شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 14 - ۱۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۴

من حیاط دارم، پس حیات دارم

در سفری که به کلمبو پایتخت سریلانکا داشتم این نکته را دریافتم که گیاه به‌ عنوان یک موجود زنده مورد احترام مردم این کشور است، به‌ گونه‌ ای که آب و هوا و دما و رطوبت هوا باعث وجود یک پوشش گیاهی همیشه سبز در این اقلیم شده است.
کد خبر: ۲۰۲۴۷۶
سبزینگی گسترش زیادی در آن کشور دارد، ولی حجم زیاد پوشش گیاهی حتی در شهرها مانع استفاده از نما و بام سبز در بسیاری از مناطق شهری نشده است. گویی احترام به موجود زنده و خصوصا گیاهان بخشی از باورهای اعتقادی و نگرش فرهنگی آن جامعه است.

تجربه غلبه ساختمان بر طبیعت و از دست دادن تدریجی فضاهای سبز و باغات تهران و تبدیل این فضاها به بنا‌های خشک و بی‌ روح یا سطوح آسفالت و اتوبان‌ها - ناشی از نیازهای تدریجی به وجود آمده از توسعه اجباری - درس‌های بزرگی را به همراه داشته است.

افزایش بیماری‌ها، کسالت و روزمرگی، کاهش سرزندگی شهروندان، تراکم بسیار زیاد و کمبود اکسیژن و هوای سالم از نتایج کاهش سرانه فضای سبز شهر تهران است و این در حالی است که موج دوم توسعه فضایی شهر در قالب تامین فضاهای خدماتی و عمومی برای جمعیت جذب شده در شهر آغاز شده و فضاهای تجاری و خدماتی رفاهی بسیاری در شهر احداث شده یا در حال احداث است.

در این میان مشاهده می‌شود شهروندان تهرانی هویت سبز از دست داده شهر خود را در لابه‌لای ساختمان‌های متراکم، با سبزینگی و احیای جسته گریخته تراس‌ها و بام‌ها و حیاط‌ها جست‌وجو می‌کنند و حیات واقعی را در حیاط می‌بینند. 
 
در حالی که تاکنون در بسیاری از شهرهای جهان با اقلیم‌های متفاوت همانند نیویورک، سئول، توکیو، ادینبورگ، هنگ‌کنگ، تونس، سنگاپور، دبی و کازابلانکا توسعه فضای سبز و معماری سبز در اشکال مختلف اجرا شده است، ولی جای شهر تهران به‌ عنوان یکی از نیازمند‌ترین شهرهای بزرگ جهان در این میان خالی است و آنچه در این خصوص در تهران اتفاق افتاده است در مقایسه با تخریبی که پیش‌تر صورت گرفته ناچیز می‌نماید.

جنبش معماری سبز - با اهمیت ویژه‌ای که برای شهر تهران دارد - به کندی در حال توسعه است و پیامی برای برون‌رفت از مشکلات متاثر از کاهش سرانه سبز شهری به گوش نمی‌رسد و متاسفانه گاه دلایل توجیهی مبنی بر مشکلات فراوان توسعه و نگهداری فضای سبز در تلفیق با معماری شنیده می‌شود که این باعث عقب‌ نشینی معدود کارفرمایان و تصمیم‌ گیرنده‌های با ریسک‌پذیری بیشتر نیز شده است.

این در حالی است که با اندکی مطالعه و مداخله نظرات کارشناسی و تشویق شهروندان به مشارکت و بهره‌مندی از معماری سبز و استفاده گسترده از سبزینگی در ساختمان‌ها برای شهر تهران نه تنها میسر بلکه بسیار مفید و کارآمد خواهد بود، فضاهای قابل استفاده در ساختمان‌ها، از لبه پنجره‌ها آغاز شده و در تراس‌ها، بام‌ها و نماهای ساختمان‌ها توسعه می‌یابد.

در شهر با تبدیل بسیاری از دیوارها به نرده‌های سبز یا استفاده از پوشش گیاهی در معابر و گذرگاه‌های سواره و پیاده می‌توان چهره مناسبی بر پیکره بی‌نظم و ساختار معماری خاکستری شهر پوشاند و به این شکل سبزینگی از مراکز سبز درون و برون شهری شامل پارک‌ها و جنگل‌های اطراف به درون برون ساختمان‌های شهر سرایت می‌کند.

اکنون نیاز به رویکردهای حسی و دل‌انگیزی فضایی در طرح‌های معماری و شهرسازی و ایجاد نوع خاصی از معماری که در آن درک فضا از حیطه صرفا بصری فراتر رفته و فضای معماری با تمام وجود و حواس درک شود، برای شهر تهران بیش از همیشه ضروری است.

نوعی از معماری که در آن با کاهش تزئینات، تجمل‌گرایی و عظمت‌گرایی، افزایش شادابی، دل‌انگیزی و آرامش فضایی میسر است.

محمد مهدی صفایی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران و کارشناس ارشد معماری
نظرات بینندگان
ناشناس
|
United States
|
۲۹ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۸
من حیات ندارم پس بی خیال ....
۰
آخرین اخبار