به گزارش ایران اکونومیست، عراق با حمله به نفتکشها و بمباران تأسیسات نفتی ایران ـ که با پیشرفتهترین هواپیماها و موشکها انجام میشد ـ میکوشید از تولید و فروش نفت ایران جلوگیری کند تا هم درآمد ارزی ایران به حداقل برسد و هم تأمین نیازهای داخلی به فرآوردههای نفتی با مشکل مواجه شود. کاهش درآمدهای ارزی، خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی و همچنین واردات کالاهای اساسی (مانند گندم و دارو) را با دشواری روبهرو میکرد.
آغاز، تداوم و خاتمه جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران شدیداً با مسائل نفتی گره خورده بود و با توجه به وضعیت نابسامان اقتصادی و سیاسی ایران بعد از انقلاب، دشمنان انقلاب با نگرشی کاملاً سیاسی به نفت ایران توجه میکردند و بازی نفت را به گونهای پیش میبردند که نهایتاً به سقوط انقلاب اسلامی و شکست کشور در جنگ تحمیلی منجر شود. اما مردم ایران بار سخت فشارهای نفتی را مرحله به مرحله تحمل کردند تا سرانجام ایران به شکوفایی رو به رشد و خودکفایی رسید.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس با طرح پرسشی مبنی بر اینکه «دلایل حمله عراق به تأسیسات نفتی و زیربنایی ایران در جنگ چه بود و چه میزان از این تأسیسات تخریب شد؟»، توضیح میدهد: پس از اینکه ارتش عراق در جبهه زمینی از پیشروی باز ماند و بعد از آنکه ایران قطعنامه ۵۴۰ شورای امنیت سازمان ملل درباره آتشبس را رد کرد(آبان ۱۳۶۲)، رژیم عراق استراتژی جدیدی برای وادار کردن ایران به سازش اتخاذ کرد و رسماً به شورای امنیت اعلام نمود که حق کامل خود را برای حمله به هدفهایی در ایران، در هر کجا که باشد، محفوظ میدارد. از هدفهای اصلی این استراتژی جدیدِ عراق حمله به تأسیسات نفتی و شهرهای ایران بوده است.
عراق با حمله به نفتکشها و بمباران تأسیسات نفتی ایران ـ که با پیشرفتهترین هواپیماها و موشکها انجام میشد ـ میکوشید از تولید و فروش نفت ایران جلوگیری کند تا هم درآمد ارزی ایران به حداقل برسد و هم تأمین نیازهای داخلی به فرآوردههای نفتی با مشکل مواجه شود. کاهش درآمدهای ارزی، خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی و همچنین واردات کالاهای اساسی (مانند گندم و دارو) را با دشواری روبهرو میکرد. پیامدهای طبیعی چنین وضعیتی کاهش توان رزمی، افزایش نارضایتی عمومی و تشدید فشار بر نظام جمهوری اسلامی ایران بود. همه این فشارهایی که عراق با همکاری امریکا و غرب بر ایران وارد میکرد، با امید به ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی یا وادار کردن آن به سازش بود.
بخشی از اقدامات عراق در این زمینه چنین بود:
بعد از اینکه ایران قطعنامه ۵۴۰ شورای امنیت را رد کرد، عراق در سال ۱۳۶۲ به ۳۴ کشتی باری و نفتکش در خلیجفارس حمله کرد و در سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴ نیز ۸۳ کشتی در خلیجفارس هدف موشکهای عراق قرار گرفت و منهدم شد. در سالهای بعد این روند با پشتیبانی یا سکوت غرب سیر صعودی یافت، طوری که در سال ۱۳۶۵ تعداد ۷۰ کشتی و سال ۱۳۶۶ نیز ۹۵ کشتی مورد اصابت قرار گرفت. انهدام کشتیهای نفتکش یکی از بزرگترین صدمات را به صدور نفت و اقتصاد ایران وارد آورد.
علاوه بر این، عراق برای نخستین بار در ۱۴ مرداد ۱۳۶۴ حمله موفقیتآمیز خود را علیه پایانه نفتی ایران در خارک انجام داد و هر دو پایانه "تی" و "اچ" در دو سوی این جزیره را منهدم کرد و پس از یک سال نیز توانست سیستم دفاعی ضد هوایی پیچیده خارک را از کار بیندازد.
عراق مجدداً در اواخر شهریور ۱۳۶۵ و نیز یک ماه پس از آن به خارک حمله کرد. خارک حدود ۱۲ لنگرگاه تحویل نفت داشت که با وجود حملات مداوم عراق، سه تا چهار لنگرگاه آن همیشه فعال نگه داشته میشد. اما در آخرین حمله، عراق توانست برای یک روز صادرات نفت ایران از خارک را متوقف کند که پس از آن ایران تصمیم گرفت تا نفت خود را از خارک با تانکر به دهانه خلیجفارس منتقل کند.
همراه با این تجاوزات، حملات عراق به پالایشگاههای نفت ایران نیز خسارتهای مهمی بر تأسیسات نفتی ایران وارد میکرد. پس از حمله به پالایشگاه آبادان در همان روزهای اول جنگ و انهدام آن، ایران روزانه حدود صدهزار بشکه فرآوردههای نفتی تصفیه شده وارد میکرد. واردات نفت تصفیه شده پس از بمباران پالایشگاههای دیگر سه برابر شد. درآمد ایران از نفت در اسفند ۱۳۶۴ حدود ۴۲۰ میلیون دلار در ماه بود که نسبت به درآمد ۳/۱ میلیارد دلاری ماهانه در سال قبل به یک سوم سقوط کرد.
عراق به سبب برتری نیروی هوایی، آزادانه هدفهای اقتصادی را در عمق خاک ایران بمباران میکرد. تلمبهخانه نفت اصفهان و چندین کارخانه برق در کرمانشاه، از جمله نقاطی بود که هدف قرار گرفت و خسارات زیادی به آنها وارد شد.
علاوه بر اینها، عراق تأسیسات زیربنایی، کارخانهها، ساختمانها و فرودگاههای متعددی را در نقاط مختلف ایران هدف حمله قرار داد که خسارات فراوانی به اقتصاد ایران وارد آمد به گونهای که برخی آثار آن نیز همچنان برجاست.