اهمیت مالیات در جوامع پیشرفته و نگرش های جدید به اصول مالیاتی
مالیات، قسمتی از درآمد یا دارایی افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومی و حفظ منافع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور به موجب قوانین به وسیله دستگاههای اداری و اجرایی دولت وصول شود.
کد خبر: ۲۱۲۲۴۶
به گزارش ایران اکونومیست؛ مالیات، قسمتی از درآمد یا دارایی افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومی و حفظ منافع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور به موجب قوانین به وسیله دستگاههای اداری و اجرایی دولت وصول شود.
مالیاتها از جمله اهرمهای موثر سیاستهای مالی دولت برای انجام وظایف خود هستند.
ادبیات اقتصادی مالیات نیز مشابه دیگر شاخههای اقتصادی به مرور زمان دچار تحولات عمدهای شده است.
هم اکنون در بسیاری از دولتها، مردم بر اساس تحلیل سیاستهای مالیاتی پیشنهاد شده رأی میدهند.
مقولهی مالیاتها از نظر اجتماعی نیز تحولات گستردهای پیدا کرده است. از آنجا که سیستم مالیاتی بهترین راه شفافیت درآمدی است، آمار و تصویر ایجاد شده در یک نظام مالیاتی کارآمد و عادلانه میتواند خود یک کنترل کننده نرمافزاری و علمی جهت ارتقای سطح کارآمدی اقتصاد شود و همواره اطلاعات مورد نیاز را جهت برنامه ریزی عمومی و کسب حقوق برابر را جهت رسیدن به فرصتهای برابر نهادینه کند.
نظام مالیاتی مرکب از بخشهای قانون مالیاتها، مالیات پردازان، مالیات گیرندگان، روشهای عملیاتی و نهادهای حرفه ای است که هر کدام از این بخشها اگر به صورت کارآمد عمل کنند، نظام مالیاتی به اهداف خود (تامین درآمدهای پیش بینی شده در بودجه، توزیع بهینه درآمدها و تخصیص منابع) خواهد رسید. مالیاتها از جمله مواردی است که وجود آن مورد توافق مکاتب گوناگون است.
آنچه مورد اختلاف است، نحوهی وصول، نوع وصول و چگونگی تخصیص آن برای منابع مختلف است. با گسترش نظام فناوری اطلاعات و حرکت اقتصادهای درون زا به سمت اقتصادهای جهانی شده، مالیاتها نیز دچار تغییر و تحول شدهاند. مالیاتها امروزه به عنوان یکی از ارکان اصلی نظامهای انتخاباتی تبدیل شدهاند و بجز آثار اقتصادی واجد ویژگیهای اجتماعی، سیاسی و اطلاعاتی فراوان گشته اند. برخی نگرشهای جدید به اصول مالیاتی عبارتند از:
الف – اصل تشخیص محل خرج: بر این اساس، محل خرج و مصرف مالیاتها باید برای مالیات پردازان مشخص باشد. این اصل یک کارکرد مهم توزیعی درون خود دارد که نظارت مردمی را میپذیرد و عموما مالیاتها را به سمت کاهش نابرابری سوق میدهد. البته، کارشناسان اعتقاد دارند این اصل بیشتر جهت مالیاتهای محلی و عوارض کاربرد دارد.
ب – اصل سهولت تمکین داوطلبانه مالیاتی: این اصل بیشتر ناظر بر روشهای اجرایی و عملیاتی است. کیفیت تشکیلات مالیاتی بر فضای سرمایه گذاری و توسعه بخش خصوصی و همچنین کارکردهای مالیات موثر است. نظام مالیاتی باید به سمتی برود که سرعت تمکین (پذیرش) داوطلبانه مالیاتهای تشخیصی و افزایش خود اظهاری را گسترش دهد.
تمکین مالیاتی، عبارت است از قبول و ترتیب پرداخت داوطلبانه مالیات ابرازی یا تشخیص شده در یک تشکیلات مالیاتی. به هر اندازه که سیستم مالیاتی با تمکین بیشتری روبرو شود، میزان درآمدهای وصولی بخش مالیاتی افزایش و شاخصهای کلان اقتصادی چون نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی و نسبت درآمد مالیاتی واقعی به درآمد مالیاتی پیشبینی شده در بودجه افزایش خواهد یافت و از طرفی با کاهش شکاف مالیاتی بین طبقات مختلف درآمدی، توزیع درآمد بهبود می یابد.
ج – اصل مشارکت گسترش نهادهای مدنی: در اختیار داشتن بخش اعظم ثروت ملی توسط بخش خصوصی باعث شده که بدون مشارکت نهادهای مدنی و عموم مردم، وصول مالیات قانونی امکان پذیر نباشد. از این روی، بسیاری از تشکلها و نمایندگان صنوف و نهادهای مدنی در مورد اصلاح قانون، نحوهی وصول و تعیین ضرایب مالیاتی، با دستگاه مالیاتی همکاری و مشارکت میکنند.
امروزه، این مشارکت شکل قانونمند به خود گرفته است. چون این اصل، کیفیت وصول درآمدهای مالیاتی را بهبود میبخشد و موجبات ارتقای فرهنگ مالیاتی و به تبع آن درآمدهای مالیاتی را فراهم می کند; میتوان نتیجه گرفت که در توزیع مجدد درآمدها نقشی مهم ایفا می کند.