16 فوریه 2016 دوحه میزبان نشستی بود که بسیاری از تحلیل گران چندان امیدوار نبودند که نتیجه این نشست به تصمیمی منتهی شود.چرا که روزهای پایانی 2015 قیمت نفت چنان شیب نزولی به خود گرفته بود که همه پیش بینی ها از آینده دشوار پیش روی کشورهای نفت خیز در سال جدید میلادی خبر می داد.کشورهایی که اکثرا رتق و فتق امور جاری کشورشان وابسته به نفت است؛درست مثل عربستان.از مخارج دربار پادشاهی گرفته تا ذخایر ارزی که پس انداز کرده ،همه و همه از فروش نفت بدست آمده است.
حتی برای عربستان که شیطنت های سیاسی خود را در خاورمیانه علیه ایران با اطمینان ادامه می داد،ماندگاری نفت ارزان قابل تصور نبود.نفت می رفت که روی پله 20 دلار جا خوش کند.
در بین تولید کننده های بزرگ نفت،روسیه بیش از دیگران از کاهش بهای نفت آسیب می دید.چرا که علاوه بر تحریم های غرب،جنگ با اوکراین هم بر هزینه های این کشور افزوده بود. حالا چسبندگی قیمت های زیر 30 دلار، روسیه را بیش از سایر کشورهای تولیدکننده نفت نگران کرده بود.از همین رو وقتی ونزوئلا پیشنهاد مذاکره برای بررسی وضعیت بازار نفت را مطرح کرد،روسیه به سرعت استقبال کرد.قطر میزبانی نشست را پذیرفت و عربستان هم با وجود اینکه وانمود می کرد که هیچ تصمیمی برای کاهش تولید ندارد،به این نشست پیوست.
نشستی که ماحصل آن طرحی بود که بر مبنای آن تولید نفت در سطح کنونی متوقف خواهد شد که به «فریز نفتی» معروف شد.یک روز بعد از نشست دوحه،ایران هم نشستی چهارجانبه برگزار کرد. تهران میزبان وزرای صنعت و انرژی قطر(رئیس دوره ای اوپک)، عراق و ونزوئلا شد تا برای تثبیت بازار و بهبود قیمت ها چاره اندیشی کنند.پیام دو نشست به بازار نفت،اندکی به بهبود قیمت ها انجامید،اما بازار چشم انداز مثبتی نداشت.
وقتی سهم ما را گرفتند
از ابتدای 2016 تاکنون بازار نفت روزهای نسبتا کم رونقی را پشت سرگذاشته است. پیش بینی ماه گذشته سازمان بین المللی انرژی حکایت از آن داشت که قیمت نفت ٤٠ دلار برای هر بشکه ماندگار خواهد بود، و در سطوح ٣٠ تا ٤٠ دلار باقی می ماند، مگر این که تغییر بنیادی در بازار رخ دهد. اشاره مستقیم این سازمان به نشست چهارجانبه دوحه است که امیدهایی را به بازار نفت داده بود.همزمان رئیس بخش صنعت نفت و بازار در آژانس بین المللی انرژی گفته بود:« توافقی که تولیدکنندگان سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و روسیه برای تثبیت تولید نفت خام خود به آن رسیده اند، احتمال دارد بی معنا باشد، زیرا جز عربستان هیچ یک از طرف های این توافق قادر به افزایش تولید خود به بیش از سطوح کنونی نیستند و تنها عربستان از میان همه کشورهایی که قرار است در این نشست شرکت کنند، توانایی ازدیاد تولید خود را داراست، در نتیجه تثبیت تولید تا حدودی بی معناست.»
شاید این تحلیل بدون درنظر گرفتن ایران مطرح شده بود،چرا که بعد از برداشته شدن تحریم های بین المللی علیه ایران، جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که تولید نفت خود را تا رسیدن به سقف تولید پیش از اعمال تحریم ها ادامه خواهد داد.این اعلام موضع از سوی بیژن زنگنه وزیر نفت هم در اجلاس 168 اوپک مطرح شد و هم بعد از طرح فریز نفتی که زنگنه آن را «جوک» خواند بود.
مشخص بود که ایران تحت هیچ شرایطی به خواسته عربستان مبنی بر پذیرش طرح"فریز نفتی" که از دوحه اول بیرون آمد،تن نخواهد داد.چرا که این عربستان بوده و هست که سقف تولید اوپک را رعایت نکرده و در تمام سالهایی که ایران به دلیل تحریم های بین المللی ناچار به کاهش تولید نفت خود بوده،برمیزان تولیدش افزوده است.
چه کسی در فریز نفتی مقصر است؟
طبق اعلام سازمان بین المللی انرژی بازار بیش از 2 میلیون بشکه مازاد نفت دارد؛همین 2 میلیون بشکه، قیمت ها را متزلزل کرده و حتی به کانال 20 دلاری کشانده است. بسیاری از تولیدکننده های نفت ناچار به تعدیل نیرو شده اند. آمریکا بیش از 60 درصد دکل های حفاری تعطیل کرده و برای تعطیل کردن تولید نفت شیل در حال تصمیم گیری است.این شرایط نشان می دهد که بازار به همین وضعیت ادامه بدهد،قیمت ها همین حدود خواهد ماند.
روز گذشته بلومبرگ به نقل از تحلیل گران بازار نفت نوشت که اگر روند تولید نفت به همین ترتیب پیش برود،قیمت ها از 2035 به بعد رو به بهبود می گذارد.این نشان می دهد که شرایط،خوب نیست.از نشست اول دوحه تا نشست دوم که دقیقا دوماه طول کشید،بازار می رفت که با بهبود قیمت ها امیدواری را به بازار تزریق کند اما همه امیدها در نشست دوم از دست رفت.
پیش از برگزاری نشست،عربستان حضور خود در اجلاس دوحه را منوط به پذیرش ایران به فریز نفتی کرده بود،کاملا مشخص بود که عربستان حتی با وجود زیانی که از کاهش بهای نفت می بیند، حاضر نیست تولید خود را در سقف کنونی متوقف کند.
در واقع پیام نشست دوم دوحه رویارویی عربستان با ایران در بازار نفت بود.تصمیمی که اگرچه به نتیجه نرسید،اما حیات اعضای اوپک را تحت تاثیر قرار خواهد داد. ایران از کاهش بهای نفت،زیان چندانی نخواهد دید.چرا که در چهارسالی که ایران تحت محاصره تحریم های نفتی بوده،شرایط به مراتب سختی تری را پشت سرگذاشته است.از سویی هزینه تولید نفت ایران در خشکی حدود 12دلار هزینه دارد،یعنی تا فروش 12 دلار در هر بشکه فروش این محصول زیان آور نیست.
برای عربستان اگرچه هر بشکه نفت حدود 10 دلار هزینه دارد،اما تمام درآمدهای بودجه ای این کشور به نفت وابسته است.یعنی کاهش بهای نفت این کشور را مجبور به استفاده از ذخایر ارزی می کند.عربستان گرچه می تواند به حیات خود با همین شرایط هم ادامه دهد اما قطعا در مقابل فشار بسیاری از کشور ها از جمله کشورهایی که از کاهش بهای نفت دچار تزلزل اقتصادی و سیاسی می شوند،نمی تواند سکوت کند.
مهمترین همپیمانان عربستان سعودی کشورهای حوزه خلیج فارس هستند.همین دیروز بود که اعتصاب هزاران کارگر بخش انرژی کویت وارد دومین روز متوالی شد.حالا کویت ناچار شده که تولید نفت خود را 1.7 میلیون بشکه کاهش دهد.این کاهش اگرچه زیان بزرگی برای این کشور محسوب می شود اما تضعیف اقتصادی همپیمانان عربستان،مستقیما بر موقعیت این کشور در منطقه تاثیر خواهد گذاشت.
شاید به زودی باید منتظر رویدادهای تازه ای در بازار نفت باشیم.اولین چراغ آن را کویت روشن کرده،اگر تولید کننده های کوچک از میزان تولیدشان بکاهند،بازار تکان خواهد خورد،اما آیا نفوذ عربستان در اوپک همانند گذشته باقی خواهد ماند؟