به گزارش ایران اکونومیست، خیلی از اوقات برای ما پیش آمده که به افرادی برمیخوریم که عازم خانه وحی هستند و خود را برای سفر حج آماده میکنند، افرادی که لحظهشماری میکنند تا با قرار گرفتن در حرم امن الهی جان خود را در زلال آستان قدس ربوبی شستشو کنند.
زیارت خانه حق، همراه با انجام مناسک ملکوتی و اعمال عاشقانهای که دستور پروردگار مهربان بدرقه آن است و انبیای الهی و امامان معصوم بر بزرگداشت تمام واقعیاتش تأکید داشتند، در کنار دلی مملوّ از معرفت و خلوص و همّتی عالی و شوقی وافر، از ارکان اسلام و از اصول مسائل الهی و از شعائر عرشی و خلاصه از بزرگترین و با منفعتترین برنامههایی است که انسان مستطیع نسبت به آن مکلّف و مسؤل است.
البته بیان حقیقت و واقعیت حج، معنا و مفهوم این مسأله بزرگ، تنها در شأن حضرت حق و انبیا و امامان بزرگوار است. برای حج، گذشته از معنای لغوی، معنا و مفهوم دیگری است که باید آن معنا را از حریم دانش و بینش و بصیرت برگزیدگان حضرت محبوب جستجو کرد.
بخاطر گستردگی مفهوم حج، عاشقی از عشاق اسرار، به حضرت باقر- علیه السلام- عرضه میدارد: «لِمَ سُمِّی الحَجُّ حَجّاً؟ قال: حج فلان؛ أی أفلح فلان». برای چه حجّ خانه حق را حج نامیدهاند؟ امام- علیه السلام- فرمود: «فلانی موفق به انجام حج شد، معنا و مفهومش این است که به فلاح و رستگاری دست یافت».
به راستی چرا سفرحج این قدر شیرین است؟ در این سفر چه چیزی نصیب انسان عاشق میشود که حاضر است از وسائل ضروری زندگی خود بزند و خود را برای میهمانی خدا آماده کند؟ این را تنها افرادی درک میکنند که یکبار دل در خانه امن الهی سپرده باشند.
فردی را دیدم که وقتی از سفر حج تمتع در سال ۹۴ باز میگشت از یک طرف خوشحال از سیراب شدن کاسه دل در خانه خدا و از طرف دیگر ناراحت از دست دادن دوستان و آشنایان خود در منا بود، اما وقتی با او به گفتگو مینشینم لبخندی زده و میگوید این سفر آن قدر شیرین است که من حاضرم همین امروز دوباره برگردم و دوباره در خانه خدا به پاک کردن شیشه دلم مشغول شوم.
شاید برای بسیاری از ما پیش آمده که وقتی شنیدهایم که فردی عازم خانه وحی است در دل به او غبطه خوردهایم و شاید هم از گوشه چشم اشکی ریختهایم و از اعماق قلب و جان خود از خداوند خواستهایم که این سفر را نصیب ما هم کند.
بله سفر حج از یک طرف نیاز به استطاعت مالی دارد، ولی چه زیاد بودند افرادی که، چون خالصانه در محضر خدا دعا کردند و از خداوند سفرحج را آرزو کردند، این سفر نورانی نصیب آنها شد؛ پس چه خوب است در ماه مبارک رمضان که ماه نزول قرآن و مستجاب شدن دعاها است این بار خالصانه دعای هر شب را زمزمه کنیم و الهم ارزقنا حج بیتک الحرام را بخوانیم.
دعا و درخواست، تضرّع و زاری بدرگاه حضرت حق، عبادتی بزرگ و حسنهای عظیم و عملی محبوب خداوند کریم است.
گدایی برای تهیدستی، چون انسان، از ذات مقدسی که مستغنی از عالمین است، و باب خزانه مُلک و ملکوتش به روی همه موجودات باز است کاری نیکو و راهی به حلّ مشکلات، و نردبانی برای رسیدن به اهداف عالیه، و مسائل الهیه است.
در قرآن مجید امر الهی به دعا صادر شده و خود حضرت حق ضامن اجابت شده است؛ دعا و مناجات، در حقیقت ارتباط عاشقانه عاشق با معشوق حقیقی و پیوند باطنی محبّ با محبوب ازلی و ابدی است. حیات قلب، نشاط جسم، نور زندگی، سلامت روان، صفای باطن، دعا و انابه و زاری به درگاه حق است.
آن که نسبت به دعا کبر ورزد، آن که احساس نیاز به دعا نکند، آن که خود را محتاج به انابه و تضرع نداند، از گروه مستکبران و به فرموده کتاب حق، مستحق عذاب الهی است.
در مسئله با عظمت حج، گرچه استطاعت شرط شده، اما به غیر مستطیع اجازه داده شده برای تحقق استطاعت جهت انجام مناسک حج دعا کند و از حضرت محبوب بخواهد از خزانه غیبش زمینه استطاعت او را فراهم کند تا به انجام این فریضه بزرگ و بدست آوردن ثوابهای بیحساب آن موفق شود.
این روایت، ناظر به این معناست؛ عن عبد اللَّه بن الفضل قال: «قلت لأبی عبد اللَّه علیهالسلام إنّ علی دیناً کثیراً و لی عیال و لا أقدر علی الحجِّ فعلّمنی دعاءاً أدعو به فقال: قل فی دبر کلّ صلاة مکتوبة:اللّهمّ صلّ علی محمد و آل محمد و اقض عنّی دین الدنیا و دین الآخرة. فقلت له:، اما دین الدنیا فقد عرفته فما دین الآخرة؟ فقال: دین الآخرة الحج».
عبد اللَّه بن فضل میگوید: به حضرت صادق علیهالسلام عرضه داشتم، قرض زیادی به عهده دارم، عائلهمندم، قدرت بر حج ندارم مرا دعایی بیاموز که از برکت آن دعا توفیق حج پیدا کنم؛ امام فرمود: به دنبال هر نماز واجب بخوان: «اللّهمّ صلّ علی محمد و آل محمد و اقض عنّی دین الدنیا و دین الآخرة» خداوندا! درودت را نثار محمد و آل محمد کن، و دین دنیا و آخرت مرا ادا بنما.
گفتم:ای فرزند رسول خدا، دین دنیا برایم معلوم و روشن است، دین آخرت چیست؟ فرمود: دین آخرت حج است.
حجِّ خانه حق در چه درجهای از اعتبار و اهمیت است که امام صادق به راوی نفرمود: با کثرت قرض و عیالواری تو را به مسئله حج چکار است، اکنون که مستطیع نیستی چه طمعی به مناسک حج داری! بلکه با عشق محبت برای تحقق استطاعت دعا تعلیم او فرمود: تا از این سفره پر نعمت حق و از این مائده معنوی بهره کثیر عاید او شود.