تاثير ماليات برارز ش افزوده برعدالت اقتصادي

به گزارش ایران اکونومیست به نقل از رسانه مالياتي ايران؛ به عبارت ديگربراساس سند چشم انداز 20ساله کشور دولت بايد تا پايان برنامه پنجم توسعه قادر باشد هزينه هاي جاري خود را به طور عمده از درآمدهاي مالياتي تامين کند و از اتکاء اين بخش به درآمدهاي نفتي بکاهد. واجراي صحيح قانون ماليات برارزش افزوده درچارچوب يک برنامه کلان اقتصادي و به دور از بخشي نگري سبب برقراري عدالت درپرداخت ماليات مي شود.
 
ماليات برارزش افزوده درقرن حاضر مورد استقبال بسياري از کشورهاي جهان قرارگرفته، بطوري که درحال حاضر بيش از 150کشور جهان به اجراي اين ماليات پرداخته اند و از مزاياي اين ماليات مدرن بهره مي برند.
 
مزايايي چون توان درآمدزايي بالا براي دولت، پايه ي گسترده مالياتي، سهولت اجرا، کاهش فرارمالياتي، مشارکت مستقيم مودي درفرايند ماليات گيري، تکيه به روش خوداظهاري، اعتماد به موديان، ، اجتناب از پديده ماليات مضاعف وغيره برخورداراست.
 
برخي کارشناسان اقتصادي مي گويند: اجراي ماليات برارزش افزوده، شفافيت دوگروه ازفعالان بازار را به دنبال خواهد داشت.گروه اول کساني که پشت پرده به دلالي و واسطه گري مشغولند، اينان بدون اين که در توليد، شريک باشند وبدون اين که درمقابل مصرف کنندگان تعهدي به عهده بگيرند. با قرارگرفتن درمسيرتوليد تا مصرف، با خريد وفروش هاي مکرر باعث عدم شفافيت والتهاب دربازار مي شوند. فعاليت اين عده بيشتر از اين بابت شفاف خواهد شد که براساس قانون ماليات برارزش افزوده، مسير تهيه و توزيع کالا مشخص مي شود. با اجراي اين قانون، کساني که بي جهت درمسير توليد تا مصرف قرار گرفته اند شناسايي وبه تدريج حذف مي شوند.
 
گروه ديگر کساني هستند که خارج از مسير قانوني و رسمي واردات ، کالاهاي خارجي را دور از چشم قانون به داخل کشور منتقل کرده و بازار ايران را مملو از کالاهاي بي کيفيت خارجي کرده اند .ويژگي اصلي اين عده، عدم تعهد دربرابر مصرف کنندگان است وبا اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده، منافع اين گروه دربازار به خطر مي افتد.
 
از اهدف اصلي اجراي ماليات برارزش افزوده مي توان گفت: از آنجا که ماليات از منابع مهم درآمد دولت هاست ثبات و تداوم وصول ماليات موجب ثبات دربرنامه ريزي دولت براي ارايه خدمات مورد نياز کشور درزمينه هاي مختلف مي شود، از سوي ديگردوره هاي کوتاه مدت وصول آن تداوم نقدينگي خزانه دولت را تامين مي کند. اين ماليات نسبت به ساير ماليات ها منعطف تر بوده وبه دليل مقطوع بودن نرخ اين ماليات زمان قطعيت کوتاهي داشته وتاخير دروصول درآمدهاي مالياتي را به حداقل مي رساند.
 
از اهداف ديگر ماليات برارزش افزوده مي توان به افزايش سهم ماليات دربودجه ، برقراري عدالت اقتصادي و شفاف سازي تدريجي درمبادلات اقتصادي ، اصلاح الگوي مصرف، کاهش ميل به مصرف گرايي و افزايش توان پس انداز جامعه اشاره کرد.
 
بنابرين ارتقاي کيفيت نظام مالياتي کشور، تلاش براي رضايتمندي شهروندان، جلب اعتماد عمومي وتکريم موديان، استفاده از فناوري هاي نوين و تسهيل خدمت رساني به مردم ، افزايش دسترسي موديان به مراکز و حوزه هاي مالياتي از مهمترين اقداماتي است که سازمان امورمالياتي کشور دراجراي ماليات برارزش افزوده بايد به آن توجه داشته باشد.