آیا واقعا ون گوگ در اوج جوانی زندگی اش را تمام کرد یا توطئه دیگری در کار
بوده است؟ سال ها مطالعه اسناد و مدارک، گفته های شاهدان و گزارش های
منتشر شده یک چیز را نشان می دهد و آن این که روایت مرگ ون گوگ باید
بازنویسی شود. واقعا در آخرین ساعت های زندگی این نابغه چه اتفاقی افتاد؟
آیا ممکن است شما خودتان را با شلیک یک گلوله، آن هم به شکم تان بکشید؟
ون گوگ برای آخرین بار این طرف و آن طرف را نگاه کرد و به مزارع ذرت «اور
سور اواز» که همچون فرشی پهن شده بودند خیره شد. چند ماه افسردگی، دیوانگی و
جنون، روحش را تسخیر کرده بود. دستش را در کیفش برد، هفت تیری را بیرون
آورد، آن را به شکمش فشرد و ماشه را چکاند.
به این ترتیب او در 27
ژوییه 1890 به زندگی اش پایان داد. «خودکشی»؛ این نتیجه ای بود که از
کالبدشکافی چند روز بعد حاصل شد و در همه کتاب ها و نوشته ها روایت ها
تکرار شده. حتی امروز نیز با گذشت بیش از یک قرن، اگر در اینترنت بچرخید،
علت مرگ ون گوگ را چیزی جز خودکشی نمی یابید اما عده ای از محققان و تاریخ
نگاران می گویند چنین حادثه ای اصلا آن روز اتفاق نیفتاده.
در ماه
مه 1890 یعنی سه ماه پیش از مرگ، او از پاریس به «اور سور اواز» (شهر کوچکی
در سی کیلومتری شمال پایتخت فرانسه) نقل مکان کرد. در آنجا ون گوگ اتاقی
در یک مهمان خانه گرفت و در یک دیوانگی شاعرانه فرو رفت. 68 روز بعد او
حدود هشتاد نقاشی و شصت طرح را کامل کرده بود.
در روزی که می گویند حادثه اتفاق افتاده، ون گوگ در حالی که زخم عمیقی روی
شکمش داشت و سه پایه ای که برای نقاشی با خود برده بود دیگر همراهش نبود،
به مهمان خانه برگشت، خودش را به اتاقش رساند و 29ساعت بعد، همانجا از دنیا
رفت. اینها در روزنامه فرانسوی «پونتویسن» نوشته شده بود. در هفتم اوت
1890، این روزنامه بود که برای اولین بار ماجرای مرگ ون گوگ را روایت کرد و
مرگ او را خودکشی قلمداد کرد.
گفته می شود چند لحظه قبل از این که
از دنیا برود، افسر پلیسی از او پرسیده بود آیا او خودش با شلیک تیر به
شکمش، قصد خودکشی داشته؟ و ون گوگ در جواب او گفته: «همین طور است.» اما
اگر کسی بخواهد برای خودکشی از اتاقش خارج شود، آیا سه پایه نقاشی اش را با
خود می برد؟ اصلا چرا برای خودکشی یک نفر باید به شکمش شلیک کند؟ چرا ون
گوگ با شلیک تیر دوم به خودش، به درد و زجرش پایان نداد و خودش را به مهمان
خانه رساند و ساعت ها در عذاب به خود پیچید؟
«استیون نایف» و «گریگوری وایت» دو تاریخ دان خبره به دنبال جواب این سوال
ها هستند. آنها جستجوهای شان درباره واقعیات زندگی ون گوگ را 13 سال پیش
شروع کردند و به خاطر تلاش های شان، جایزه پولتزر را هم بردند. حالا و بعد
از آن همه بررسی، آنها متقاعد شده اند که تیر خوردن ون گوگ، اصلا نشانه
خودکشی او نیست و با قطعیت می گویند «او خودکشی نکرد بلکه به قتل رسید.»
نایف
و وایت، برای بررسی این ادعا از چند بازرس و متخصص حرفه ای تفنگ های دستی
کمک گرفتند. یکی از آنها دکتر «وینسنت دی مایو»ست که به عنوان خبره و
کارشناس دادگاه در تعداد زیادی از پرونده های قتل با اسلحه در آمریکا تحقیق
و اعلام نظر کرده است.
او می گوید: «از دید کارشناسی و محکمه پسند
ون گوگ نمی تواند خودش را کشته باشد. او به خودش شلیک نکرده است. این موضوع
دلایل زیادی دارد؛ یکی این که هیچ اثری از باروت، روی دستان ون گوگ پیدا
نشده بود. در آن زمان همه اسلحه ها با چاشنی باروت کار می کردند.»
دی ایو ادامه می دهد: «آثار شلیک نزدیک با آنچه روی
بدن ون گوگ دیده شده، تفاوت دارد. نشانه های کالبدشکافی نشان می دهد که
گلوله، حداقل از فاصله نیم متری به او شلیک شده است. باید به این موضوع هم
توجه کرد که ون گوگ چپ دست بوده؛ اگر او با دست چپ به شکمش شلیک کرده،
گلوله نباید از این زاویه وارد بدنش شده باشد.»
نایف و وایت به
شواهد جالب دیگری هم دست یافته اند؛ مثلا این که آن روز یک شاهد عینی، ون
گوگ را در نزدیکی خانه «رنه سکرتن» - یک پسر شانزده ساله که قبلا برای ون
گوگ قلدری و با او مشاجره کرده بود – دیده بود. از قضا این پسر یک تفنگ
کالیبره کوچک هم داشته است. به این ترتیب، اکنون و پس از 116 سال، از نظر
این دو تاریخ دان، او متهم ردیف اول قتل ون گوگ است.