این همان پدیده ای است که در فرایند گروه درمانی بخوبی شناخته شده و یکی از مزیت های گروه درمانی محسوب می شود. چرا که همگانی دیدن مشکل و شریک شدن تجارب فردی ، همواره یکی از عوامل درمانی بسیار موثر گزارش شده است.( یالوم ١٩٧۵)حکایت یا قصه در وهله اول به مراجع می گوید که او تنها نیست که این گونه مشکلات را تجربه کرده و چنین احساسی دارد ، بلکه دیگران هم قبل از او چنین مشکلاتی داشته اند . فهم این نکته اغلب درد و ناراحتی را به طور معناداری کاهش داده و به فرد کمک می کند تا همانند دیگران برای یافتن راه حلی برای مشکل خود تلاش نماید. به طور کلی قصه و تمثیل چهار قلمرو از وجود انسان را تحت تاثیر قرار می دهند:
١.قلمرو شناختی: توانایی قصه در انتقال دانش و کمک به فرایند حل مسئله.
٢. قلمرو عاطفی: قصه باعث پالایش عاطفی-هیجانی و امید آفرینی می شود.
٣.قلمرو بین فردی: قصه باعث ایجاد و خلق پیوستگی و رابطه انسانی -اجتماعی افراد با یکدیگر می شود.
۴. قلمرو شخصی: قصه باعث بصیرت و بینش می شود چرا که فرد خودش و مسائل مبتلا به زندگی اش را در روایت دیگران ملاحظه و مشاهده کرده و درک بهتری از خود و مشکل اش پیدا می کند.
با یک قصه خوب میتوان برای مراجع به روشنی توضیح داد که افکار ناسازگار( خطاهای فکری) اساسا چگونه ایجاد می شوند چگونه تعمیم یافته اند و به طور انتخابی انتزاع شده اند و مورد تحریف قرار می گیرند و چگونه در یک رویداد یا واقعه جدید الگوی واکنشی آشنا( عادتی) را بر می انگیزند.
قصه ها و داستان ها ابزار منحصر به فرد و ویژه ای برای استفاده از روان درمانی اند چرا که آن ها با همه مردم در هر سن و سالی ارتباط برقرار می کنند و دلیل دیگر آن که ما انسان ها غالبا به شکل قصه و داستان می اندیشیم.
در قصه ها معنای هر رویداد را چارچوب فکری ما تعیین می کند.وقتی که ما چارچوب را تغیر می دهیم معنای واقعه نیز به تبع آن تغییر میکند.بسیاری حکایات و قصه ها رفتارها و حوادثی را در متن خود روایت می کنند که وقتی چارچوب و قالب آن ها را تغییر می دهیم معنای آنها نیز تغییر میکند. مثلا یک جوجه اردک که از دیگران متفاوت به نظر می رسد ، تبدیل می شود به جوجه اردک زشت ، اما در قالب و چارچوب دیگری همین جوجه اردک زشت به یک قوی زیبا تبدیل می شود ، بسیار زیباتر از اردک های دیگری که او همواره خودش را با آن ها مقایسه می کرده است.
دکتر مهناز استکی روانشناس کودک و نوجوان
بیشتر بخوانید:
ابراز خود به وسیله فرآیند خلاق و هنر، همچنان که باعث ایجاد و ساخت یک اثر خلاق، ابتکاری و یا زیبا می شود، در مرحله دوم اثر خلق شده باعث تقویت ادراک فرد از خود و جهان خویش گشته و این توسعه آگاهی، توابع بسیاری از توانــایی و انگیزه های درونی بیمار را گسترش خواهد داد و در مراحل بالاتر باعث عدم توجه ذهنی فرد از بیماری خود و رنج فیزیکی و روانی و در نهایت موجب تمرکز آگاهانه یا نا آگاهانه بر فرآیند بهبودی و درمان خواهد شد.
صوت درمانی یکی از روشهای مشترک است که بین تمامی اقوام و جوامع بشری وجود دارد.
هنر درمانی موفق می تواند سبب یکپارچه شدن عملکرد نیمکره های راست و چپ مغز شود و به یکپارچه سازی هیجان ها به ویژه در سطح غیر کلامی کمک کند از تروما و مطالعات هنر درمانی انجام شده استنباط می شود فعالیت های هنری، نیمکره های مغز را در دستیابی به خاطرات و پردازش هیجانها درگیر می کند.
آیا میدانید که بدن شما به دو طریق اصوات را مورد تفسیر قرار می دهد: اول از طریق گوش ها یا بواسطه انتقال هوا و دوم از طریق استخوانها یا بواسطه انتقال استخوانی.