به گزارش ایسنا باچان که در ایران نیز چهرهای آشناست، در مصاحبهای که با روزنامه تایمز چاپ هندوستان داشت گفت: روزهای تولد برای همه ما ویژه هستند...تولد من هم فرقی نمیکند...اما هرگز بدون عشق و توجه شما نخواهد بود.
باچان بزرگترین هدیه تولدش را فرزندان و نوههایش دانست.
او که در میان مردم به نام بی بزرگ (Big B) شناخته میشود طی چهار دهه بازی در بیش از ۱۸۰ فیلم بازی کرده است. او که در سال ۱۹۷۳ با بازی در نقش یک پلیس عصبانی در فیلم «زنجیر» ستاره شد هم اکنون مجری نسخه هندی شوی تلویزیونی «چه کسی میخواهد یک میلیونر شود» است.
آمیتاب باچان در یازده اکتبر ۱۹۴۲ در شهر اللهآباد هند به دنیا آمد. مادرش تجی یک سیک و پدرش هاریوانش رای باچان یک هندو بود. دکتر هاریوانش رای باچان یک شاعر خوشنام و معروف زبان هندی بود. نام فامیل اصلی او سریواستاوا بود ولی او خود، نام مستعار باچان را برگزید و تمام اشعار و نوشتههای خود را با این نام امضا میکرد. بعدها آمیتاب نیز با همین نام فامیل وارد سینما شد و به خاطر شناخته شده بودن این نام تمام اعضای خانواده با نام باچان معروف شدند. مادر آمیتاب، تجی زنی از فرقه سیکهاست که زادگاهش پنجاب میباشد و پدرش از اهالی اوتار پرادش بود. باچان در نوجوانی در دبیرستان پسرانه الله آباد ثبتنام کرد و پس از آن وارد کالج شروود شد.
پس از اتمام کالج، آمیتاب وارد دانشگاه دهلی شد و مدرک لیسانس خود را در رشته علوم کسب کرد. باچان مدتی بعد به کار معاملات محمولههای دریایی در شرکت کشتیرانی برداندکو روی آورد ولی کمی بعد آن شغل را رها کرد و به کلکته رفت تا آینده خود را در بازیگری جستجو کند. آمیتاب در سال ۱۹۷۳ با جایا بهادوری هنرپیشه دیگر هند ازدواج کرد. آمیتاب و جایا در فیلمهایی همچون چوبکه چوبکه (۱۹۷۵)، زنجیر (۱۹۷۳) و شعله (۱۹۷۵) همبازی بودند. این دو صاحب دو فرزند، یک دختر به نام شوتا و دیگری پسری به نام آبیشک شدند.
در سال ۱۹۸۲ در زمان ساخت فیلم اکشن کولی آمیتاب ضربه سختی خورد و به علت پارگی رودهها در بیمارستان بستری شد. پزشکان وضعیت او را خطرناک توصیف کردند و حتی خطر مرگ را برای او پیشبینی کردند ولی آمیتاب بهبود یافت و پس از چندین ماه دوباره به کار برگشت. فیلم کولی از برکت مصدومیت باچان از فروش بالایی برخوردار شد. در ۳۰ نوامبر ۲۰۰۵ باچان بار دیگر تحت عمل جراحی قرار گرفت. او از چند روز قبل از درد شکم شکایت داشت. در طول مدت بیماری، عمل جراحی و در زمان نقاهت، بیشتر پروژههای کاری او معلق نگه داشته شدند تا او بازگردد و خود کارش را ادامه دهد. زیرا هیچکس در هند پیدا نمیشود که بتواند جانشین او شود. آمیتاب مارس ۲۰۰۶ به کار برگشت. باچان مبتلا به آسم، تالاسمی مینور و افتادگی و سستی عضلات نیز هست.
حرفه
آمیتاب باچان با فیلم سات هندوستانی (۱۹۶۹) وارد عالم سینما شد.این فیلم با آنکه از موفقیت چندانی برخوردار نشد ولی باچان در همان نخستین حضور سینمایی برنده جایزه ملی فیلم شد. با این وجود شاید او هرگز فکر نمیکرد زمانی ستاره بیبدیل آسمان پرستاره سینمای هند شود. در سال۱۹۷۰ آمیتاب در فیلم آناند ظاهر شد و در آن با سوپراستار آن زمان هند راجش کهنا همبازی بود. در این فیلم نیز باچان برنده جایزه بهترین هنرپیشه نقش مکمل شد زیرا منتقدان سینمایی معتقد بودند او اجرایی به یادماندنی و قوی از خود ارائه دادهاست. پس از آناند فیلمهای موفق بسیاری نام آمیتاب باچان را روی سر در سینماها آوردند. فیلمهایی همچون رشما اورشرا (۱۹۷۱) و پروانه (۱۹۷۱) و از همان زمان باچان پا به مسیری نهاد که او را روز به روز و سال به سال در میان میلیونها نفر از مردم دنیا محبوب و معروف میکرد. نخستین فیلم پرفروش و ماندگار آمیتاب به نام زنجیر به کارگردانی پراکاش مهرا بود. این فیلم تضادی واضح با فیلمهای رمانتیک هندی داشت و فیلمی بود که مردم به داستان آن عادت نداشتند و همین موضوع از آمیتاب شخصیتی تازه ساخت و تا مدتها با نام «جوان عصبانی بالیوود» شهرت یافت. دهه بعدی عمر آمیتاب او را به اوج محبوبیت پرتاب کرد. او دست کم در سال در یک فیلم موفق ظاهر میشد و گاه تعداد کارهایش به سالی چند عدد هم میرسید. از فیلمهای دهه هفتاد باچان میتوان به دیوار] (۱۹۷۵)، شعله (۱۹۷۵)، تریشول (۱۹۷۸)، دون (۱۹۷۸) و لاواریس (۱۹۸۱) اشاره کرد. این فیلمها لقب او را به عنوان قهرمان اکشن فیلمهای بالیوود تحکیم بخشیدند. همچنان که آمیتاب موفقتر میشد، کمکم تصمیم گرفت فقط در فیلمهای اکشن ظاهر نشود و استعداد خود را در زمینههای دیگر نیز به معرض نمایش بگذارد. بازیهای تحسینبرانگیز کمدی او در فیلمهای چوبکه چوبکه (۱۹۷۵)، امراکبر آنتونی (۱۹۷۷) و نمک حرام (۱۹۸۲) به همه فهماند که آمیتاب باچان تنها در کتککاری تبحر ندارد و حس شیرین طنز و توانایی خنداندن نیز از هنرهای دیگر اوست. او در نقشهای رمانتیک هم موفق بود و فیلمهای گاهیگاهی (۱۹۷۶) و سلسله (۱۹۸۱) از نمونههایی بودند که اشک همه را درآوردند. باچان در دهه هفتاد و تا اواسط دهه هشتاد یکی از چهرههای دائمی بالیوود بود، ولی با ورود به دنیای سیاست، سه سال از عمر خود را به دور از هنر سینما سپری کرد. در سال ۱۹۸۸ بار دیگر با فیلم جدیدی به نام شاهنشاه راهی پرده سینماها شد و این فیلم نیز با موفقیت بسیاری روبهرو شد، ولی بعد از بازگشت مجدد، قدرت باچان رو به زوال گذاشت و تعداد زیادی از آثارش با شکست گیشه مواجه شد، روند سقوط همچنان ادامه داشت. در سال ۱۹۹۰ و با بازی در فیلم اگنی پت که در آن باچان نقش رییس یک باند مافیایی را بازی میکرد، برنده جایزه بهترین هنرپیشه داخلی شد ولی باچان کمکار شده بود.
تندیس آمیتاب باچان در موزه مادام توسو لندن.
در سال ۱۹۹۲ خداگواه را بازی کرد اما پس از آن به مدت دو سال خود را نیمه بازنشسته کرد. در سال ۱۹۹۴ پس از مدتها در فیلم انسانیت به ایفای نقش پرداخت ولی آن هم فروش چندانی نداشت. باچان در سال ۱۹۹۶ شرکت سهامی آمیتاب باچان را تاسیس کرد. کار این شرکت معرفی محصولات و خدمات صنعت سینمایی هند بود. این شرکت به کار تولید و توزیع فیلمهای سینمایی و کاست و نوارهای ویدیویی و کارهایی از این دست میپرداخت. در سال ۱۹۹۷ باچان با فیلمی از تولیدات شرکت خودش به عالم بازیگری بازگشت ولی این فیلم هم از نظر مالی و هم از نظر منتقدان شکست خورد. سرانجام در همان سال شرکت باچان ورشکست شد. پس از آن باچان باز هم در چند فیلم بازی کرد که همگی از موفقیت پایین یا متوسطی برخوردار شدند. دیگر فیلمسازان و مردم به این فکر افتادند که دوران درخشندگی باچان به انتها رسیدهاست. در سال ۲۰۰۰ جنگ تلویزیونی جدیدی با اقتباس از جنگ انگلیسی «چه کسی میخواهد میلیونر شود؟» را ساخت و مجری آن شد. این پروژه با موفقیت سریع مواجه شد. میگویند آمیتاب هفتهای ۵/۲ میلیون روپیه (نیم میلیون دلار) از این طریق پول درمیآورد و این موضوع باچان و خانوادهاش را چه از نظر مالی و چه از نظر روحی به شدت تحت تاثیر قرار داده و وضعیتشان را پس از آن ورشکستگی زیر و رو کرده این برنامه تا نوامبر ۲۰۰۵ ادامه داشت. باچان در سال ۲۰۰۰ در فیلم محبتین ساخته یاش چوپرا در نقش مردی عبوس و سختگیر ظاهر شد که به شدت مورد پسند مردم قرار گرفت. در فیلم رشته محبت (۲۰۰۱)، گاهی خوشی گاهی غم (۲۰۰۱) و باغبان (۲۰۰۳) در نقش پدر یک خانواده بود. او در این سالها انواع و اقسام نقشها را بازی کرد. از دیگر فیلمهای برجسته او عکس (۲۰۰۱)، آنکن (۲۰۰۲)، خاکی (۲۰۰۴)، دو (۲۰۰۴) و برجستهتر از همه تاریکی (سیاه) (۲۰۰۵) بودند. شهرت او پس از سال ۲۰۰۰ به حدی رسید که تصویر او در اکثر بیلبوردها و برنامههای تلویزیونی به چشم میخورد. باچان در سال ۲۰۰۵ با پسرش آبیشک در چند فیلم ظاهر شد. از جمله این فیلمها بانتی اوربابلی و سرکار با اقتباس از فیلم پدرخوانده میباشند. جدیدترین فیلمهای اکران شده باچان بزرگ، بابول (۲۰۰۶) اکلاویا (۲۰۰۷) و نیشاب (۲۰۰۷)و ( بوده تیرا باب ) 2011 هستند. آخرین فیلم باچان که هنوز اکران نشده شانتارام است که در آن با جانی دپ ستاره هالیوود هم بازی شد.
سیاست
عمر سیاسی باچان چندان بلند نبود. او در سال ۱۹۸۴ وارد دنیای سیاست شد و این کار را در واقع برای حمایت از دوست خانوادگی و قدیمی خود راجیو گاندی انجام داد. در آن سال او به رقابت با سیاستمدار معروف آن زمان و به موافقت با سیاستهای گاندی پرداخت و با آرای بسیار بالایی برنده انتخابات پارلمان شد و با اکتساب ۶۸/۲ درصد از آرا روی کرسی پارلمان نشست. ولی این کار دوام زیادی نداشت زیرا باچان سه سال بعد استعفا داد و کار خود را نیمهکاره رها کرد اما همسرش پا جای پای او گذاشت و فعالیت در امور سیاسی را ادامه داد. او هم اکنون عضو یکی از احزاب سیاسی هند میباشد.