به گزارش ایران اکونومیست؛ کلمه فرهنگ در فارسی مترادف با ادب، تربیت، دانش و آثار علمی و ادبی یک قوم و ملت و در اصطلاح عام تر مجموعه باورها و اعتقادات مردم در سالیان و قرون معنا گردیده است.
مالیات رابطه ای تنگاتنگ با فرهنگ جوامع دارد. برای ارتقاء کیفیت و کمیت منطقی وصول مالیات ابتدا نیاز به شناخت آن و سپس زدودن فرهنگ جامعه از اعتقادات غلط و ناسازگار و جایگزینی آن با اعتقادات صحیح و سازگار می باشد.
باید نوعی تلاش و توجه ملی از بالاترین سطوح تصمیم گیری و اجرایی یعنی دولت آغاز و به سازمان های وابسته دولتی و خصوصی و موسسه و بنگاه های اقتصادی و نهایتا در بین مردم سرایت داده شود.
به عبارت ساده تر ، فرهنگ مالیات باید جزو نگرش فرهنگ جامعه گردد چرا که برخورداری از فرهنگ مالیاتی منجر به پذیرش داوطلبانه آن از سوی گروه های اجتماعی می شود. برای اینکه مردم به رسالت مالیات در توسعه کشور اعتقاد پیدا کنند نیاز به فرهنگ سازی است.
اما اشاعه فرهنگ پرداخت مالیات در جامعه، نیاز به سرمایه گذاری و آگاهی دادن به مردم در خصوص نتایج و آثار مثبت آن دارد.
مردم باید حس کنند که پرداخت مالیات یک نوع مشارکت ملی است و برای رسیدن به پیشرفت اقتصادی و عظمت و اقتدار کشور نیاز به همکاری افراد جامعه با دولت است و تنها در چنین شرایطی است که مردم ارایه اظهارنامه را تکلیف دانسته و پرداخت به موقع مالیات و بها دادن به سیاستهای اقتصادی و مالیاتی را، یاری نمودن دولت در قبال برنامه های اقتصادی مقاومتی خواهند دانست .
فرهنگ مالیاتی امروز به یک نگرش راهبردی در نظام مالیاتی کشور بدل گشته است. مالیات یکی از مباحث مهم در اقتصاد تمام کشورهاست.
مالیات، ابزاری برای تامین هزینههای جاری و عمرانی جوامع بوده و در اغلب کشورها این هزینهها از طریق مالیات تامین میشود. نقش مالیات عبارت است از دریافت قسمتی از دارایی افراد که از نظر اقتصادی توانمند هستند و توزیع این دارایی به افراد ناتوان .
به تعبیری، با وصول منطقی مالیات و توزیع مناسب آن شکاف درآمدی بین گروه های درآمدی جامعه کم تر خواهد شد.
بر همین اساس مالیات به مثابه ابزار تنظیم سیاست های مالی برای ایجاد تعادل مورد نظر در سطح کلان اقتصادی اهمیت می یابد به گونه ای که بتواند شرایط مناسب جهت رشد و توسعه ی اقتصادی هماهنگ را فراهم بیاورد.
همین نیز نشان می دهد دولت با مالیات ستانی و با تقویت پایه های اخذ مالیات اصلاح ساختار اقتصادی و نیز با تقویت سهم بخش های مولد در آمد زا از کل تولید ناخالص ملی امکان بیش تری برای اخذ مالیات های مناسب بوجود می آورد و ضمن اثرات تعدیلی در توزیع درآمد ها، اعتبارات بیشتری را جهت رفع فقر فراهم می آورد.
در چند سال اخیر که تجربه کافی از نوسانات قیمت نفت که حاصل هم اندیشی دشمنان بیگانه داشته ایم زنگ خطری برای مسئولین و مجریان حکومتی به صدا در آمده است تا هوشیارانه به دنبال راهکاری برای پیشگیری از این فتنه ها باشند.
جایگزینی درآمدهای مالیاتی مهمترین دستاورد همیاری و هم اندیشی دولت و ملت برای مقابله با نیرنگهای دشمنان بوده است.
هرچقدر فرهنگ مالیاتی جایگاه مناسبی در بین مردم داشته باشد و قوانین و سیستم های مالیاتی کارا باشند، انگیزه مشارکت در پرداخت مالیات و افزودن بر درآمدهای مالیاتی تقویت خواهد شد.
فرهنگ مالیاتی همچنین عامل مهمی برای موفقیت نظام مالیاتی و جهت گیری های سازمانی به شمار می رود، چرا که بر رفتار مردم و گروه هایی که با این نظام در ارتباط هستند، اثر مستقیم می گذارد.
ارتقای فرهنگ مالیاتی، اعتماد آفرینی در جامعه و حفظ آرامش اجتماعی و اقتصادی، وظیفه همه ارکان نظام، مردم و رسانه های جمعی است و نبایستی مالیات را صرفا یک موضوع مربوط به دولت تلقی کرد.
مالیات هم حق دولت و هم حق مردم است. بنابراین برای وصول حقوق حقه دولت و مردم، باید یک اجماع ملی برای ایجاد و تحول فرهنگ مالیاتی در جامعه شکل بگیرد.
از این رو، بسیاری از مسوولان و صاحبنظران و کارشناسان اقتصادی کشور معتقدند که رشد درآمدهای مالیاتی بدون توجه به سیاست های مبتنی بر ارتقای فرهنگ مالیاتی محقق نمی شود.