به گزارش خبرنگار تاریخ و اندیشه ایران اکونومیست، ابوالحسن بهنیا می گوید: اصلاحات ارضی به آن صورتی که انجام شد نتیجهاش درباره آب منفی بود. برای اینکه اکثر دهات ایران که در حدود شصت هزارتا دِه شمارش شده است با آب قنات مشروب میشدند. قنات هم یک کانال زیرزمینی هست که بدون هیچ تلمبهای و هیچ وسیلهای، منابع آب زیرزمینی را به سطح زمین میآورد. این آبیاری سنتی که منحصر به ایران و بعضی کشورهای مجاور ایران بود، واقعاً قسمت اعظم آب کشاورزی ایران را تأمین میکرد.
مقنی ها قنات ها را سرپا نگه می داشتند
در اثر اصلاحات ارضی، تقریباً مردم و کشاورزان نتوانستند مثل سابق قنات را دائر نگه دارند. چون قنات کانالی است زیرزمینی که هر سال بایستی در آن تعمیر و کار کرد. اگر یک سال شما کار نکنید مقدار آب تان پایین میآید و اگر چندین سال این روند ادامه پیدا بکند اصلاً قنات خشک میشود.
قبلا مقنیها روی قنات کار می کردند. مقنیها اشخاصی بودند که در دهات زندگی میکردند و دستمزد نازلی میگرفتند. آنها زندگیشان در ده تأمین بود و به کار قنات میپرداختند.
مقنی ها کار خود را رها کردند
بعد از اینکه اصلاحات ارضی شد دیگر این مقنیها یواشیواش از کار خودشان رفتند، یعنی مالکی نبود که به اینها پول دهد تا اینها این کارها را انجام بدهند. رعیتها هم، یعنی کشاورزان یک ده هم، با هم نمیتوانستند جمع بشوند و این کار را انجام بدهند. این بود که بهتدریج آب قنوات کم شد و از این جهت خسارت مهمی بهتدریج به قنات رسید.
باز اگر که قیمت گندم به طور مصنوعی پایین نگاه داشته نشده بود، امکان این بود که یک روزی یک کاری شود و به تدریج باز قنوات را دائر بکنند، ولی خب نشد.
ساخت سدهای بزرگ بدون تاسیس شبکه های آبیاری
بعدها هم که کاری انجام دادند همهاش بهفکر این شدند که سدهای بزرگ ساخته بشود، [از] این سدها بیشتر [برای تأمین] برق استفاده بشود. کما این که سدهایی ساخته شد قبل از اینها شبکههای آبیاری برای زیر این سدها تأسیس شده باشد. مثلاً سد دز که یکی از سدهای بزرگ ایران است، شاید هنوز هم تمام شبکه آبیاری زیر سد دائر نشده باشد. این بود که سدسازی میشد و شد ولی آن کار آبیاری به آن صورتی که بایستی بشود نشد.
در آن موقعی که من در بنگاه آبیاری بودم خیلی تلاش کردیم که شاید تکنیکهای جدیدی را به کار قنات وارد بکنیم. با اصل چهار (ترومن)، برنامهای داشتیم در این کار و سعی و کوششی در این راه میکردیم ولی اینها همهاش در حالت به اصطلاح تجربه بود و هنوز به جایی نرسیده بود. آنچه که مسلم بود این بود که وضع دستمزد برای مقنیها طوری شده بود که دیگر برای کسی صرف نمیکرد که کار قناتی بکند و آنجاهایی که مالک رفته بود دیگر قنوات تقریباً آبشان خیلی کم شد و پایین آمد.
منبع: پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هارواد، مصاحبه با ابوالحسن بهنیا مدیرعامل و رئیس هیات مدیره بنگاه مستقل آبیاری در زمان شاه / تاریخ مصاحبه ۲۵ خرداد ۱۳۶۳/ مصاحبه کننده: ضیا صدقی