رسانه های اجتماعی در شکل گیری فضای گفتمان محور ومفاهمه ای که مبتنی بر دیالوگ و چند صدایی است، اثرگذار هستند. از این رو رسانه های اجتماعی روند گذر به چندصدایی و فضای نقد را تسهیل می کنند.
کد خبر: ۱۶۳۵۵۱
به گزارش ایران اکونومیست؛ ارتباط انسان با جامعه و فضای پیرامونی او ، در گذر تاریخ دچار تحول شده است. از این رو در دوره ها و برهه های مختلف تاریخ، روندهای متفاوتی را شاهدیم. گذر از دوران شفاهی تا عصر کتابت با موج های گوناگون بشر را وارد عرصه نوینی کرده است. در هر دوره ای براساس پارادایم و گفتمان موجود و تحولات سخت افزاری، جهان تازه ای پیش پای انسان گشوده شده است. با صنعت چاپ، بشر از دوران شفاهی گذر کرده و نوشتار معنای تازه ای را برساخته است. این دوره به نوعی آغازگر عبور از مرحله پیشامدرن به دوران مدرن است. دوران مدرن در کنار مفاهیم اندیشه ای و فناورانه، دریچه های نوین و چشم انداز تازه ای را تبلور بخشید. یکی از بروز و ظهورهای عصر مدرن و فرامدرن، وارد شدن به عصر اطلاعات و ارتباطات است.
**رسانه های تعاملی مدرن «دهکده جهانی» که توسط «مک لوهان» مطرح شد، از جمله اصطلاحات در زمینه توصیف دوره جدید رسانه و شکل گرفتن کهکشان نوین ارتباطات است. همچنین واژه هایی همچون«آکواریوم جهانی» و «جهان شیشه ای» در تبیین جهان به هم پیوسته و فشرده کنونی است. به عبارتی دقیق تر می توانیم بگوییم که جهان امروز مسطح شده است. تا پیش از به عرصه آمدن رسانه های اجتماعی، ارتباطات به صورت عمودی و یک سویه بود. بر این اساس روزنامه ها، رادیو و تلویزیون اگر هم دو سویه بودند، به لحاظ قابلیت های فنی و ارتباطی در درجه پایینی از تعامل قرار داشتند.اکنون اما رسانه های جدید به سطح بالاتری ارتقا پیدا کرده اند. بنابر این ما شاهد جابجایی اساسی در شکل پیشرفته فنی ارتباطات دو یا چند سویه هستیم که به طور بالقوه چند شکلی و دارای غنای محتوایی است. این غنا به علت یکپارچگی صدا، متون، داده و تصاویر امکان پذیر است. در واقع تمایز بین منفعل و فعال بودن و همچنین تمایز بین ارتباطات رسانه ای و غیر رسانه ای که مبتنی بر ارتباطات آنالوگ، انتقالی و رو در رو بود، در درون پارادایم تعاملی فرو ریخته است. بروز انقلاب ارتباطی باعث شده است تا تعامل یا کنش و واکنش متقابل دو سویه شکل بگیرد؛ به دیگر زبان ارتباطات تبدیل به خیابانی دو طرفه شده است و دارای مزایایی چون فشردگی زمان و مکان، نزدیک بودن و بی واسطگی ، شخصی شدن و توزیع افقی و بدون سلسله مراتب حاکی از آن است که گیرنده یک مشارکت گر فعال است و مثل فرستنده در توزیع اطلاعات شرکت دارد.
**رسانه های جریان اصلی و شبکه های اجتماعی اگر در سال های 80-1970میلادی، خبرگزاری های بزرگی همچون «آسوشیتدپرس»، «رویترز»، «یونایتدپرس» و ... جریان اصلی اطلاع رسانی (Main Stream) خبری بودند، امروز اعتقاد بر این است که شبکه های اجتماعی، جریان اصلی اطلاع رسانی و جریان سازهای خبری این حوزه هستند. طی سال های اخیر و با پایان یافتن عصر انحصار رسانه های جریان اصلی، از بعد نرم افزاری و سخت افزاری اتفاق های جدیدی در ارتباطات رخ داده است. این که اطلاعات با افراد عجین شده، پرتابل شده، ابزارهای جدیدی وارد عرصه شده، سرعت تولید محتوا بالا رفته، مطالب تخصصی و بومی شده و همچنین اطلاعات به نیاز مخاطب سوق پیدا کرده و با آن منطبق شده است. خبرهای تولیدی در دوران معاصر به علت گستره و جامعیت آن نیازهای بیشتری از مخاطبان را رفع می کنند. همزمان شیوه های تولید خبرها نیز بسیار متفاوت از شکل های سنتی شده است. در گذشته شکل خبررسانی به صورت مکتوب یا تصویری ارایه می شد اما اکنون استفاده از عکس، فیلم، صوت و فایل های کم حجم (GIF) بر غنای خبری می افزاید و نیازهای مخاطبان را به صورت حداکثری رفع می کند. این تمایزها نه تنها در تولید بلکه در محتوا و نحوه عرضه باعث شد تا با داشتن جلوه های بصری خاص، این خبرها مورد اقبال بیش از پیش خوانندگان واقع شود.
**گذر از مونولوگ به دیالوگ یکی از ویژگی های برجسته رسانه های مدرن، به ویژه شبکه های اجتماعی، ایجاد فضای گفت و گو و گذر به چند صدایی است. به عبارت دیگر عصر جدیدی در حیات بشری شکل گرفته است که بن مایه اصلی آن رویکرد تعاملی و مبتنی بر گفت و گو (دیالوگ) و دوری از رویکرد یک طرفه و تک گو (مونولوگ) است. امروزه استفاده از فضای مجازی همپا با زندگی واقعی پیش می رود. از این رو بهره وری از فضای مجازی وارد عرصه های مختلف زیست بشری شده است. در این میان جامعه و سیاست نیز بی بهره نمانده اند. برخی صاحبنظران بر این باورند که یکی از اصلی ترین و مهم ترین ابزارهای رسیدن به جامعه مطلوب سیاسی، پذیرش «نقد» به ویژه در عرصه قدرت است. در جامعه ای اگر نقد وجود نداشته باشد، آن جامعه دچار رخوت و رکود خواهد شد. بر این اساس، نبود نقد نتیجه ای جز گسترش تک صدایی و زوال اندیشه و تفکر در جامعه نخواهد داشت چرا که نگاه طردی و دوری از همه جانبه نگری باعث استیلای تفکر خودمحورانه در فضای سیاسی جامعه می شود. با توجه به این که در نگرش سیستمی بازخوردهای منفی موجب شناسایی آسیب ها می شوند از این رو بازخوردهای منفی در بهبود کارکرد سیستم با ارزش تر از بازخوردهای مثبت به شمار می روند. به عبارتی نقد به سالم سازی می انجامد و بازخوردهای منفی سیستم را در فرآیند زمانی به سمت بهتر شدن پیش می برد. بنابر این رسانه های اجتماعی در شکل گیری فضای گفتمان محور و مفاهمه مبتنی بر دیالوگ و چندصدایی میان دیدگاه های مختلف اثرگذار هستند. از این رو رسانه های اجتماعی روند گذر به چندصدایی و فضای نقد را تسهیل می کنند.