هنر نیست که روز به روز مردم را فقیرتر کنیم
مهدی تقوی اقتصاد دان و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفت وگو با تابناک، پیرامون وضعیت فعلی اقتصاد کشور، و در بحبوحه مباحث اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، مشکلات فعلی را ناشی از دو عامل تحریم و اجرای هدفمندی دانست. وی معتقد است که ایران در حال حاضر به شدت دچار رکود تورمی شده است.کد خبر: ۳۰۱۴۱۹تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۱:۵۷مهدی تقوی اقتصاد دان و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفت وگو با تابناک، پیرامون وضعیت فعلی اقتصاد کشور، و در بحبوحه مباحث اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، مشکلات فعلی را ناشی از دو عامل تحریم و اجرای هدفمندی دانست. وی معتقد است که ایران در حال حاضر به شدت دچار رکود تورمی شده است.به گزارش تابناک، مهدی تقوی با اشاره به اینکه در هدفمندی یارانهها ثروت ملی گرفته شده ولی صرف زیرساخت و توسعه کشور نشده است، بلکه این ثروت عملاً به هدر میرود میگوید: پول و ثروتی که حق مردم است از آنها گرفته شده و تازه گفته میشود که باید کالاها و انرژی را نیز گرانتر بخرند.از سویی تقوی با اشاره به دو سیاست اشتباه در تاریخ اقتصادی بعد از انقلاب اسلامی میگوید: اولین سیاست اشتباه در دوره هاشمی رفسنجانی و طرح تعدیل اقتصادی بود که منجر به افزایش نرخ ارز و دلار به 1050 تومان شد و سیاست اشتباه دوم همین هدفمندی یارانهها بود که اثرات مخرب آن چندین برابر سیاست تعدیل اقتصادی بود ارزش پول ملی را به یک سوم کاهش داد.تقوی یادآور میشود که ضریب جینی تنها دو بار در اقتصاد ایران افزایش یافته یکی در دوره سیاست تعدیل اقتصادی و دیگری در دوره طرح هدفمندی یارانهها. وی میگوید من نمیدانم بر چه اساس و چه منطقی حال میخواهند فاز دوم را اجرا کنند در حالی که فاز اول هدفمندی چنان ضربهای به اقتصاد کشور زده است که جبران آن به سختی امکان پذیر است. «آیا این هنر است که مردم را فقیرترکنیم؟»تقوی میگوید: با اجرای طرح هدفمندی و فقیرتر شدن جامعه آسیبهای اجتماعی به شدت افزایش یافته و اکنون فقر، فحشا، دزدی جنایت، اعتیاد و نرخ طلاق شدیداً در جامعه افزایش یافته است.چرا باید سوخت را در داخل به قیمت جهانی مصرف کنیم؟تقوی در بخش دیگری از سخنانش با زیر سوال بردن هدف اصلی هدفمندی یارانهها در پاسخ به این سوال که آیا با ضرورت اجرای طرح برای رسیدن بهای انرژی به حدود فوب خلیج فارس و قیمتهای جهانی موافق است یا خیر، گفت: اصلاً چرا ما باید سوخت را در داخل به قیمت جهانی مصرف کنیم؟ اولاً این سوخت ارزان مزیت تولید و صنعت ما در مقابل رقبا است و ثانیاً مگر ما به اندازه یک استاد دانشگاه یا یک کارمند یا کارگر مثلاً در آمریکا یا اروپا حقوق میگیریم که نرخ انرژی و کالاهایما باید بر اساس نرخ جهانی تنظیم شود؟تقوی با اشاره به اینکه در هدفمندی تنها مزیت تولید و صنعت کشور از آن گرفته شد و سهم تولید از 30 درصد درآمدها پرداخت نشد میگوید: اقتصاد کشور اکنون در حالت رکود تورمی است. عرضه به دلیل ضعف تولید کاهش یافته است از سوی دیگر نقدینگی منجر به بروز تورم شده است. در حالی که باید زیرساختهای اقتصاد تقویت میشد تا وضع مردم بهبود میافت و آن وقت سهم تولید به تناسب پرداخت میشد تا تعادل عرضه و تقاضا بر هم نخورد.تقوی با اشاره به اینکه آمارها نشان میدهد که مصرف سوخت در کشور به هیچ وجه پایین نیامده است گفت: این کالاها کشش ناپذیر هستند و در صورت افزایش قیمت آنها تقاضا پایین نمیآید و فقط مردم دچار فشار میشوند. از سویی فشاری که بر تولید کشور وارد شده، باعث از بین رفتن سالها زحمات و سختیهای تولید کننده بوده است که این خود ظلمی آشکار است. فاز دوم هدفمندی با این تفاسیر تنها منجر به فقیرتر شدن مردم و فشار بیشتر بر جامعه میشود.بانک مرکزی فاقد یک بدنه کارشناسی قدر استدر بخش دیگری از گفتگوی خود، تقوی با اشاره وضعیت تورمی در جامعه و نقش بانک مرکزی گفت: استقلال بانک مرکزی از دولت یک ضرورت است اما مشکل اصلی بانک مرکزی کشور در حال حاضر این است که اقتصاددانان قدر در آن دیده نمیشود. در گذشته بدنه کارشناسی بانک مرکزی یک بدنه کاملاً محکم و شامل اقتصاد دانانی همچون محمد هاشم پسران بود. ولی در حال حاضر فقدان کارشناسان برجسته در بانک مرکزی اصلیترین ضعف این بانک است.تقوی ادامه داد: تاز مانی که بدنه کارشناسی و حرفهای بانک مرکزی را اقتصاددانان برجسته تشکیل ندهند مشکلات بانک مرکزی رفع نخواهد شد. درست است که عدم استقلال بانک مرکزی یک ضرورت است اما، در وهله نخست مشکل در اینجا است که در درون این بانک اقتصاددانان قدر دیده نمیشوند.کشور درگیر پدیده تله نقدینگی استتقوی در پاسخ به این سوال که آیا نظریه کینز در خصوص تله نقدینگی اکنون در جامعه دیده میشود یا خیر گفت: بله مشابهت زیادی وجود دارد بین نظریه کینز و وضعیت فعلی با این تفاوت که در تله نقدینگی در نظر کینز همزمان با نرخ بهره پایین است اما در اینجا نرخ بهره هم بالا است.وی ادامه داد: اکنون تقاضای سفته بازی پول بسیار بالا است و مردم پول را نگه میدارند تا در فرصت مناسب تبدیل به سرمایه مطمئن مثل طلا و ارز کنند.وی در خصوص بحران ارزی و راهکار برون رفت از آن نیز گفت: این بحران ناشی از دو مسئله است اول تحریم و دوم هدفمندی یارانهها. راه حل این قضیه بهبود روابط سیاسی با خارج از کشور و همچنین کارشناسی و بررسی و دقت نظر در مسئله هدفمندی یارانهها است.