت، درآمدهای دولت وقت سر به فلک کشید و رعایت انضباط مالی فراموش شد.
در آن زمان با وجود آنکه بودجه نوشته میشد اما در عمل، اجرای بودجه، رویایی بود که تهیهکنندگان آن در خواب هم نمیدیدند. وضعیت در سالهای 55 و 56 بدتر شد تا آنجا که بودجه عملاً بیاثر شد.
*پیروزی اقتصادی در جنگ با رعایت انضباط مالی
پس از انقلاب اسلامی، با آغاز جنگ اما بر خلاف انتظار، بودجهنویسی و رعایت انضباط مالی با قدرت پیگیری شد و اگرچه هزینههای جنگ برای حکومتی که به تازگی قدرت گرفته بود کاری بس مشکل به شمار میآمد، اما در این سالها علاوه بر تأمین نیازهای اساسی، تورم بهخوبی کنترل شد و حتی در برخی از سالهای جنگ، تورم در ایران تک رقمی بود.
با پایان جنگ، نیاز به بازسازی ویرانیها سبب شد تا تزریق پول در پروژههای عمرانی افزایش یابد. اگرچه این امر غیر قابل اجتناب بود اما زمینه تورم بالا را فراهم کرد. بودجههای عمرانی در سالهای سازندگی بهسرعت دنبال شد و در نهایت تورم نزدیک به 50 درصد رقم خورد.
*نفت ارزان یا نفت گران؟
پس از آن دولت اصلاحات با نفت ارزان کار خود را آغاز کرد. تجربه سالهای نفتی ایران ثابت کرده که هر زمان درآمدهای نفتی در کشور کاهش داشته، نظم و انضباط مالی بیشتر شده و دخل و خرج دولت با اصول درستی پایهگذاری شده است. انضباط مالی آن سالها سبب شد تورم تا مرز تکرقمی شدن کاهش پیدا کند. با روی کار آمدن دولت نهم روی خوش بازار نفت به تولیدکنندگان، زمینه را برای تشدید بیماری هلندی در اقتصاد ایران فراهم کرد.
رکوردشکنی قیمت نفت به بالای 130 دلار در هر بشکه در همین زمان اتفاق افتاد. تاریخ تکرار شد و با وجود درآمدهای بالای دولت، توجه به بودجه کم شد تا آنجا که در برخی سالها، کشور در یک فصل سال، به جای آنکه بر اساس بودجه اداره شود، از محل تنخواه میچرخید. افزایش درآمدهای نفتی همچنین پولهای بادآوردهای را نصیب کشور کرده بود و از آنجا که برنامهای برای هزینه کردن آن وجود نداشت، راهی به جز سرریزشدن در اقتصاد نداشت.
*معضلی به نام نقدینگی
طرحهایی مانند مسکن مهر که بودجه عمرانی را بهشدت افزایش داد، در کنار هدفمندی یارانهها نقدینگی را چند برابر کرد تا تورم که مهار شده بود مانند اژدهای خفتهای بیدار شود. دولت احمدینژاد که اقتصاد را با تورم نزدیک به 10 درصد و رشد مثبت تحویل گرفته بود، با تورم بالای 35 درصد و رشد منفی 6 درصدی اقتصاد تحویل داد.
دولت حسن روحانی در واقع بیمار محتضری به نام اقتصاد را تحویل گرفت که امید به بهبود آن به حداقل رسیده بود. با این حال در سه سال اول دولت یازدهم، ایران توانست با بهبود شرایط بینالمللی و کنترل کارآمد تورم، شرایط را تا حد زیادی اصلاح کند. اما از ابتدای سال جاری شرایط اقتصادی که در بیشتر موارد بر اساس فشارهای بینالمللی ایجاد شده و همچنین نوسانات بازارهای مختلف مانند ارز و سکه، نیاز به دقت نظر در بودجهنویسی را بیشتر کرده است.
اکنون دولت در آستانه تحویل بودجه سال بعد مجلس قرار دارد. بودجهای که باید علاوه بر آنکه طرحهای کشور را به نتیجه میرساند، تورم را کنترل کرده و اقتصاد را از کوچکشدن نجات دهد. بنابراین لازم است تا چالشهای پیش روی بودجهنویسی را مد نظر قرار دهند و با توجه به امکانات موجود از بحران اقتصادی بگذرند.
*هدفمندی یارانهها و هزینه 50 هزار میلیارد تومانی
در همین مورد، غلامعلی جعفرزاده، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با ایرناپلاس با بیان اینکه دولت برای داشتن بودجهای کارآمد باید چند موضوع را مورد توجه قرار دهد، گفت: در ابتدا باید به این نکته توجه شود که پولها در کجا درست هزینه نمیشود و مقابل آن، در کجا حداکثر بهرهوری اتفاق افتاده است.
وی با اشاره به اجرای طرح هدفمندی یارانهها در چند سال اخیر، ادامه داد: در هدفمندی یارانهها که هدف اصلی آن صرفهجویی در حاملهای انرژی بود موفق نبودیم و حتی در مواردی مصرف افزایش یافت.
جعفرزاده افزود: دولت باید در یکی از بودجههای سنواتی ورود میکرد و این موضوع اصلاح میشد، اما در عمل نتیجه آن شد که سالانه 40 تا 50 هزار میلیارد تومان هزینه میشود و هدف نیز محقق نمیشود.
*مصیبت پروژههای ناتمام عمرانی
وی چالش دیگر در بودجهنویسی را هزینه بالای پروژههای عمرانی دانست و تأکید کرد: اکنون بیش از 70 هزار پروژه عمرانی وجود دارد که در این پروژهها پول را بهصورت قطرهچکانی تزریق میکنیم. بعضی از این پروژهها بیش از 20 سال زمان برده و با این تزریق قطرهچکانی تا 10 سال آینده نیز تکمیل نمیشود. بنابراین لازم است سیاست مشخصی در پیش بگیریم و بر اساس پیشرفت پروژه آنها را تمام کنیم.
این عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس مشکل دیگر در روند بودجهنویسی را رشد بیرویه هزینههای جاری در بودجه عنوان کرد و گفت: هزینههای جاری با سرعت افزایش پیدا میکند. این در حالی است که در بخش نفت کاهش درآمد خواهیم داشت و در مالیات نیز نمیتوانیم افزایش درآمد داشته باشیم. از همین رو لازم است تا صرفهجویی هزینهای داشته باشیم و هزینههای جاری را کاهش دهیم.
*بودجه بهصورت واقعی نوشته نمیشود
وی ادامه داد: مهمترین چالش بودجهنویسی در ایران این است که بودجه واقعی نوشته نمیشود. بلکه بر اساس مصالح و با توجه به شرایط تحریم، بودجه را غیرواقعی مینویسیم. در حالی که اگر بودجه واقعی باشد، میتوان درآمدها و هزینهها را با دقت شناسایی کرده و برنامهریزی کنیم.
جعفرزاده با اشاره به ضعف درآمدهای مالیاتی، افزود: هنوز نتوانستهایم جلوی فرارهای مالیاتی را بگیریم. بهطور مثال 20 هزار پزشک در تهران داریم که تنها 11هزار نفر آنها اظهارنامه مالیاتی پر کردهاند و میانگین درآمد همین تعداد نیز 5 میلیون و 400 هزار تومان قید شده که غیرواقعی است. در حالی که مکانیسم باید بهصورتی طراحی شود که کسی نتواند خلاف بگوید تا درآمدهای کشور افزایش پیدا کند.
*خطر افزایش فاصله میانی درآمد
وی با بیان اینکه تغییر هدفمندی یارانهها در بودجه و واقعی کردن قیمتها، تنها در صورتی قابل اجراست که به رفاه عمومی آسیب نزند، گفت: شرایط فعلی سبب میشود تا ثروتمندان با فقیرترشدن طبقات متوسط به پایین، ثروتمندتر شوند و فاصله میانی درآمدی افزایش پیدا کند. حل این مشکل مستلزم این است که قیمتها را واقعی کنیم تا ثروتمندان قیمت واقعی را بپردازند و برای بخشهای فقیرتر جامعه از سیاستهای حمایتی استفاده کنیم.
این نماینده مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: با برنامههایی که در مورد حاملهای انرژی داریم، فکر میکنم برخلاف نظر دشمنان بعد از 40 سال بتوانیم در بودجه سال 1398 شعارها و آرمانهای امام راحل(ره) را تحقق بخشیم.