وی به تحقیقی در سال 1353 در ایران توسط یونیدو که یک نهاد وابسته به سازمان ملل متحد است پرداخت و گفت: دراین کار تحقیقاتی که قرار بود یک برنامه اقتصادی برای 25 سال ایران نوشته شود، به این نتیجه رسیدندکه درکشورمان، بیکاری، نرخ تورم بالا و توزیع نابرابر درآمد سه مشکلی است که وجود دارد و باید برای آن اقداماتی صورت گیرد، جالب است تحقیقاتی که در آن زمان انجام شد و نتایجی که حاصل شد با شرایط کنونی کشور همخوانی دارد و کماکان ما کشوری هستیم که بیکاری بالا داریم و قدرت خرید مردم پایین است و اختلاف طبقاتی را در کشور همچنان شاهد هستیم.
به گفته ساسانی ،اگر چه ممکن است نرخ تورم در کشورما در مقاطعی پایین آماده باشد اما نوسانات تورمی در کشور ما طی 50 سال اخیر بسیار بالا بوده است و پایین آمدن نرخ تورم پایدار نبوده است. در حال حاضر هم با وجودیکه نرخ تورم در کشور تک رقمی شده امادر مقایسه با کشورهای توسعه یافته که تورم نیم درصدی و یک درصدی را شاهد هستند ، نرخ تورم درکشوربالاست و هنوز توزیع درآمد نابرابر است، به طوریکه یکسری از افراد درآمدهای بسیار بالایی دارند وبخش زیادی از مردم درآمدهای بسیار پایین.
وی توضیح داد: درمقطعی که یونیدو این مطالعات را در ایران انجام داد ریشه سه مشکل تورم ،بیکاری و توزیع نابرابر درآمد راساختاری دانست و اعلام کرد حل این مشکلات به راحتی نیست وگفته شد چون در کشور اقدامات به صورت مقطعی، مسکن وار و کوتاه مدت انجام می شود، نه تنها مشکلات قابل حل نخواهد بود،بلکه تشدید هم می شود و اگر می خواهید مشکلات را حل کنید، باید ابتدا راهکارهای بلند مدت ارائه شود و در این راه مشارکت همگانی وجود داشته باشد و بعد تامین منافع همگانی رعایت شود، همچنین اگر اقداماتی در کشور انجام می شود باید شفاف باشد و مسئولیت پذیری در بین مدیران ایجاد شود.
این تحلیلگر توسعه پایدار ادامه داد، اگرهم اینک اختلاف درآمدی فاحشی درکشور وجود دارد برای آن است که ما مشکلات اقتصادی را حل نکردیم و اگر می خواستیم حل کنیم باید سعی می کردیم منافع همه را در نظر گیریم، اگر حقوق مدیران را افزایش می دهیم باید از طرف دیگر حقوق کارگران را به گونه ای افزایش می دادیم که حداقل ها را داشته باشند و زیر خط فقر زندگی نکنند.
دیواری دور خودمان کشیدیم که مدیران نتوانستند تجربه کسب کنند
وی با اشاره به اینکه اگر در کشورهای پیشترفته و توسعه یافته حقوق مدیری بالاست شرط و شروطی دارد گفت: مدیران در کشورهای پیشترفته باید در قبال کارشان احساس مسئولیت کرده و درباره عملکردشان حساب پس داده و پاسخگو باشند. به عبارتی اگر اقتصاد پیشترفت نکند و مردم در شرایط بدی زندگی کنند و یا حوادثی همانند پلاسکو درآن کشورها رخ دهد، مدیران زندانی و جریمه می شوند وحتی در برخی از کشورها از جمله ژاپن برخی مدیران دست به خود کشی می زنند . بنابراین مسئله ما درکشور، بالا بودن حقوق مدیران نیست، بلکه عدم کارایی مدیران است، ما باید به سمتی برویم که کارگران و کارمندان ما حقوقی دریافت کنند که بتوانند با آن زندگی کنند .
ساسانی تاکید کرد :اشکالی ندارد اگر حقوق مدیران بالا باشد، اما باید مدیرانی که استخدام می شوند از دانش و مهارت و بهره وری بالا برخوردار باشند و بر اساس شایستگی انتخاب شوند، چون یک مدیر خوب باعث توسعه کسب و کارها می شود و باعث می شود اقتصاد کشور توسعه یابد، وقتی این اتفاق رخ دهد درآمد ناخالص و درآمد سرانه کشور نیز افزایش می یابد .
این تحلیلگر توسعه پایدار ادامه داد: اکثر مدیران ما قابلیت و بهروری اشان بالا نیست و نمی توانند نیروی انسانی را خوب مدیریت کنند و تکنولوژی های روز را نمی شناسند و بازاریابی نیزنمی توانند انجام دهند،دلیل اصلی این معضل هم این است که در طول این 30 – 40 سال گذشته ارتباطات و مراودات جهانی امان کم بوده و دیواری دور خودمان کشیدیم که مدیران ما نتوانستند یاد بگیرند وتا زمانیکه دراین تعاملات نتوانند تجربه کسب کنند، پیشترفت نخواهیم کرد، یادگیری فقط بحث تحصیلات نیست، اگر این بود که ما بیشترین فارغ التحصیل مهندسی را بعد از آمریکا در ایران داریم، یادگیری زمانی اتفاق می افتد که افراد بروند مشاهده کنند و در مراودات با دنیا تجربه کسب کنند تا بتوانند سازمانهای خود را به خوبی اداره کنند و با دستاوردهای روز آشنا باشند، متاسفانه ما این کارها را انجام ندادیم و اگر می خواهیم این مشکلات را حل کنیم به جای اینکه به صورت مسئله بپردازیم وو بگوییم حقوق مدیران بالاست یا کم؟ باید به دنبال علت ها باشیم تا اقتصاد کشور را بهبود ببخشیم.