یکم: اززمان امضای برجام و مصالحه بزرگ با غرب تا امروز چه میزان قرارداد فاینانس بسته شده است ؟
دوم : این قراردادها باکدام کشورهابوده و سهم هرکشور چقدر است . به طور مثال سهم چین یا کره جنوبی چقدر است؟
سوم: درمتن قراردادها ازسوی ایران چه تضمین هایی داده شده است. ازسوی ایران
کدام نهاد متولی دادن تضمین است و در صورت رخدادی غیر منتظره چه نهادی
باید طرف مذاکره با خارجی ها باشد؟
چهارم: این منابع فاینانسی براساس کدام اولویت ها بین ه کدام طرحهای دولتی
یا خصوصی یا شبه دولتی توزیع شده است؟ سهم خرید و تولید از این منابع چیست ؟
پنجم: دریافت کنندگان منابع فاینانس درداخل به وسیله کدام نهاد انتخاب شدند و معیار انتخاب چه بوده است ؟
ششم :بانک های عامل و همکار با عرضه منابع فاینانس ها درداخل کدام
بانکهای دولتی و بانکهای خصوصی کدام بانک ها هستند؟ و این انتخاب برپایه
کدام معیارها بوده است و سهم هربانک دولتی یا خصوصی چقدراست ؟
هفتم : آیا گزارش بهنگام و دقیق از طرحهای شروع شده با منابع فاینانس پس
از برجام برای ازارایه به مردم تهیه شده است و آیا قرار هست چنین گزارشی به
شهروندان داده شود؟
واقعیت این است که قرض گرفتن از منابع بین المللی و شرکتها و کشورهای جهان
کار آسانی نیست و همین که شرکت یا کشوری حاضر است به ایران قرض دهد نشانه
اعتبار ایران است اما باید دید این اعتبار از کجا امده است ؟ علاوه براین
قرض گرفتن در این روزگار کارسختی است اما سخت تر از آن مدیریت بهره ور و
کارآمد از این منابع است که البته ایران نشان داده است در این بخش دوم
چندان کارآمد نبوده است. برخی تحلیل های نا خوش بینانه در باره جزییات
فاینانس ها وجوددارد که اگر دولت و وزارت اقتصاد درزمان مناسب به این
ابهامها جواب ندهد بر ابعاد بدبینی اضافه خواهدشد.به طور مثال گفته می شود
کشورهای فاینانس کننده بیشتر همان کشورهایی هستند که منابع ارزی حاصل از
صادرات ایران درآن کشورها بلوکه شده است. یک ابهام دیگر این است که
احتمالا بخشی از این منابع در اختیار دولت قرارگرفته است تااز آنها به
پشتوانه منابع ارزی است که به بازار ارایه می شود ، استفاده کند.
با توجه به اینکه ایرانیان هستند که باید این قرض ها را پس بدهند و تضمین
کنندگان برای بازپرداخت ها از اعتبار ایران استفاده می کنند باید از روندها
به مردم اطلاع داده شود. اکنون دوران شفافیت است و خوشبختانه وسایل مدرن
تکنولوژی روزآمد اطلاع رسانی را بسیار آسان کرده است . کافی است وزارت
اقتصاد اراده کند و جدولی طراحی شود و در این جدول مبدا و مقصد فاینانس ها
پس از برجام در آن آورده شود . این یک الزام وضرورت است و نمی توان آن را
یک کارلوکس وتشریفاتی دانست