به گزارش ایران اکونومیست، تیم ملی والیبال ایران در پایان مرحله مقدماتی لیگ ملتهای ۲۰۲۴ با کسب رتبه هشتم، از صعود به مرحله نهایی بازماند. این جایگاه اگرچه نسبت به برخی دورههای گذشته بهتر است، اما واقعیت این است که ایران تنها توانست مقابل تیمهایی پیروز شود که همگی در نیمه پایین جدول بودند.
برد برابر تیمهایی مانند چین، بلغارستان، هلند، اوکراین، آرژانتین و صربستان، شاید در نگاه اول امیدوارکننده به نظر برسد، اما بررسی دقیق جدول نهایی نشان میدهد که هیچکدام از این تیمها به مرحله نهایی نرسیدند و بیشتر آنها عملکرد بسیار ضعیفی داشتند.
در مقابل، تیم ملی ایران در همه بازیهایش مقابل قدرتهای سنتی والیبال جهان شکست خورد. باخت برابر لهستان، فرانسه، برزیل، آلمان و حتی آمریکا که با تیم دوم خود در مسابقات حاضر شده بود نشان داد که فاصله والیبال ایران با سطح نخست دنیا همچنان باقی است و با چند برد مقابل تیمهای متوسط، نمیتوان واقعیت را تغییر داد.
با این حال، آنچه فصل جدید والیبال ایران را از دورههای گذشته متمایز میکند، حضور سرمربیای باتجربه و حرفهای به نام روبرتو پیاتزا است. مردی که نهتنها در مسائل فنی، بلکه در مدیریت روانی تیم نیز چهرهای قابلاعتماد از خود نشان داده است. برخلاف سالهای گذشته که تیم ملی بارها درگیر حواشی بیرونی میشد، امسال تیم ملی یکدست و منظم ظاهر شد؛ بدون حاشیه، بدون خودزنی و با چهرهای منظمتر از همیشه.
پیاتزا رقابت مثبتی بین بازیکنان ایجاد کرده و اعتماد او به بازیکنان جوان قابل تقدیر است؛ اما باید پذیرفت که این تیم، هنوز در آغاز مسیر است و برای تبدیلشدن به یک تیم باکیفیت، زمان نیاز دارد. مقایسه با دوره موفقیتهای ایران در زمان سرمربیگری خولیو ولاسکو میتواند راهگشا باشد. بازیکنانی که ولاسکو هدایتشان را بر عهده داشت، پیش از آن سالها کنار هم بازی کرده بودند؛ ترکیبی از بازیکنان باتجربه و آزموده که زیر نظر مربی آرژانتینی به اوج رسیدند. موفقیت ولاسکو حاصل کار امروز و فردا نبود؛ محصول سالها ثبات ترکیب و در نهایت، تزریق یک ذهنیت برنده توسط مربی بود.
در مقابل، تیم فعلی ایران هنوز در حال ساخته شدن است. بازیکنان تازهوارد در سطح بینالمللی تجربه محدودی دارند، نیاز به زمان دارند. بنابراین، انتظار نتیجهگیری فوری، نگاهی سطحی و رسانهزده است. در این میان، آنچه نگرانکنندهتر از برخی شکستهاست، فضای بزرگنمایی و اغراق پس از پایان مسابقات است. برخی تحلیلها تلاش دارند نتایج را بیش از حد مثبت جلوه دهند و چهرهای موفق از عملکرد ایران بسازند؛ در حالی که واقعبینی مهمترین شرط اصلاح مسیر است.
هیچکدام از تیمهای بزرگ جهان با اغراق رشد نکردند. موفقیت حاصل نقد صادقانه، بازسازی تدریجی و برنامهریزی بلندمدت است. والیبال ایران نیز اگر میخواهد دوباره در جمع مدعیان قرار گیرد، باید با همان واقعبینی به مسیر ادامه دهد. ایران در این دوره نشان داد که پتانسیل کسب موفقیت را دارد؛ فضای تیم ملی از نظر روانی و فنی به ثبات نسبی رسیده و مربیای روی نیمکت نشسته که اگر مورد حمایت قرار گیرد، میتواند نسل تازهای از موفقیت را بسازد. اما این موفقیت، فقط با تداوم، حمایت منطقی و پرهیز از فضای شعاری و احساسی به دست میآید.
ایران نیاز دارد تا نسل جدید را در مسیر درست هدایت کند. تورنمنتهایی مثل لیگ ملتها، بیش از آنکه محلی برای نتیجهگیری باشند، فرصتی برای شناخت، اصلاح و آمادهسازی هستند. پیاتزا این فرصت را میخواهد و شواهد نشان میدهد که توانایی استفاده از آن را هم دارد.
والیبال ایران امروز نه در بحران است، نه در قله؛ در یک موقعیت گذار قرار دارد. گذار از نسلی فرسوده به نسلی تازهنفس که اگر درست مدیریت شود، میتواند بار دیگر نام ایران را در میان قدرتهای جهان قرار دهد. اما این راه، بدون صبر، بدون برنامهریزی و بدون نقد صادقانه، طی نخواهد شد.