از آن جایی که نیروی انسانی سرمایه اصلی هر جامعه را تشکیل می دهند. توانایی و قدرت تولید هر کشوری به کیفیت نیروی کار آن بستگی دارد.
کد خبر: ۲۱۵۱۴۵
به گزارش ایران اکونومیست؛ امروزه که عصر دانایی نامیده می شود، بخش مهمی ازدرآمد هر جامعه صرف سرمایه گذاری در آموزش و پرورش جوانان می گردد .
از طرفی، پیشرفت علوم و فنون و نیاز کشور به توسعه صنعتی منابع بیشتری را برای امر آموزش و پژوهش طلب می کند.از طرف دیگر، کیفیت زندگی، ضرورت مشارکت مردم در سرنوشت اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی خود و عطش جوانان برای دانش اندوزی و پیش بردن مرزهای دانش ، هر روز بر درخواست منابع بیشتر به بخش آموزش افزوده و اعتبارات بیشتری را می طلبد .
لیکن جامعه نیز با محدودیت منابع مواجه است و بعضا ممکن است نتواند اعتبارات لازم را در اختیار این بخش قرار دهد و یا گاهی ممکن است در تخصیص منابع بیشتر به آموزش دچار تردید شود.
کشورهای توسعه یافته با اولویت قرار دادن آموزش و پرورش در صدر نیازهای جامعه و ایجاد این باور همگانی در فرهنگ مردم، نواندیشی ، نوسازی و اصلاح تعلیم و تربیت را با مشارکت و همراهی مردم یک اصل اجتناب ناپذیر می دانند.
درکشور ما نیز دولت برای اداره امور کشور رسیدن به این اهداف و تقویت و تاسیس مراکز پژوهشی ، تحقیقاتی و تامین آموزش در همه سطوح نیازمند منابع مالی می باشد .
از این رو دولت هرساله منابع مالی قابل توجهی را در بودجه سالانه منظور نموده و به وزارت آموزش و پرورش جهت ساخت وتجهیز مدارس ، ارایه کتب درسی و استخدام نیروهای متخصص و... اختصاص می دهد .
دراین راستا ، مالیات به عنوان یکی از پایدارترین و با ثبات ترین درآمد های دولت جهت پوشش هزینه های آموزش به حساب می آید .
برهمین اساس قانون گذارهم در قانون مالیات های مستقیم و هم در قانون مالیات برارزش افزوده نگاهی ویژه به بخش آموزش و توسعه داشته است. به طوری که به موجب ماده 134 قانون مالیات های مستقیم درآمد حاصل از تعلیم و تربیت مدارس غیرانتفاعی اعم از ابتدایی، راهنمایی، متوسطه، فنی و حرفه ای ، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی غیرانتفاعی از پرداخت مالیات معاف می باشند و به منظور تاسیس وتوسعه واحدهای آموزشی مورد نیاز در مناطق کمتر توسعه یافته، معادل نیم درصد از عوارض وصولی در بخش مالیات برارزش افزوده را به حساب مخصوص در خزانه به نام وزارت آموزش و پرورش واریز می گردد تا توسط وزارت فوق درامر توسعه واحداث مراکز آموزشی مورد نیاز در مناطق کمتر توسعه یافته هزینه گردد.
نکته قابل توجه این است که توسعه آموزش برای تمام مردم و فراهم کردن فضاهای مناسب آموزشی مستلزم مشارکت همه جانبه افراد جامعه در پرداخت مالیات می باشد و مالیات بهایی است که افراد یک جامعه د رجهت گسترش آموزش و پرورش فرزندان خود می پردازند .
اطلاع رسانی و آگاه ساختن مردم از آثار مثبت پرداخت مالیات در جامعه و جلب اعتماد متقابل بین مودی و نظام مالیاتی، ایجاد اطمینان از هزینه کرد مالیات پرداختی در گسترش کیفیت آموزشی وعدالت و برابری جهت بهره مندی تمام افراد از آموزش رایگان یک ضرورت است .
اگر چنین حسی در مردم بوجود آید که گرفتن مالیات به وسیله دولت نه تنها برای ساختن فردایی بهتر برای آن ها و فرزندانشان است، آن وقت معضلی به نام فرارمالیاتی برای دولت و کابوسی به نام مالیات برای مودیان جود نخواهد داشت.