جذب سرمایهگذاری خارجی، عبارتی که این روزها برایمان بسیار آشناست. عبارتی که نام شرکتهای بزرگ و معتبر دنیا را به دنبال خود یدک میکشد؛ نامهایی از غولهای نفتی گرفته تا برندهای پوشاک و لوازم آرایش!
شرکتهایی که در دنیا اسم و رسمی دارند اما هدف همهشان در سوداگری و سود بدون زحمت بردن از بازارهای بکری نظیر ایران مشترک است. بازاری که از هجوم بی امان رکود اقتصادی دنبالهدار جهان از سال 2008 تاکنون مصون مانده و تنها نیازمند سرمایه خارجی است.
اما نکته اینجاست که این سرمایه خارجی چگونه راه را در میان جمعیت جوان و آماده به کار تحصیلکرده و منابع بینظیر خدادادی ایران پیدا میکند؟ راه را درست در مسیر تقویت اقتصاد، حل معضل بیکاری و کمک به بنگاههای کوچک پیدا میکند یا سرمایه خارجی میآید تا کمر همان چند کارگاه کوچک تولیدی را که از فشارهای سالهای گذشته جان سالم به در بردهاند، بشکند؟
برنامه دولت برای مدیریت و شکلدهی به این سرمایهها چیست؟ نکته مبهم در معادلات و رفت و آمدهای این روزها چیست؟ آیا دولت برنامهای جامع در این زمینه دارد؟ آیا در میان صف ورود هیئتهای تجاری خارجی به کشور، دولت سند مدونی مبنی بر اولویتهای سرمایهگذاری به این هیئتها ارائه داده است؟ اگر دولت به صورت شفاف و قاطع اعلام کند که کشور تنها در بخش انرژی و صنایع هایتک و برای فاینانس پروژههای زیرساختی سرمایهگذار خارجی جذب میکند و این ابلاغیه به صورت واضح و روشن اعلام شود، آیا رستورانهای زنجیرهای و آمریکایی مکدونالد باز هم در سایت خود اطلاعیه میدهد و اعلام میکند که در ایران نمایندگی میپذیرد؟
فرم پذیرش نمایندگی بر روی سایت مک دونالد
کسانی که به شعب مک دونالد در کشورهای مختلف سر زدهاند به خوبی میدانند که این رستورانها هیچ مزیت و یا جذابیت بیشتری نسبت به رستورانهایی که در کشور فعالیت دارند، ندارند و حضورشان تنها برای ارضای کنجکاوی اقشار مردم، کار و کسب فعالان مشابه داخلی را تخته خواهد کرد.
دستورالعمل مکتوب دولت میتواند تکلیف ارگانها و شرکتهای داخلی و همچنین سرمایهگذاران خارجی را مشخص کند که ما نیز آنچنان که یکی از مسئولان اقتصادی نقل قول میکرد مانند رئیس جمهور قزاقستان به هیاتهای خارجی اعلام کنیم تنها در صنایع هایتک سرمایهگذاری میپذیریم. اولویتمان تامین مالی،ورود تکنولوژی، سرمایهگذاری مشترک و ... است.
ایران هم اکنون در صنایع حلال، فروشگاه های زنجیرهای خوبی دارد که خود میتوانند با توجه به جایگاه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور اسلامی به برند معتبری در دنیا با هدفگیری یک میلیارد جمعیت مسلمان تبدیل شوند نه اینکه جذب سرمایهگذاری ما معطوف برندهای شوند که به علت ارائه غذاهای چاقکننده، رفتار نادرست با حیوانات پیش از ذبح، آسیب به محیط زیست، نقض حقوق کارگران خود و حتی استفاده از روشهایی برای جذب کودکان و تاثیر بر حس نوستالژی آنها در بزرگسالی و تاثیر بر عادات غذاییشان همواره در جهان مورد اعتراض واقع میشوند.
بد نیست به این نکته توجه شود که چرا برای سرمایهگذاری در بخشهای زیرساختی کشور یا قرارداد با شرکتهای بزرگ و حتی فروش نفت و لغو تحریمها و یا متصل شدن به سوئیفت با اما و اگرهایی روبرو است و کار به راحتی همین گفتن «تحریمها لغو شد» نیست و سازوکارهای بسیاری باید مرتفع شود اما وقتی نوبت به صادرات نوشابه بدون الکل آرکای میرسد حتی اگر پس از نامه محرمانه هشدار وزارتخانه آمریکا برای تجارت با ایران باشد، وزیر خارجه آمریکا امضایش را پای مجوز فروش نوشابه به ایران مینشاند!
مجوزی که چنان هیجان دیوید انگل معاون فروش این شرکت را به دنبال دارد که فراموش میکند تمام دلیل خوشحالیش را فاش نکند و میگوید: «این به سود همه است. ما نوشیدنیهای خود را از آمریکا به ایران صادر خواهیم کرد. این کار مشاغل بیشتری برای کارگران آمریکاییها ایجاد میکند. این وضعیت برد- برد است.»
یا در مورد دیگر، لباس زیر زنانه امریکایی حتی پیش از اجرای برجام در تهران شعبه میزند!
فروشگاه لباس زیر زنانه برند آمریکایی در تهران
سرعت ورود سرمایهگذاریهایی که به زیرساختهای ما کمکی نمیکند و تنها ما را به مصرفکننده صرف تبدیل میکند، چندان است که تنها 3 روز پس از لغو تحریمها، یک برند جدید ترک در تهران شعبهاش را افتتاح میکند و اتحادیه برندهای ترکیه اعلام میکند: «29 برند ما در حال حاضر 135 فروشگاه در ایران دارند. با لغو تحریم ها، اکنون 20 برند دیگر قادر هستند در مجموع 500 فروشگاه در ایران تاسیس کنند. با فروشگاههای جدیدی که شرکتهای ترک هماکنون فعال در ایران تاسیس خواهند کرد، مجموع تعداد فروشگاهها طی 3 سال آینده به 1000 فروشگاه افزایش خواهد یافت.»
افتتاح برند ترک در تهران 3 روز پس از لغو تحریمها
روزنامه تودیز زمان ترکیه در اینباره مینویسد: «با برداشته شدن تحریمهای ایران، خردهفروشان ترک در میان نخستینها برای ایجاد یک جریان پرمنفعت سرمایهگذاری خارجی در ایران هستند.»
اکنون که بخشی از تحریمها لغو شده است، همه شرکتها از فعالان در بخشهای زیرساخت تا صنایع خردهفروشی پوشاک و کالاهای مصرفی جهان به بازار ایران چشم دارند اما نکته مهم، مدیریت دولت و مسئولان و ارگانهای ذیربط در دریافت سرمایهگذاریها و درخواستهای برای ورود به کشور است.
زمانی وضعیت برد- برد میشود که سرمایهگذاریهای خارجی در راستای ایجاد شغل برای جوانان ایرانی نه مصرفکننده کردن آنها و تغییر سبک زندگیشان جذب شوند و به بنگاههای کوچک و بزرگ کمک کنند که این همان اقتصاد مقاومتی است.
درد اقتصاد و مشکل جوانان ما ورود خودروهای لوکس آئودی و لباس زیر زنانه آمریکایی و برندهای ترک و فستهایی نظیر مک دونالد و کیاف سی نیست.
شادی واقعی جوانان ما در این نیست که لباس مارک آمریکایی بپوشند، در رستورانهای مک دونالد و کی اف سی غذا بخورند و سوار خودروی لوکس شوند که البته تمام این موارد نیز پول نیاز دارد و هیچ وقت نصیب جوان تحصیلکرده جویای کار نمیشود و سهم آنهایی است که یا آقازادهاند و یا جیره خوار جیبهای پر پول پدرشان هستند.
گویا تولیدکنندگان کالاهای لوکس غربی صدای دور دور کردن در خیابانهای تهران را شنیدهاند که سخنگوی شرکت آئودی «پتانسیل روبه رشدی» برای خودروهای لوکس در بازار ایران پس از لغو تحریمها میبیند. ای کاش مسئولان نیز صدای خرد شدن غرور جوان تحصیلکردهای که مجبور است برای تامین خانواده به مشاغلی پایین مشغول شود را بشنوند و هر چه سریعتر از موقعیت ایجاد شده برای مدیریت بهتر بهره ببرند.
آئودی تولیدکننده برجسته خودروهای لوکس در جهان است
شادی جوان ایرانی زمانی است که با دانش و تلاش خود، پوشاک و خودرو و رستوران ایرانی را به برندهای باکیفیت نه تنها در ایران بلکه در جهان تبدیل کند.
نکند از تمام جذب سرمایه گذاری خارجی همانند عربستان مجذوب زرق و برق و تجملات و کالاهای لوکس شویم و از توان و دانش داخلی خود غافل بمانیم.