اهمیت دیپلماسی عمومی هم که دیپلماسی رسانهای زیر مجموعه آن به شمار میآید اگر بیشتر از دیپلماسی رسمی نباشد، کمتر هم نیست و این دو بال باید با هم حرکت کنند تا بتوانند به اهداف طراحی شده کشور کمک کنند. سفر آقای رئیس جمهوری به نیویورک با در نظر گرفتن دو نوع دیپلماسی یاد شده دارای چند وجه است؛
- سفر آقای روحانی در چارچوب دیپلماسی رسمی فراهم کننده بهترین فرصت است تا مقامات عالیرتبه کشورها با کمترین هزینه بیشترین بهرهبرداری را از ملاقات حضوری با یکدیگر انجام دهند. زیرا تنظیم دیدار و سفر رسمی رؤسای کشورها به طور طبیعی و برپایه رعایت پروتکلها امری زمانبر است اما این دیدارها میتواند در عالیترین سطح در حاشیه سازمان ملل براحتی و با هماهنگیهایی که از قبل انجام میشود، در کمترین فرصت و هزینه ممکن انجام شود و چنانچه بخوبی برنامهریزی شود، بیشترین نتیجه هم حاصل میشود.
در چارچوب این دیپلماسی، فرصت مغتنمی فراهم است تا مقامهای جمهوری اسلامی از یک سو در ارتباط با برجام و خروج امریکا و زیر پا گذاشتن قطعنامه 2231 و تهدید صلح و امنیت بینالملل مواضع خود را بخوبی تبیین کنند و از سوی دیگر با این اتهام بی اساس که ایران، عامل بی ثباتسازی منطقهای است، مقابله کنند.
یعنی مقامات ایران در حالی که کشورمان به روند مبارزه با تروریسم و داعش در عراق و سوریه کمک کرده، میتوانند در صحنه دیپلماتیک سازمان ملل به افکار عمومی دنیا به طور دقیق آمار داده و نشان دهند که ایران همواره در حال مبارزه علیه تروریسم بوده است و بنابراین چنین اتهاماتی بی اساس است.
رئیس جمهوری ایران در تبیین نقش ایران در مبارزه با تروریسم میتواند تأکید کند که کشورمان، خود بهای سنگینی برای این مبارزه داده است؛ چنانکه از یک سو قربانیانی را در صحنه میدانی نبرد با داعش داده و از سوی دیگر خودش قربانی حملات تروریستی بوده است.
نمونه اخیر آن هم که در شهر اهواز اتفاق افتاد. بنابراین ایران در آن جنبهای که به بی ثباتسازی در خاورمیانه متهم میشود، دست بالا را دارد و معتقدم رئیس جمهوری میتواند این موضوع را از نظر حقوقی توضیح دهد.
- رئیس جمهوری در بعد دیپلماسی عمومی و همچنین دیپلماسی رسانهای فرصت مغتنمی دارد تا در مجمع عمومی سازمان ملل حضور پیدا کند و با بهرهگیری از این فرصت و طیف وسیع مخاطبان جهانی، دیدگاهها و مواضع صلحجویانه ایران را تشریح کند. علاوه بر این، فرصت خوبی هم برای مصاحبههای اختصاصی با شبکههای معروف امریکایی که مخاطب عام دارند و همچنین برگزاری کنفرانسهای مطبوعاتی و خبری فراهم است.
- وجه سوم سفر آقای روحانی، فرصت دیدار با ایرانیهای مقیم امریکا و شخصیتهای رسانهای، مطبوعاتی و دانشگاهی و غیرایرانی است که میتوانند در جلسات گفتوگوی رو در رو با رئیس جمهوری شرکت کنند و از نقطه نظرات ایران بخوبی آگاه شوند. همه این برنامهها ذیل دیپلماسی عمومی و همچنین دیپلماسی رسانهای، میتواند در انعکاس دیدگاههای واقعی ایران تأثیرگذار باشد.
حالا در این سفر خاص علاوه بر این مواردی که اشاره شد، یک فرصت دیگری هم پیش آمده و آن اینکه ترامپ اعلام کرده میخواهد رأساً اداره جلسهای از جلسات شورای امنیت را با موضوع ایران بر عهده گیرد که طبق آییننامههای داخلی شورای امنیت اگر موضوع مورد بررسی، یک کشور باشد، آن کشور مخاطب این حق را دارد با حضور یکی از نمایندگانش از مواضع خود دفاع کند.
در این مورد خاص به نظرم حضور آقای ظریف میتواند خیلی تأثیرگذار باشد. به این دلیل که هم مستقیماً صحبتهای ترامپ را در جا نقد کند و پاسخهای دقیقی به اظهارات او دهد و هم از طرف دیگر بتواند دیدگاههای ایران را تشریح کند.
چون معمولاً این جلسات پوشش خبری وسیعی دارد و منعکس میشود. بنابراین میتوان گفت مقامهای بلندپایه ایران میتوانند از فرصت چند روزه حضور در نیویورک برای پیگیری اهداف سیاست خارجی کشور بخوبی بهره ببرند.
حسن بهشتیپور کارشناس مسائل بینالملل