ماليات بر ارزش افزوده ابزاري موثر در مديريت اقتصادي

به گزارش ایران اکونومیست به نقل از رسانه مالياتي ايران؛ در کشور ما نظام ماليات بر ارزش افزوده با توجه به مزيتها و ويژگي هائي که از آن برخوردار بوده است، موفق شده سهم قابل ملاحظه اي از منابع درآمدي دولت را تامين نمايد. البته گفتني است اهميت اين نوع ماليات فقط محدود به تامين منابع درآمدي دولت نبوده، بلکه از آنجائيکه اساسا اين ماليات بر پايه مصرف اخذ و وصول مي شود مي تواند تاثير فوق العاده اي بر اصلاح الگوي مصرف نيز داشته باشد. اما قبل از تبيين اثرات آن بر مصرف خانوارها شايسته است در ادامه به ويژگيها و مزيتهاي ماليات بر ارزش افزوده اشاره شود: 1- تامين منابع مالي براي دولتها بعلت درآمدزايي بالا که از مهمترين اهداف دولت مي باشد. 2- کمک به داشتن يک نظام جامع اطلاعات مالياتي در کشور 3- ثبات نسبي ماليات از طريق کاهش وقفه هاي وصول 4- جلوگيري از فرار مالياتي 5- امکان تشخيص دقيق تر ماليات بردرآمد 6- اقتصادي بودن هزينه هاي وصول 7- ايجاد تغييرات لازم در الگوي مصرف امروز که اقتصاد کشور تحت تاثير تحريم هاي بين المللي، رکود تورمي و ساير عوامل قرار دارد طلب مي کند که دولت و کارگزاران با سياستگذاري مناسب به تقويت آن همت گمارند. اما در خصوص موارد مصرف ماليات دريافت شده از ارزش افزوده مي توان گفت که نه تنها به عنوان منبعي براي تامين درآمد دولت در حوزه‌هاي مختلف همچون توليد و اشتغال‌زايي و آموزش همگاني، انجام اقدامات عمراني نظير ساخت جاده‌ها و بازسازي آن‌ها، سدسازي، ساخت و توسعه نيروگاه‌ها و شبکه‌هاي آبي، توسعه زيرساخت‌ها و انجام پروژه‌هاي گوناگون عمراني در مناطق محروم و توسعه‌نيافته مورد استفاده قرار مي گيرد بلکه از ميزان 9 درصد ماليات بر ارزش افزوده کالا و خدمات يک درصد آن به سلامت و درمان و 3 درصد به شهرداري ها اختصاص داده مي شود که در خصوص درمان مي توان نقش سهم مالياتي که به اين حوزه داده شده است را به وضوح در طرح جامع سلامت که در سالهاي اخير به اجرا در آمده است و هزينه هاي درمان را بسيار پايين آورده است اشاره کرد. همچنين ميزان 3 درصدي که به شهرداري ها داده مي شود، در مصارفي از جمله تجهيز و نوسازي حمل و نقل عمومي، ايجاد فضاههاي تفريحي، ترميم خيابانها و معابر شهري و غيره مورد استفاده قرار مي گيرد. بر اين اساس بي شک ماليات بر ارزش افزوده مي تواند کمک فوق العاده اي به اقتصاد کشور مبذول نمايد. بدين معني که از آنجائيکه منابع کشور محدود مي باشند مي تواند با افزايش نرخ ماليات مذکور بر کالاهاي لوکس و تجملي، مصرف اينکونه کالاها را محدودتر نموده و در مقابل منابع کشور را به توليد بيشتر کالاهاي اساسي و ضروري سوق داد. اين امر به نوبه خود موجب مي شود که افراد جامعه در عادات مصرفي خود تجديد نظر نموده و در حقيقت الگوي مصرفي خويش را اصلاح و از مصرف کالاهاي غير ضروري اجتناب نمايند. ماليات برارزش افزوده روش و تفکري است که چندين‌دهه از تجربه‌ي مثبت آن در ساير کشورها گذشته و مورد تأکيد اکثر صاحب‌نظران است . اين ماليات در بسياري از کشورها ضمن تامين بيشتر عدالت‌ اجتماعي نسبت به ساير ماليات‌ها و بدون از بين‌بردن انگيزه‌ي سرمايه‌گذاري و توليد، به‌عنوان منبع درآمد جديدي، در جهت افزايش درآمدهاي دولت به‌کار برده شده است