علیرضا داودنژاد خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی متن نامهی را منتشر کرد که به بهانهی پیام چندی قبل سیدرضا صالحی به یک جشنوارهی سینمایی نوشته شده است.
کد خبر: ۱۳۸۲۸۰
به گزارش ایران اکونومیست؛ کارگردان فیلم سینمایی «نیاز»، «بچههای بد» و «مصائب شیرین» در این نامه خطاب به وزیر ارشاد آورده است:
«آقای وزیر! در پیامی که به جشنواره سینما حقیقت فرستادید رویکرد مثبتی است که مرا به عنوان سینماگری دردآشنا، به نوشتن این نامه ترغیب کرد.
گویا شما هم باور دارید، که باید رابطه بین سینمای ایران و زندگی ایرانی را آسان کرد و تا زندگی ایرانی وارد سینمای ایران نشود، سینمای ایران هم به نحوی فراگیر و اثرگذار وارد زندگی ایرانی نخواهد شد.
تحقق چنین رابطهای با سه چالش بزرگ مواجه است:
ناامنی بازار انفعال صنفی فشل بودن آموزش و پژوهش
وقتی فضای دیداری، شنیداری کشور با دهها میلیون مخاطب عرصه تاخت و تاز سارقان، قاچاقچیان و تکثیرکنندگانِ غیر قانونیِ کالاهایِ فرهنگی است و شبکههای اینترنتی و ماهوارهای، هم داراییهای سینمای ایران و هم مخاطبان آن را به تاراج میبرند و اصناف ما نه تنها توان جلوگیری ندارند، حتی قادر نیستند در کنار دیگر کالاهای ایرانی محصولات خود را از شبکههای پرمخاطب معرفی و تبلیغ کنند و پژوهشهای سینمایی ما به هرچیزی میپردازند، جز مسائل و مشکلات مبتلا به و جاری، جدی، سینمای ما و آموزش ما به جای الهام گرفتن از ویژگیهای واقعی زندگی بومی و ملی، همچنان درگیر آموزشهای کلیشهای و تکرار آموزههای عهد عتیق است؛ چگونه امکان دارد ما بتوانیم در مقابل هالیوود و بالیوود و دیگر حریفان و رقیبان منطقهای و جهانی دارای یک جریان سینمایی مستقل و اثرگذار و فراگیر ایرانی بشویم که از موفقیت در بازارهای داخلی راه خود را به بازارهای منطقه و دنیا باز کند؟
بوجود آوردن زیست محیطی که در آن سینمای ایران از مردم سفارش و سرمایه دریافت کند و ایجاد بازاری امن و امان که در آن انواع مخاطب به انواع تولیدات داخلی دسترسی داشته باشند و بازسازی تشکیلات صنفی به نحوی که برای آن امکان نظارت و کنترل بر بازار تولید و عرضه و نمایش فیلمهای سینمایی اعم ازشرایط سرمایهگذاری،مناسبات تولید، گیشههای فروش بلیت، ویدیویی خانگی، سایتهای اینترنتی داخل کشور و برخورد با شبکههای ماهوارهای فراهم شود و رسیدن به آموزش و پژوهشی که با غلبه بر شکاف دانشگاه و بازار کار، بتواند در ایجاد و استمرار این وضعیت مشارکت پیدا کند؛ مسیری ناگزیر است که پیش پای سینمای ایران قرار دارد و بیتردید بدون حمایت و کمک دولت و نهادهای رسمی، نمیتواند آن را بپیماید.
حیات و ممات ما بسته به این است که بتوان با شناخت دقیق، آموزههای گرهگشا و اصناف واقعی جریان سرمایهگذاری، تهیه، تولید، توزیع و نمایش سینمای ایران را از حالت "کشاورزی دیم" که اکثریت تولیدات آن با ورشکستگی مواجه هستند بیرون آورد و به آن سامان، قاعدهمندی، روزآمدی و رونق بخشید.
آقای وزیر!
آیا شما در بدنه دولت چنین عزم و اراده و ظرفیتی را میبینید؟ اهالی سینما آماده هستند.»