معرکه نام نویسی داوطلبان پوشیدن ردای ریاست جمهوری ایران به پایان رسید و بیش از یک هزار و ششصد تن خود را به وزارت کشور عرضه کردند. آماری عجیب، غیرمنطقی و مبتذل که علل گوناگونی را برایش می توان برشمرد.
کد خبر: ۱۵۳۶۷۵
تردیدی نیست که نبود تحزب واقعی در کشور و فقدان ساز و کار قانونی لازم برای رسیدن سلایق سیاسی مختلف به نماینده واحد و مشخص از ماه ها پیش از برگزاری انتخابات از جمله علل راه افتادن چنین معرکه ای است اما در این نوشتار تنها به یکی از علل شکل گیری این نمایش مضحک از منظر رسانه می پردازم.
بر این باورم که رسانه ملی و دیگر رسانه هایی که پوشش دهنده شمار انبوه مراجعان به وزارت کشور آن هم با رنگ و لعاب لمپنیسم و با چاشنی استهزا بودند، نقشی غیرقابل انکار در به ابتذال کشیده شدن این رخداد مهم سیاسی کشور و زوال بخشیدن به تصویر فرهنگ عمومی، سیاسی و اجتماعی جامعه داشتند.
تمایل برخی از اقشار جامعه به دیده شدن آن هم از قاب جعبه جادو چیز عجیبی نیست. این پدیده منحصر به چهره ای آشنا چون «آقای دوربینی» نمی شود و فراوانند کسانی که مایلند برای ثانیه ای در لنز دوربین ها ثبت شوند.
از سوی دیگر برخی از افراد جامعه میل بیشتری به «خودگشودگی» یا «خود افشاگری» دارند و این پدیده نیز فقط به سلفی گرفتن های گاه و بیگاه محدود و منحصر نمی شود و عرصه های مختلفی برای عرضه پیدا می کند.
با چنین پیش فرضی هیچ جای تعجب ندارد که وقتی بستری برای این خودنمایی -با ذوق زدگی خبرنگاران و رسانه ملی- فراهم می آید از آن بهره نبرند و راهی وزارت کشور نشوند.
در پنج روز مهلت نام نویسی از داوطلبان نامزدی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شاهد بودیم که حضور چهره هایی بی ربط و ناساز با ریاست دولت، مطابق با نوع گزارش ها و تصاویر عرضه شده از رسانه ها به ویژه سیما به شکلی تصاعدی فزونی یافت و دیگرانی هم که مشتاق چنین دیده شدنی بودند از خود می پرسیدند چرا این فرصت را از خود دریغ کنیم؟!
اگر در روز نخست تنها برخی چهره های نامرتبط و فاقد صلاحیت های لازم مهمان ستاد انتخابات بودند در روزهای بعد شمار این گروه مرتب رو به فزونی رفت و شگفت آن که رسانه ملی به جای عبرت آموزی، مدام بر این طبل کوفت و آتش تهیه فراهم کرد.
شاید در پس ذهن متولیان سازمان صدا و سیما چنین نمایشی، تلطیف کننده پیامدهای رد صلاحیت های احتمالی نهاد نظارتی در روزهای آتی قلمداد شده باشد که افکار عمومی وقتی با حجم انبوه رد صلاحیت ها رو به رو می شوند با خود بیندیشند که طبیعی است! این آدمهای بی صلاحیت نباید هم وارد گود رقابت شوند!
اما به چه بهایی؟ به ابتذال کشیده شدن رخداد مهم و اثرگذاری چون انتخابات ریاست جمهوری؟ تنزل بخشیدن به چهره عمومی کنش ورزی سیاسی ایرانیان در عرصه بین الملل؟ ریشخند کردن شماری از شهروندانی که در نهایت سادگی بازیگر این معرکه می شوند؟
درست است که قانونگذار باید به تصحیح این فرایند بیندیشد و درست است که احزاب و نهادهای سیاسی کشور باید منسجم و با برنامه شکل بگیرند و کارآزموده شوند و از تشکیلات یک شبه و نامدون فاصله بگیرند و درست است که الزاماتی دیگر نیاز است اما رسانه ها نیز در این میان اگر التیام بخش نیستند لااقل نمک پاش هم نباشند.