عبدالمجید شیخی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره بر اینکه هجوم
مردم و بالارفتن انگیزه در اقدام به سرمایه گذاری در ارز و طلا، امری آسیب
زاست، گفت: این امر درست مصداق داستان سی مرغ است که به دنبال سیمرغ بودند و
وقتی به مقصد رسیدند، دریافتند که خودشان همان سیمرغ هستند که توانسته اند
در تمامی شرایط مقاومت کرده و خود را به مقصد نهایی برسانند.
وی در ادامه افزود: افزایش انگیزه و اقدام به خرید طلا و ارز در واقع،
روایت همان داستان است؛ بدین معنی که ما با اقدامات خود، بازار دو کالا را
برجسته کرده و درخور اهمیت قرار داده ایم.
شیخی اظهار کرد: به بیان دیگر هر کالایی که مورد توجه جامعه قرار گیرد،
عملا آن کالا، فرمانده کل کالاها و بازار آن کالا نیز فرمانده کل بازارها
می شود که بااین وجود در واقع این خود ما هستیم که این اتفاق را رقم زده و
طلا و ارز را جزو شاخصه های اساسی اقتصاد خود قرار داده ایم.
این کارشناس اقتصادی با بیان مثال دیگری، اظهار کرد: اگر مردم طلا را مانند
قلوه سنگ های بیابان می پنداشتند و یا اینکه به جای قلوه سنگ، بیابان از
طلا پوشیده شده بود، دیگر طلا ارزش و رونق کنونی را نداشت و نهایتا می توان
با این مثال به این نتیجه رسید که تنها بها دادن به کالا از طرف خود ماست
که باعث شاخص اصلی بازار قرار گرفتن آن کالا می شود و همچنین کمبود کالای
خاص برای ما چالشی چنینی به وجود می آورد.
وی تشریح کرد: با این تفاصیل، باید مردم را به روی آوردن به سمت سرمایه
گذاری در تولید داخلی و الگوی مصرف را به تولیدات داخلی، سوق داد تا این
اتفاق باعث افزایش اشتغال داخلی شود و به تبع آن درآمد متوسط جامعه و قدرت
خرید مردم بالا رود و عملا بازار های فعال در اقتصاد فعال شود.
شیخی افزود: بازار پروژه های سرمایه گذاری در تولیدات داخلی و رونق دادن به
کالای داخلی که از طریق تغییر الگوی مصرف، عملا به نفع اقتصاد ملی، ورق را
برمی گرداند و این در حالی است که بازی دو شی بی ارزش چون طلا و ارز جز از
بین بردن سرمایه عامه مردم ثمری نداشته و نخواهد داشت.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: امروز افزایش نرخ ارز و طلا منجر به دو برابر
تا سه برابر شدن قیمت تمام شده کالاهای تولیدی داخلی و کالاهای ضروری که
از خارج وارد شده بود، گشت و لذا عملا قدرت خرید مردم را به حد زیادی،
پایین آورد.
وی خاطرنشان کرد: با خرید طلا و ارز، خود ما این چالش را برای عامه مردم
ایجاد کرده ایم که این مهم تبعات بسیار بد، گرانی و تورم را به دنبال دارد و
نتیجه این امر جز نوسانات و تشنجات بازار نخواهد بود.
شیخی تشریح کرد: آن دسته از سرمایه های مردم که به سمت طلا و ارز می رود،
همان پول های سرگردان است که نظام بانکی در جذب آن قدرت کافی را نداشته و
نتوانسته به سمت خود سوق داده و در بخش سرمایه گذاری های مولد به کار ببرد؛
در حقیقت باید گفت، سرمایه ای که در دست مردم سرگردان مانده، باعث یوروش
درصدی از افراد جامعه به سمت خرید دلار و طلا گشته که در نهایت، این روند
باعث پدیداری گرانی، سرگردانی و تشنجات بازار شده است.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: متاسفانه دولت در این جریان به وجود آمده،
نیز بسیار مقصر است که توانایی لازم را نداشته که نظام بانکی را در خدمت
نظام اقتصادی و تولید جامعه دربیاورد که در این صورت منابع ملی را به سمت
سرمایه گذاری های مولد سوق دهد و به قطع می توان بیان کرد که رکود در
بازارهای داخلی از نبود سیاستهای واحد مالی ناشی میشود.