دیشب در اکران خصوصی فیلم "اروند" یکی از هم رزمان شهید مسعود عسگری رو
دیدم، برام تعریف کرد که مسعود طرفدارم بوده و ٣ روز قبل از شهادتش آخرین
پیامکی که به مادرش داده، یک بیت از ترانه داغ بوده...
باید بپرد هر که در این پهنه عقاب است...
و بعد این عکسها رو برام فرستاد... سنگ قبرش که بخشی از ترانه داغ روش حک شده... از دیشب یه حال عجیبی دارم... .
فیلم "اروند" رو حتما ببینید..
تا کی دل من چشم به در داشته باشد/ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد/آن باد،
که آغشته به بوی نفس توست/از کوچه ما، کاش گذر داشته باشد/هر هفته سر خاک
تو می آیم و اما/این خاک اگر قرص قمر داشته باش/این کیست که خوابیده به جای
تو در این خاک/از تو خبری چند مگر داشته باشد/آن روز که می بستی بار سفرت
را/گفتی به پدر، هر که هنر داشته باشد/باید برود، هر چه شود، گو بشو و
باش/بگذار این جاده خطر داشته باشد/باید بپرد هر که در این پهنه عقاب
است/حتی نه اگر، بال و نه پر داشته باشد/کوه است دل مرد، ولی کوه، نه هر
کوه!/آن کوه که آتش به جگر داشته باشد/عشق است بلای من و من عاشق عشقم/این
نیست بلایی که سپر داشته باشد/رفتی و من آن روز نبودم، دل من هم/تا با تو
سر سیر و سفر داشته باشد/باید برود، هرچه شود، گو بشو و باش/بگذار که این،
جاده خطر داشته باشد/رفتی زنت، منتظر نو قدمی بود/گفتی به پدر، کاش پسر
داشته باشد/گفتی که پس از من چه پسر بود و چه دختر/باید که به خورشید نظر
داشته باشد/اینک پسری از تو یتیم است در اینجا/در حسرت یک شب، که پدر داشته
باشد/برگرد سفر طول کشید، ای نفس سبز/تا کی دل من چشم به در داشته
باشد/باید برود، هرچه شود، گو بشو و باش/بگذار که این جاده خطر داشته
باشد....
ترانه داغ از آلبوم ساعت ٢٥ شب..
ترانه: مرتضی امیری اسفندقه.."