به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایران اکونومیست، کنفرانس ویدیویی مشترک وزرای امور خارجه سه کشور اروپایی (E۳) و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با «عباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران؛ تازهترین تحول جدی در روابط میان ایران و اتحادیه اروپاست. بر اساس آنچه در رسانههای خبری از جزئیات این دیدار مجازی منتشر شده، وزرای امور خارجه فرانسه، آلمان، انگلیس و مسئول سیاست خارجی اروپا مدعی شدهاند که تا ایران تا آخر تابستان سال جاری برای رسیدن به یک توافق برای پیشگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه فرصت دارد و آنها در صورت عدم پیشرفت تهران در توافق هستهای، مصمم به اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل هستند.
وزیر امور خارجه ایران هم درباره جزئیات این گفتوگو با تأکید بر اینکه هر دور جدیدی از مذاکرات فقط زمانی ممکن خواهد بود که طرف مقابل برای یک توافق هستهای عادلانه، متوازن و مبتنی بر منافع متقابل آمادگی داشته باشد؛ خاطرنشان کرده است که اگر اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی میخواهند نقشی ایفا کنند، باید مسئولانه رفتار کنند و از سیاست فرسوده تهدید و فشار، از جمله تهدید به اجرای سازوکار «اسنپ بک» که فاقد هرگونه مبنای اخلاقی و حقوقی برای آن هستند، دست بردارند.
بر اساس تحلیلها و گمانههای منتشر شده پیرامون این گفتوگوها به نظر میرسد تروییکای اورپایی فرصتی دوماهه برای رسیدن به یک نسخه دیپلماتیک فراهم کردهاند اینکه اما تا چه میزان در ادعای خود برای دستیابی به فرمولی دیپلماتیک پایبند خواهند بود و تبعات این عدم پایبندی در منطقه و جهان چیست، موضوعات و پرسشهایی است که با «مرتضی مکی» تحلیلگر روابط بینالملل و مسائل اروپا مطرح کردیم.
وزرای امور خارج سه کشور اروپایی و مسئول سیاست خارجی این قاره اخیرا با وزیر امور خارجه ایران گفتوگو و اعلام کردند تا آخر شهریورماه یعنی کمتر از دو ماه دیگر، باید توافقی در زمینه فعالیتهای هستهای ایران انجام شود. سوال این است که اروپا از تشدید تنش با تهران چه اهدافی را دنبال میکند؟
در چند سال اخیر ما شاهد روابط پرتنش میان ایران و اروپا بودیم، حمله روسیه به اوکراین، جنگ غزه و تحولات داخلی ایران در سال ۱۴۰۱ مجموعهای از رویدادها و تحولاتی بود که روابط ایران با اروپا را بسیار تحت تاثیر خود قرار داد و روابط پرچالشی را رقم زد. حتی اروپایی که همواره تلاش میکرد نقش میانجی در روابط ایران و آمریکا در موضوعات هستهای بازی کند و در دولت نخست ترامپ دو بار از تصویب قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل را جلوگیری کرد اما در این مرحله از تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران حمایت کرد و در آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم حاضر به صدور بیانیهای بر علیه حمله به تأسیسات هستهای ایران نشدند. این نشان داد که اروپا تقریبا در کنار آمریکا و اسرائیل در تجاوز و سیاستهای خصمانه علیه ایران قرار گرفتهاند.
نشست مجازی که میان آقای عراقچی و دیپلماتهای ارشد اروپایی برگزار شد و فرصت دوماههای که آنها برای حل مناقشه مطرح کردند، نشان میدهد که آنها نسبت به تشدید تنش با ایران و اینکه واکنش تهران میتواند بسیاری از معادلات و محاسبات را برهم ریزد، نگران هستند. این فرصت دو ماهه میتواند هم فرصت تنفسی هم برای ایران و هم اروپا باشد تا در این میان یک راهحل میانهای را برای حصول توافق درباره برنامههای هستهای ایران مطرح کنند.
در همین فاصلهای که اخبار متعدد و متناقضی درباره فعالیتها و برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران در محافل سیاسی و رسانهای منتشر شد؛ گفتوگویی هم از آقای آنتونی بلینکن وزیر سابق امورخارجه آمریکا هم منتشر شد که در آن وی مدعی شده است که ایرانیها حاضر بودند غنیسازی کمتر از یک درصد را هم بپذیرند و با اروپاییها به نتیجه و مصالحه رسند که حمله اسرائیل و سپس آمریکا به ایران این موضوع را به حاشیه برد. اگر این موضوع صحت داشته باشد (تاکنون کسی آن را تایید یا تکذیب نکرده است) نشان میدهد که ایران حداکثر انعطاف را برای حصول یک توافق نشان داده است.
موضوع تمدید زمان برای جلوگیری از بازگشت خودکار تحریم موسوم به «اسنپبک» و تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل سناریوهایی هستند که در چند روز اخیر مطرح شده است. باید از این موارد حداکثر استفاده را برای جلوگیری از فعال شدن «اسنپبک» انجام دهیم چرا که این فعالسازی هم برای ایران و هم منطقه و جهان هزینههای سیاسی و بیثباتسازی شرایط را در پی خواهد داشت.
هر مسیری برای دیپلماسی گشوده شود باید از آن استقبال کرد، فارغ از اینکه این مسیر به توافقی منجر میشود یا نه و چه سناریوهایی در این زمینه وجود دارد، باید از دیپلماسی حمایت کرد. جمهوری اسلامی ایران هم در این مسیر میکوشد که از هر راهی برای گشایش سیاسی و جلوگیری از بنبست سیاسی استفاده کند. باید امیدوار بود و کمک کرد تا ایران و اروپا در این دو ماه به توافقی دست یابند که به نظر میرسد، دونالد ترامپ و آمریکا هم تاکنون نسبت به نقشآفرینی اروپا در این زمینه نگاه منفی نداشته است. اروپا و آمریکا برخلاف ماههای گذشته اکنون در شرایط متفاوتی به ویژه در موضوع جنگ اوکراین قرار دارند. همانطور که رئیسجمهور آمریکا سرانجام پذیرفت که باید نقشی هم برای اوکراین و اروپا در رسیدن به هر توافقی عملی با روسیه قائل شود؛ به نظر میرسد درباره مذاکرات ایران و اروپا هم آمریکاییها موافقت ضمنی را اعلام کرده و موضوع دیدار دیپلماتهای ایرانی و اروپایی در روزهای آینده در وین یا ژنو جدی شده است.
در حال حاضر اعلام شده که اروپا پیشنهاد تمدید زمان قطعنامه 2231 را داده که به معنای پرهیز از بازگرداندن خودکار تحریمها خواهد بود. آیا ایران این پیشنهاد را خواهد پذیرفت و در صورت پذیرش چه امتیازات و عواقبی را در پی خواهد داشت؟
در حال حاضر ایران شرایط سیاسی، اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک بسیار سختی دارد و گرچه توانسته در جنگ دوازه روزه ضربات کاری به رژیم صهیونیستی وارد کند اما از این جنگ آسیب زیادی هم دید. هر مسیری برای دیپلماسی گشوده شود باید از آن استقبال کرد، فارغ از اینکه این مسیر به توافقی منجر میشود یا نه و چه سناریوهایی در این زمینه وجود دارد، باید از دیپلماسی حمایت کرد. جمهوری اسلامی ایران هم در این مسیر میکوشد که از هر راهی برای گشایش سیاسی و جلوگیری از بنبست سیاسی استفاده کند.
این موضوع هم به نفع ایران و هم به نفع اروپاست، چون اگر در اثر یک بنبست سیاسی، «اسنپبک» فعال شود، هم ایران و غرب دچار زیانهای بسیار جدی شده و یک شرایط عدم قطعیت و بیثباتی غیرقابل پیشبینی در سطح منطقه به جود خواهد آمد. برای مثال همین حملاتی که رژیم صهیونیستی در چند روز گذشته علیه تمامیت ارضی سوریه انجام داد و وضعیت بلاتکلیفی و خلایی که در این کشور ایجاد شده، نشان میدهد که نبود راهحل دیپلماتیک تا چه حد میتواند به منزله یک زلزله بزرگ سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای همه کشورهای منطقه تلقی شود.
به نظر میرسد اگر اروپاییهای پذیرفتهاند که یک فرصت دوماههای را برای یافتن راهی به منظور حصول توافق سیاسی با ایران در نظر گیرند، ناشی از مسائل میدانی و ناامنیهایی است که در منطقه وجود دارد. این موارد همه میتواند از عوامل و انگیزههایی باشد که اروپا بداند ناامنی تا چه اندازه میتواند برای آنها که در جوار و کنار خاورمیانه هستند خطرآفرین باشد. اروپا تحولات سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ را به یاد دارند که حجمی از مهاجران از سوریه به سمت مرزهای اروپا روانه شدند و این قاره را با وضعیت دشواری مواجه کرد و این میتواند تکرار شود. اگر ناامنی در سوریه و دیگر کشورهای منطقه گسترش پیدا کند، تبعات آن بسیار بسیار گستردهتر از بحران آن سالها برای اوپا خواهد بود.
اگر در اثر یک بنبست سیاسی، «اسنپبک» فعال شود، هم ایران و غرب دچار زیانهای بسیار جدی شده و یک شرایط عدم قطعیت و بیثباتی غیرقابل پیشبینی در سطح منطقه به جود خواهد آمد. وزیر امور خارجه در گفت وگو با اروپایی ها آغاز مذاکرات را منوط به آمادگی طرف مقابل برای یک توافق عادلانه، متوازن و مبتنی بر منافع متقابل اعلام کرد. به نظر شما توافق عادلانه با توجه به شرایطی که در آن هستیم چه مختصاتی باید داشته باشد؟
هیچ توافقی نباید قدرت بازدارندگی ایران را کاهش دهد چون ایران چیزی فراتر از پیمان NPT نمیخواهد و توان موشکی ایران در خدمت امنیت کشور دربرابر تجاوز است. جنگ دوازده روزه اهمیت این توان موشکی را در دفاع از امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور به خوبی نشان داد. یکی از مطالبات ایران در هرگونه مذاکره و توافقی در این زمینه خواهد بود که این توان بازدارندگی کاهش نیابد.
از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران به دنبال آن است که بتواند اهرم ایرانهراسی را که امریکا و رژیم صهیونیستی در سطح منطقه و در چند دهه گذشته در دست داشت و تلاش کرد با امنیتیسازی پرونده هستهای ایران در سطح منطقهای؛ تهران را تهدیدی برای همسایگان نشان دهد، از دست آنها بگیرد. رژیم اسرائیل و آمریکا در چارچوب این اهرم و ایرانهراسی اقدامات و عملیاتهایی علیه ایران توجیه کرد و راه خنثیسازی این اهرم و سناریو جز دیپلماسی چیز دیگری نیست. این دیپلماسی باید به انسجام و وحدت ملی به توان دفاعی و نظامی کشور متکی باشد و این مفاهیم برای حضور قدرتمندانه دیپلماتهای ایرانی پشت میز مذاکره ضروری هستند و همافزایی میکنند.
ایران نهایت انعطاف را برای اینکه اروپاییها به یک راستیآزمایی درباره فعالیتهای هستهای ایران دست یابند؛ نشان داده است. اگر غرب واقعا نگران غنیسازی در ایران است با این نوع پیشنهادات خواست آنها تحقق خواهد یافت اما اگر جز این باشد؛ ایران هم در برابر تهدیدات آنها مقاومت کرده و خواهد کرد. با این همه برای پیشگیری از هرگونه درگیری و تنش باید راه دیپلماسی را باز گذاشت. شرایط نه جنگ نه صلح برای ایران بسیار سخت بوده و اداره کشور را دشوار خواهد کرد و ما باید از این مرحله عبور کنیم. روابط و کنشگری ایران و اروپا در این دو ماه آینده بسیار حساس بوده و میتواند با گشایشهایی هم همراه باشد.
هیچ توافقی نباید قدرت بازدارندگی ایران را کاهش دهد چون ایران چیزی فراتر از پیمان NPT نمیخواهد و توان موشکی ایران در خدمت امنیت کشور دربرابر تجاوز است. جنگ دوازده روزه اهمیت این توان موشکی را در دفاع از امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور به خوبی نشان داد. آیا مذاکرات با اروپا میتواند پلی برای مذاکرات با آمریکا هم ارزیابی شود یا این دو را باید جدا از هم دید؟
در حال حاضر و متاسفانه ایران به پل همسویی و همگرایی میان آمریکا و اسرائیل و اروپا تبدیل شده است. با وجود آنکه آمریکا و اروپا بر سر مسائل سیاسی، اقتصادی و امنیتی اختلافات عمیقی دارند که در ۸۰ سال گذشته به این سطح نرسیده و روابط تا این اندازه به چالشی نبوده است؛ اما بر سر ایران به نوعی همگرایی رسیدهاند. گفتوگوهای ایران و اروپا میتواند کمک کند که اروپا دستکم با احتیاط یا ملاحظات بیشتری درخصوص ایران با آمریکا و اسرائیل همسویی داشته باشد. قطعا این گفتوگوها میتواند در جهت رفع تنش با آمریکاییها هم باشد.
آمریکا در موضوع اوکراین به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند پرونده جنگ را بدون همراهی اروپا حل کنند و به نظر میرسد پس از حملات دوازده روزه به ایران، باز هم واشنگتن به این نتیجه رسیده است که اروپاییها میتوانند در مقایسه با دیگر میانجیگران منطقهای مانند کشورهای عربی و عمان و قطر یا چین و روسیه، بهتر و بیشتر میتوانند در جهت رسیدن به یک توافق با ایران کمککننده باشد. گرچه در حال حاضر تروییکای اروپا و ایران روابط بسیار پرتنشی را دنبال میکنند و لحن خصمانهای وجود دارد اما مقابل این دیپلماسی فشار، قطعا دیپلماسی عمومی و رسانهای میتواند فرصتی برای خروج از این شرایط سیاسی و اقتصادی سخت برای جمهوری اسلامی ایران باشد.