تاکنون تجربه سیاست نشان داده که شرکای نزدیک و دوست آمریکا هم نتوانستهاند به راهکار و مدل رفتاری قابل اتکا در قبال ترامپ دست پیدا کنند و با استفاده از آن به تنظیم کنشگری و تعامل اقتصادی و سیاسی با آمریکای ترامپ بپردازند.
اهمیت این موضوع زمانی برجسته میشود که امروز کشورهای عضو اتحادیه اروپا و حوزه نفتا (همسایگان شمالی و جنوبی ایالات متحده) بیشترین تهدید و خطر را در حوزه اقتصادی و تجارت خارجیشان از ناحیه ترامپ میبینند. این در حالی است که سابقا بزرگترین حامی مالی و تجاری این کشورها، آمریکا بود.
اعمال تعرفههای ۲۵ الی ۵۰ درصدی در حوزه تجارت خارجی با کشورهای مکزیک، کانادا و نیز اتحادیه اروپا در کنار ابعاد و تاثیرات جدی بر اقتصاد جهانی و روند تجارت بین الملل، اساسا مناسبات قدرت در سیاست بینالملل را دگرگون ساخته است.
مقصود این نوشتار تبیین ماهیت ایدئولوژیکی و گفتمانی ترامپ در جهان سیاست است و اینکه ترامپ معمای پرچالشی برای همه قدرتهای جهانی اعم از رقبا و شرکای آمریکا است.
غیر قابل پیشبینی بودن، برجستهسازی نقش یک قهرمان اسطورهای و عقلانیت مطلق اقتصادی خودپنداشته بخش مهمی از پازل رفتاری ترامپ است که در صحنه عمل و در روابط بینالملل به تعبیر «روزکرانس» نظریهپرداز روابط بینالملل به مثابه یک بازیگر آشوبساز در روابط بینالملل ایفای نقش میکند.
این بازیگر آشوبساز، ترجمان و تجلی رفتار عملی و گفتمانی ترامپ است و باید به این نکته توجه داشت که در پسینه ذهنی خود ترامپ، این تصور وجود دارد که کنشگری سیاسیاش در راستای تحکیم صلح و امنیت بینالمللی است.
این تناقض در ذهن و رویه عملی ترامپ هم ناشی از بهرهگیری و متاثر بودن او از مدل رفتاری بیزینسی و دلالی و اپلای کردن آن در سپهر سیاست است.
رفتار و کنشورزی ترامپ چه در دور اول ریاست جمهوری و همچنین در دوره اخیر نشان داده که از پیچیدگی و ابعاد ناپیدای سیاست به دور بوده و بر همین اساس، در اهداف و رویکردهای کلان سیاسیاش نظیر تنشزدایی با کره شمالی، پایان دادن به جنگ اوکراین، تنازع تجاری با قدرتهای بزرگ، طرح توافق عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی منطقه و ... با بنبست و ناکامی مواجه شده است.
در تبیین ناکامی این رویکردها میبایست به این گزاره توجه کرد که از منظر ترامپ، قدرت اقتصادی و تجاری آمریکا همه قدرتها را به تعظیم در برابر آمریکا وامیدارد و این در حالی است که در سیاست مساله پرستیژ و حیثیت سیاسی جایگاه اساسی دارد.
اقتصاد در خدمت گفتمان و ایدئولوژی سیاسی هر کشوری است و بر همین اساس، کشورها بر پایه دکترین سیاسیشان به تنظیم و جهتگیری منافع اقتصادی و تجاریشان اقدام میکند؛ موضوعی که ترامپ برخلاف آن باور داشته و همه چیز را در قدرت اقتصادی و اهرم زور میداند و این تصور را دارد که با ارعاب اقتصادی و تجاری میتواند به اهداف و جاهطلبیهای سیاسی خود برسد.
* بر اساس اسطورههای یونانی، «پاندورا» اولین زن جهان که با دزدیده شدن آتش به دست زوجش «پرومته» بخشی از جریمه بشریت به حساب میآمد، جعبهای از «زئوس» خدای اصلی پانتئون یونانی دریافت کرد تا به انسان ها هدیه دهد و سفارش کند که هرگز آن را نگشایند؛ جعبهای با محتوای تمامی بلاهای ناشناخته و شوربختیهای بشریت از جمله فقر، بیماری، مرگ و ...
** کارشناس مسائل بینالملل