
به گزارش ایران اکونومیست؛ در روزهای گذشته تظاهرات حریدیها حتی به زد و خورد با پلیس در سرزمینهای اشغالی منجر شده است. در ساختار اجتماعی و سیاسی رژیم صهیونیستی که از ابتدا بر تنش میان سکولاریسم، صهیونیسم و مذهب شکل گرفته، جامعه یهودیان حریدی (Haredim) به یکی از بازیگران اصلی تبدیل شده است.
این جامعه مذهبی بسته که بر حفظ تعصبات دینی و جدایی از جهان مدرن تأکید دارد، اکنون نهتنها از نظر جمعیتی در حال رشد شتابدار است، بلکه نقشی تعیینکننده در سیاست، اقتصاد و حتی آینده فرهنگی رژیم صهیونیستی ایفا میکند.
در حالیکه تنها حدود ۷۵ سال از تأسیس رژیم جعلی اسرائیل میگذرد، حریدیها که در ابتدا اقلیتی کوچک و بیقدرت بودند، اکنون به بیش از ۱۳ درصد جمعیت این رژیم رسیدهاند و طبق پیشبینیهای رسمی تا سال ۲۰۵۰ ممکن است بیش از یکسوم کل جمعیت را تشکیل دهند. این تغییر ساختاری، معادلات قدرت، اقتصاد و هویت این رژیم را بهطور بنیادین دگرگون میکند. اما حریدیها چه کسانی هستند و چه خواسته هایی دارند؟
ریشههای تاریخی و شکلگیری هویت حریدی
جنبش حریدی در اواخر قرن نوزدهم در اروپای شرقی، بهویژه در لهستان و لیتوانی در واکنش به «هاسکالا» یا همان «روشنگری یهودی» شکل گرفت. هاسکالا با هدف ادغام یهودیان در جوامع مدرن اروپا، خواستار اصلاح آموزش دینی و پذیرش ارزشهای علمی و سکولار بود. در مقابل، رهبران حریدی مانند «موشه سوفر» این روند را خیانت به ایمان یهودی دانستند و شعار معروف «חדש אסור מן התורה» به معنی «هر نوآوری از نظر تورات ممنوع است» را پایه فکری خود قرار دادند.
اگر روند تغییرات جمعیتی کنونی ادامه یابد، تا میانه قرن حاضر، حریدیها به بزرگترین گروه جمعیتی اسرائیل تبدیل خواهند شد. اما این رشد جمعیت، همراه با ضعف در مشارکت اقتصادی، تهدیدی برای ثبات اقتصادی رژیم محسوب میشود
پس از رویداد ادعایی هولوکاست، بازماندگان حریدی با مهاجرت به اسرائیل، آمریکا و بریتانیا جوامعی کوچک اما منسجم تشکیل دادند. در اراضی اشغالی، رژیم تازهتأسیس برای کسب حمایت مذهبیها، به حریدیها امتیازاتی ویژه داد: از جمله معافیت از خدمت نظامی و بودجه برای مدارس دینی (یشیواها). این امتیازات، سنگبنای رابطه پیچیده و پرتنش میان رژیم سکولار و جامعه دینی شد.
هویت حریدی بر سه اصل استوار است:
۱.جدایی از جهان مدرن (در پوشش، آموزش، رسانه و تعامل اجتماعی)
۲.اطاعت از رهبر دینی بهعنوان مرجع مطلق
۳.تداوم و بازتولید جامعه از طریق خانوادههای پرجمعیت و نظام آموزشی بسته
از نظر فرهنگی، حریدیها خود را «دینداران واقعی» میدانند و سایر یهودیان را تا حدی منحرف از ایمان راستین تلقی میکنند. آنان از طریق ساختارهای درونی پیچیده (کنیسهها، مدارس، دادگاههای دینی و نهادهای خیریه) شبکهای خودکفا و تقریباً مستقل از رژیم ایجاد کردهاند.
ساختار اجتماعی و سبک زندگی
محلههای حریدی در شهرهایی مانند اورشلیم (مئه شئعاریم)، بنی براک و بیتشمش، ساختاری شبهجوامع بسته دارند. رسانههای درونی (روزنامهها و رادیوهای خاص)، نظام آموزشی ویژه، حملونقل و حتی اقتصاد داخلی، این جوامع را از سایر جامعه اسرائیلی جدا میکند.
مردان بیشتر وقت خود را در یشیواها به مطالعه تورات میگذرانند؛ این فعالیت نهفقط دینی بلکه «وظیفه ملی» تلقی میشود. زنان علاوه بر مسئولیتهای خانوادگی، معمولاً شاغل هستند تا درآمد خانواده را تأمین کنند. آموزش عمومی در مدارس حریدی، تقریباً فاقد دروس علوم، ریاضیات و زبان انگلیسی است؛ این امر به تقویت جدایی از بازار کار مدرن منجر شده است.
از منظر جامعهشناسی دین، حریدیها نمونهای از «جامعه مقاومت فرهنگی» هستند که با بازتولید هنجارها و نهادهای خود، هویتشان را در برابر فرسایش مدرنیته حفظ میکنند. با این حال، این انزوا هزینههایی جدی نیز دارد: فقر ساختاری، وابستگی اقتصادی به رژیم و ضعف در مهارتهای فنی و علمی.

عقاید و نظام فکری: تقدس تورات و رد سکولاریسم
در جهانبینی حریدی، تورات نهفقط کتاب مقدس بلکه نظام جامع قانونگذاری و اخلاقی برای همه جنبههای زندگی است. از نظر آنان، هرگونه قانون بشری که مستقل از وحی الهی باشد، فاقد مشروعیت است. این نگرش موجب شده که حریدیها اساساً مشروعیت سیاسی رژیم اسرائیل را مشروط بدانند. بسیاری از رهبرانشان رژیم سیاسی را «وسیلهای موقت» برای بقای یهودیان میدانند، نه تحقق وعده الهی. حتی جریانهایی مانند «ناتوری کارتا» موجودیت اسرائیل را «گناه علیه خدا» تلقی میکنند.
از منظر فکری، سه محور در اندیشه حریدی حاکم است:
۱.تفکیک مقدس و نامقدس: جامعه بیرونی فاسد است و باید از آن جدا ماند.
۲.حاکمیت الهی: هیچ قانون یا رأی مردمی نمیتواند جایگزین فرمان الهی شود.
برخلاف تصور عمومی، حریدیها یک جامعه یکپارچه نیستند، بلکه از چندین جریان متفاوت تشکیل شدهاند که هر یک سنتها، رهبران و حتی نمادهای خاص خود را دارند؛ از سفاردیهای حریدی که حزب شاس نماینده آنها است تا گروه ناتوری کارتا که با هرگونه همکاری با رژیم مخالف است
۳.حفظ بقا از طریق دانش دینی: مطالعه مداوم تورات، وسیله حفاظت روحانی ملت یهود است.
این چارچوب فکری، تضادی بنیادین با ساختار سیاسی و نظامی رژیم اسرائیل دارد.
ساختار درونی و تفرقههای درونمذهبی
برخلاف تصور عمومی، حریدیها یک جامعه یکپارچه نیستند، بلکه از چندین جریان متفاوت تشکیل شدهاند که هر یک سنتها، رهبران و حتی نمادهای خاص خود را دارند:
لیتوانیها: تمرکز بر مطالعه عقلانی تلمود، مخالفت با جنبههای عاطفی حسیدیسم و رهبری بر پایه «روش فکری دقیق».
حسیدیها: جنبشی عرفانی با ریشه در قرن هجدهم، تأکید بر تجربه روحانی و شادی دینی. هر شاخه رهبر کاریزماتیک خود را دارد.
سفاردیهای حریدی: یهودیان شرقی که در دهههای اخیر تحت تأثیر لیتوانیها قرار گرفتند اما سنتهای فرهنگی خاص خود را حفظ کردهاند. حزب سیاسی «شاس» نماینده آنان است.
ناتوری کارتا: گروهی حاشیهای اما پرصدای ضدصهیونیست که با هرگونه همکاری با رژیم اسرائیل مخالف است.
این تنوع موجب رقابتهای داخلی و در عین حال همکاری تاکتیکی میان گروهها شده است. هر گروه تلاش میکند سهم بیشتری از بودجههای حکومتی و قدرت سیاسی بهدست آورد، اما در مسائل ایدئولوژیک در دفاع از سنت دینی متحدند.

مخالفت با خدمت نظامی: چالش تورات و تفنگ
از آغاز تأسیس رژیم اسرائیل، رابطه حریدیها با ارتش پرتنش بوده است. «دیوید بنگوریون» بنیانگذار رژیم اسرائیل در سال ۱۹۴۸ برای جلب حمایت مذهبیها، ۴۰۰ دانشجوی دینی را از خدمت نظامی معاف کرد تا بتوانند به «مطالعه تورات برای حفظ روح ملت» ادامه دهند. این تصمیم موقتی، با گذر زمان به سنتی دائمی تبدیل شد. امروز، دهها هزار مرد حریدی از خدمت سربازی معاف هستند. آنان استدلال میکنند که ارتش محیطی سکولار است و حضور در آن به معنای نقض اصول دینی مانند جداسازی جنسیتی و رعایت شبات (روز استراحت) است. افزون بر آن، بسیاری از خاخامها بر این باورند که مطالعه تورات نوعی دفاع معنوی از اسرائیل است و جایگزین خدمت نظامی محسوب میشود.
اما در جامعه اسرائیل، این موضوع به نمادی از نابرابری تبدیل شده است. خانوادههای سکولار که فرزندانشان در میدان اشغالگری و جنگ کشته شدند، از این معافیت خشمگیناند. در ژوئن ۲۰۲۴، دیوان عالی اسرائیل معافیتها را غیرقانونی اعلام کرد و خواستار قطع بودجه مدارس دینی شد. این تصمیم موجی از اعتراضات را به راه انداخت؛ در اکتبر ۲۰۲۵ بیش از ۲۰۰ هزار حریدی در اورشلیم تظاهرات کردند و شعار «تورات سپر ماست» سر دادند.
حریدیها از نظر سیاسی بسیار منسجم عمل میکنند. آنان معمولاً بر اساس دستور مستقیم خاخامهایشان رأی میدهند و احزابشان بهصورت بلوکی در پارلمان اسرائیل حضور دارند
اقتصاد و جمعیت
رشد جمعیتی حریدیها از مهمترین متغیرهای آینده رژیم اسرائیل است. نرخ باروری آنان حدود ۶.۵ فرزند بهازای هر زن است، درحالیکه میانگین غیر حریدیها کمتر از ۳ است. در نتیجه، اگر روند کنونی ادامه یابد، تا میانه قرن حاضر، حریدیها به بزرگترین گروه جمعیتی اسرائیل تبدیل خواهند شد. اما این رشد جمعیت، همراه با ضعف در مشارکت اقتصادی، تهدیدی برای ثبات اقتصادی محسوب میشود.
بر اساس آمارها میتوان در مورد وضعیت اقتصاد و اشتغال حریدیها گفت:
-تنها حدود ۵۰درصد مردان حریدی شاغلاند.
-اشتغال زنان حدود ۶۱درصد است، ولی در مشاغل کمدرآمد.
-درآمد متوسط خانوارهای حریدی حدود ۴۷درصد کمتر از میانگین است.
-نزدیک به یکچهارم این جامعه زیر خط فقر زندگی میکند.
وابستگی گسترده به کمکهای حکومتی (حدود ۵ میلیارد شِکِل در سال) و معافیتهای مالیاتی، انتقاد بسیاری از اقتصاددانان و سیاستمداران را برانگیخته است. بااینحال، اصلاح این وضعیت بهسادگی ممکن نیست، زیرا هر تلاش برای مشروط کردن بودجهها به آموزش سکولار یا کار، از سوی رهبران مذهبی بهعنوان «تهاجم به ایمان» تعبیر میشود. در سالهای اخیر برنامههایی برای آموزش حرفهای ویژه حریدیها ایجاد شده است؛ مانند دورههای فناوری اطلاعات با جداسازی جنسیتی. بااینحال، تغییرات هنوز محدود است و نرخ ترک تحصیل از این برنامهها بالا است.
نفوذ سیاسی و تعامل با رژیم
حریدیها از نظر سیاسی بسیار منسجم عمل میکنند. آنان معمولاً بر اساس دستور مستقیم خاخامهایشان رأی میدهند و احزابشان (مانند یهودوت هتوراه و شاس) بهصورت بلوکی در پارلمان اسرائیل حضور دارند.
نفوذ سیاسی حریدیها بر سه پایه استوار است:
جامعه حریدی اسرائیل نمونه نادری از ترکیب قدرت سیاسی و انزوای فرهنگی است. این ترکیب تا امروز کارآمد بوده زیرا به آنها اجازه داده است که ضمن حفظ هویت مذهبی، از ساختارهای مدرن برای بقا استفاده کنند، اما تداوم این مدل با چالشهای فزاینده روبهرو است
-رأی سازمانیافته جمعی؛
-قدرت چانهزنی در ائتلافهای شکننده اسرائیل؛
-تمرکز بر مطالبات خاص (بودجه مدارس، قوانین شبات، معافیت نظامی).
این الگوی «معامله سیاسی» باعث شده است که در ازای حمایت از رژیم، امتیازات اقتصادی و فرهنگی گستردهای کسب کنند. اما در سوی مقابل، این وضعیت خشم سکولارها و طبقه متوسط را برانگیخته و به تشدید قطببندی اجتماعی انجامیده است.
نتیجهگیری
جامعه حریدی اسرائیل نمونه نادری از ترکیب قدرت سیاسی و انزوای فرهنگی است. این ترکیب تا امروز کارآمد بوده زیرا به آنها اجازه داده است که ضمن حفظ هویت مذهبی، از ساختارهای مدرن برای بقا استفاده کنند. اما تداوم این مدل با چالشهای فزاینده روبهرو است چرا که:
-از نظر اقتصادی، نرخ پایین اشتغال و وابستگی به رژیم ناپایدار است.
-از نظر سیاسی، شکاف با اکثریت سکولار در حال تعمیق است.
-از نظر فرهنگی، نسل جدید میان وفاداری دینی و نیازهای معیشتی در تردید است.
با وجود پایداری ایدئولوژیک، نشانههایی از تغییر درون جامعه حریدی دیده میشود. نسل جوانتر، بهویژه زنان، بیش از پیش خواهان تحصیلات عالی و مشارکت اقتصادی هستند.
اینترنت و رسانههای اجتماعی، حتی در میان جوامع محدود در حال نفوذ است. برخی از مؤسسات آموزشی مانند «حریدی کالج» یا برنامه بیت اسرائیل با حفظ موازین مذهبی، به آموزش مهارتهای فنی و مدیریتی میپردازند.
این تحول تدریجی، گرچه کوچک است، اما از دید جامعهشناسی تغییر فرهنگی نقطه عطفی محسوب میشود.
در مقابل، جناحهای تندرو با هرگونه ادغام مخالفت میکنند و آن را «لغزش به سوی سکولاریسم» میدانند. این کشمکش میان انزوا و انفتاح، آینده هویت حریدی را تعیین خواهد کرد./ ایرنا
منابع:
الجزیره: الحریدیم یهود متشددون یرفضون الخدمة العسکریة
إسبانیا بالعربی: من هم الحریدیم؟ داخل عالم الیهود المتشددین الأکثر نفوذاً فی إسرائیل
العربیه: ملف شائک یتمسک به نتنیاهو.. من هم "الحریدیم"؟
الجزیره: نحو ۲۰۰ ألف من الحریدیم یتظاهرون بالقدس رفضا للتجنید
الشرق الاوسط: من هم یهود «الحریدیم» ولماذا یرفضون التجنید الإجباری بالجیش الإسرائیلی؟