بهنظر میرسد ارزش نازل معاملات و رکود و ثبات قیمت سهام شرکتهای بزرگتر باعث شده است سفتهبازی و هیجان در نمادهای کوچکتر شدت بیشتری بگیرد. در حالی که گروههای بزرگتر بازار از جمله محصولات شیمیایی، پالایشگاهها، بانکها، فلزی و معدنیها درجا میزنند یا با افت قیمت مواجه هستند، گروههای کوچکتر و تکنمادها به رشد خود ادامه میدهند.
بهنظر میرسد که بهرغم وجود پتانسیل برای گسیل شدن نقدینگی به سمت بورس (یا هر بازار موازی دیگر)، فعالان اقتصادی همچنان سودهای بدون ریسک را ارجح میدانند. این در حالی است که رشد نقدینگی (براساس آمارهای بانک مرکزی) همچنان ادامه دارد. از این رو حرکتی که در نمادهای کوچک تر بازار سهام مشاهده میشود، میتواند برای نمادهای بزرگتر نیز رخ دهد، در این میان هنوز نشانهای از آغاز حرکت نقدینگی به سمت بازارهای مختلف دارایی عیان نیست.
اگر نمادهای کوچکتر را به حساب نیاوریم، بورس تهران همچنان در رکود معاملات بهسر میبرد. شرکتهای بزرگ با سهام آزاد شناور نسبتا بالا بیحرکت ماندهاند و شاخص کل بورس همچنان در محدوده ۷۷ تا ۷۸ هزار واحد کمنوسان است. ارزش روزانه معاملات به سختی از ۱۰۰ میلیارد تومان تجاوز میکند و توانی برای به حرکت درآوردن غولهای بازار سرمایه نیست.
سهامداران عمده و حقوقیهای بزرگ بازار نیز آماده هستند تا در صورت رشد قیمتها در نمادهای بزرگ، سریعا اقدام به فروش کنند. نرخ سود بدون ریسک در اقتصاد کشور بالاست و دارندگان پول نقد حرف اول و آخر را در بازارها میزنند. این در حالی است که آمارهای بهمنماه بانک مرکزی (که روز گذشته منتشر شد) نشان از آن دارد که نقدینگی (اگرچه کنترلشده) همچنان رو به رشد است.
بدهی دولت به بانکها و پیمانکاران و در نتیجه وضع نامطلوب بانکهای کشور باعث میشود نرخ سود سپردههای جذبشده توسط بانکها بالا باشد. از طرفی بانکها برای ادامه حیات مجبور هستند به هر قیمتی سپرده جذب کنند و از طرف دیگر سپردهگذاران از آنجا که فعلا در عرضه سپردهها توان رقابت با سپردهگیران را ندارند، هرچه عرضه میکنند نرخ سود کاهش نمییابد. دولت و بانک مرکزی در صیانت از عملکرد موفق خود در زمینه کاهش تورم همچنان مصمم هستند و خبری از رشد نقدینگی از محل رشد پایه پولی نیست.
تنها شبهپول است که همچنان در مسیری صعودی به راه خود ادامه میدهد. بر اساس دادههای بانکمرکزی، رشد نقدینگی از اسفند ۹۴ تا بهمن ۹۵ تقریبا ۱۹ درصد بوده است. این در حالی است که رشد پول در این مدت ۴/ ۱۱ درصد و نرخ رشد شبهپول بیش از ۲۰ درصد بوده است. نشانهها حاکی از آن است که اگرچه نقدینگی همچنان در حال رشد است، اما هنوز خبری از گسیل شدن نقدینگی به سمت بازارها (از جمله بازار سهام) نیست.
چنین وضعیتی حل بحران بانکی فعلی را پیچیدهتر میکند. چنانچه دولت و بانک مرکزی در ساماندهی به وضعیت بانکها موفق عمل کند و ریسک سیستم بانکی کاهش یابد، آنگاه باید شاهد افت نرخ سود سپردهها و سرازیر شدن نقدینگی محبوس شده از سیستم بانکی به اقتصاد بود. در این صورت اگرچه تولید میتواند رشد نشان دهد، اما با توجه به ظرفیتهای خالی اقتصاد، احتمالا خبری از رشد چشمگیر اشتغال نخواهد بود.
در این صورت است که باید شاهد رشد دستهجمعی قیمتهای اسمی و در نتیجه رشد بازارهای دارایی بود. تا زمانی که معضلات سیستم بانکی و بدهیهای دولت و شرکتهای دولتی رفع نشود، احتمالا خبری از رشد فزاینده قیمتها در بازار سهام نخواهد بود. همچنان حقوقیها و بازیگران بزرگ بازار سهام در اولین فرصت فروشنده خواهند بود و پول نقد بیش از هر دارایی دیگر مطلوبیت خواهد داشت.
اگرچه هیجانهای مقطعی مانند انتخابات میتواند بورس تهران را در کوتاهمدت با رشد مواجه کند، اما نمیتوان انتظار داشت که خیز قابلتوجه و پایداری در قیمت نمادهای مهم و تاثیرگذار بورس مشاهده شود. از طرف دیگر با توجه به ثبات فعلی قیمتهای جهانی، ادامه رکود مسکن و ادامه ضعف تقاضا در اقتصاد، امیدی به جهش سودآوری شرکتها نیز نیست.
هرچند که اوضاع شرکتها نسبت به سال گذشته احتمالا بهبود خواهد یافت، اما حقیقت این است که نمیتوان انتظار معجزه از بورس داشت. این عوامل دست به دست هم میدهند تا در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، هیجان در شرکتهای کوچکتر بورسی فراگیر شود.