
به گزارش ایران اکونومیست؛ چند ماه پیش اگر کسی از رسیدن نرخ دلار به ۱۲۹ هزار تومان سخن میگفت، با تردید و تعجب به او نگاه میکردند. نه از سر خوشبینی، بلکه از این باور که چنین رقمی برای معیشت مردم و ثبات اقتصادی، «غیرقابلتحمل» است. اما اکنون همان عدد در تابلوی صرافیها بهعنوان واقعیتی روزمره دیده میشود؛ بازاری که آموخته با شوکها زندگی کند و قیمتها که دیگر عجلهای برای برگشت ندارند.
اقتصاد ایران بار دیگر به چرخهای تکراری بازگشته است؛ جایی که رشد نرخ ارز نه نتیجه تحرک تولید یا افزایش بهرهوری، بلکه حاصل فشارهای مالی دولت و ضعف ساختاری بودجه است.
کسری بودجه، نیروی اصلی پشت این جهشهاست؛ پدیدهای که سالهاست سیاستگذاران بهجای اصلاح آن، با افزایش نرخ ارز، ریال بیشتری برای تأمین هزینهها خلق کردهاند.افزایش نرخ ارز در کوتاهمدت شاید به دولت توان تنفس مالی دهد، اما در واقع بدهی پنهان آن را به جامعه منتقل میکند. تورم حاصل از این روند، سفره مردم را کوچکتر کرده و در مقابل، انتظارات تورمی را بهصورت مزمن تثبیت نموده است.
بازار، دیگر نه شوکه میشود و نه امیدوار به کاهش نرخ؛ عادت کرده است. عدد ۱۲۹ هزار از منظر روانی، همان نقشی را پیدا کرده که ۴۰ یا ۵۰ هزار در سالهای پیش داشت: مرز تازهای از تحمل عمومی در برابر بیثباتی اقتصادی.در نهایت، تا زمانی که اصلاحات ساختاری در مالیه عمومی کشور آغاز نشود، هر سقفی که امروز غیرممکن بهنظر میرسد، فردا در تابلوها به عددی عادی تبدیل خواهد شد.