دوشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 21 - ۲۴ محرم ۱۴۴۷
۲۸ تير ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۴
تناقض‌های مکانیسم ماشه

بررسی فشارهای هم‌زمان داخلی و خارجی به دستگاه دیپلماسی

اولین موج تخریبی در شهریورماه سال گذشته با اشاره عراقچی به امکان استفاده تروئیکای اروپایی تا قبل از بازه زمانی پایانی قطعنامه ٢٢٣١ از مکانیسم ماشه یا اسنپ‌بک، آغاز شد و تندروها با تقطیع سخنان ظریف مدعی دروغگویی او شدند و گفتند که ظریف مدعی شده چیزی به اسم مکانیسم ماشه یا اسنپ‌بک در برجام و قطعنامه ٢٢٣١ وجود ندارد و اکنون آن سخنان با اظهارات عراقچی در تناقض است.
کد خبر: ۸۲۱۸۱۱

هنوز طنین و غریو موج انفجار از ذهن مردم پاک نشده، هنوز گرد و غبار تجاوز نظامی دو قدرت اتمی به جای جای میهن‌مان به تمامی فرو ننشسته و در کلام هنوز امنیت روانی مخدوش‌شده التیام نیافته که طیفی از سیاسیون اسب‌ها را زین کرده‌اند، بلندگوها را آذین بسته‌اند و توپخانه را به سمت جبهه خودی نشانه رفته‌اند و با تمام قدرت به عرصه و صحنه مجادلات طیفی و سیاسی و جناحی ورود کرده‌اند؛ آن‌هم با همان دست‌فرمان قدیمی و بهانه‌جویی‌های نخ‌نماشده و گزاره‌هایی که سال‌هاست به آنها پاسخ گفته شده و در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری نیز، این گفتار و کردار به بوته رای ملت گذاشته شد و یک «نه» بزرگ دریافت کرد.

اما نه آن پاسخ قاطع و نه این تجربه نزدیک و تلخ، مانع از سرگیری و تکرار همان مواضع عجیب و طردشده از سوی افکارعمومی نشده است. سخن از تحرکات دلواپسان دور و خالص‌سازان این چند صباح اخیر است که اگر نام و عنوان آنان تغییر کرده، مشی و مواجهه ایشان در قبال برجام و دیپلماسی تعاملی-تعادلی با همه تجربیات دور و نزدیک، تفاوت نکرده است.

هرچند که کشور در بحبوحه یک نزاع پیدا و پنهان تمام‌عیار با دشمن متجاوز باشد و نقل همه محافل سیاسی و رسانه‌ای و انذار و تصریح عالی‌ترین مقام سیاسی و نظامی و مذهبی کشور مبنی بر لزوم و حفظ و حراست از «اتحاد ملی». بالاخره، فارغ از همه فعل و انفعالات تکان‌دهنده و پرشتاب اخیر، چه فرصتی برای این جماعت بهتر از ١٠سالگی انعقاد برجام، به‌خصوص آنکه زمزمه‌های بهره‌گیری تروئیکای اروپایی از اهرم مکانیسم ماشه هم قرین آمده است و آنان بعید بود که چنین فرصتی را برای پیگیری دعواهای دور و دراز جناحی و طیفی خود از دست بدهند و به سادگی از کنار آن گذر کنند. در ادامه از دو زاویه کلی به این موضوع خواهیم پرداخت.

فرافکنی به بهانه مکانیسم ماشه

اولین موج تخریبی در شهریورماه سال گذشته با اشاره عراقچی به امکان استفاده تروئیکای اروپایی تا قبل از بازه زمانی پایانی قطعنامه ٢٢٣١ از مکانیسم ماشه یا اسنپ‌بک، آغاز شد و تندروها با تقطیع سخنان ظریف مدعی دروغگویی او شدند و گفتند که ظریف مدعی شده چیزی به اسم مکانیسم ماشه یا اسنپ‌بک در برجام و قطعنامه ٢٢٣١ وجود ندارد و اکنون آن سخنان با اظهارات عراقچی در تناقض است. این در حالی است که ظریف به‌درستی گفته بود چنین عناوینی در متن برجام و قطعنامه نیست.

در واقع، آنچه که به مکانیسم ماشه توسط رسانه‌ها و مقامات غربی بدان اشاره می‌شود، فرآیند رسیدگی به اختلافات مندرج در بندهای ٣۶ و ٣۷ برجام است که به‌عنوان اهرم تضمینی برای بازگشت قطعنامه‌های قبلی که با قطعنامه ٢٢٣١ در بازه زمانی اجرای برجام (١٠سال تا پایان) تعلیق و در انتهای آن لغو می‌شد، برای طرف‌های مشارکت‌کننده در برجام فراهم آورده بود و اکنون با نزدیکی به آن موعد زمانی پایانی طرف‌های اروپایی قصد دارند با بهره‌گیری از آن برجام را کان‌لم‌یکن کرده و مانع ابطال همه قطعنامه‌های الزام‌آور علیه ایران و برنامه هسته‌ای آن شوند.

در برهه اخیر و در موج دوم حملات به بهانه نزدیکی به ضرب‌الاجل امکان راه‌اندازی مکانیسم ماشه که دو ماه این فرآیند به طول می‌انجامد و تا مهرماه و پایان زمانی قطعنامه٢٢٣١ فرصت چندانیباقی نمانده است، طیف‌های داخلی منتقد برجام به جای انتقاد از نقض‌عهد طرف‌های غربی و تخلف واضح و آشکار آنان از عدم توجه به تعهدات طرف مشارکت‌کننده در توافق، با حمله به برجام و طرف ایرانی اصل توافق را مورد حمله مجدد قرار می‌دهند و نقدهای قدیمی را باز تکرار می‌کنند. حتی امیرحسین ثابتی، نماینده تهران در مجلس، گفته است که برای اولین بار در معاهدات و توافقات بین‌المللی مفادی همانند مکانیسم ماشه گنجانده شده است.

این در حالی است که در تمامی توافقات و قطعنامه‌های خروج از ذیل فصل٧ منشور ملل متحد در خصوص لیبی، عراق و… به‌وضوح به موضوع بندهای بازگشت قطعنامه‌ها به‌عنوان تضمین حقوقی توافق اشاره شده است، مضاف بر آن حتی در یک توافق و قرارداد ساده حقوقی هم شرط فسخ را شاهد هستیم و چگونه می‌شود که در توافقی بین‌المللی بدون گنجاندن تضمین‌های لازم از این دست، از اساس توافقی تدوین و به مرحله اجرا گذاشته شود؟ همانگونه که تاکنون این ایران بوده که عطف به این دو بند مندرج در برجام به طور عملی و در پاسخ به نقض تعهدات طرف‌های غربی از مکانیسم ماشه استفاده کرده است.

در خصوص دیگر اظهارات و ادعاهای سعید جلیلی و طیف همراه او در خصوص برجام هم هیچ چیز تازه‌ای وجود ندارد که در این مقال ارزش پاسخگویی داشته باشد و در همان برهه توسط تیم مذاکراتی چه در کمیسیون تخصصی و چه در عرصه و بستر رسانه‌ای پاسخ مفصل و مشروح داده شده است و تنها نکته آن است که درست در این هنگامه منازعه سخت و تصاعد بحران با دشمنان خارجی، این دوستان داخلی یاد تسویه‌حساب‌های سیاسی خود افتاده و بر طبل انشقاق و دودستگی در برابر راهبرد اتحاد ملی می‌پردازند.

اشتباه راهبردی تروئیکای اروپایی

از اساس برجام برای چه چیزی منعقد شد و موضوعیت حقوقی و دیپلماتیک یافت؟ توافق برنامه جامع اقدام مشترک که به اختصار «برجام» نامیده شد و می‌توانست منجر به خلق یک پارادایم جدید در نظام روابط بین‌الملل باشد، همانگونه که از اسم آن بر می‌آید، حاصل مشارکت فعال تمامی ذینفعان در فرآیند توافقی بود که حق استفاده صلح‌آمیز ایران از برنامه هسته‌ای خود را تضمین کرده و در قبال آن با بده‌بستان به عمل آمده مندرج در بندهای توافق، طرف ایرانی با چشم‌پوشی از توسعه برنامه هسته‌ای خود و پذیرش بازرسی و نظارت فراپادمانی، از فواید اقتصادی لغو تحریم‌ها بهره‌مند شود.

در بخش انتفاع ایران از لغو تحریم‌ها که طرف اروپایی به‌خصوص بعد از خروج آمریکا به هیچ‌یک از تعهدات خود عمل نکرد و در بخش دوم نیز به هنگامی که طرف آمریکایی مراکز هسته‌ای ایران را بمباران و زیرساخت‌های آن را نابود کرد، مقامات تروئیکای اروپایی نه‌تنها چنین تجاوزی را محکوم نکردند که برخی از آنها به تایید آن نیز پرداختند.

نقش تروئیکای اروپایی به‌عنوان یکی از طرف‌های ناظر و فاقد وظیفه و الزام در برجام نیست. آنان به‌عنوان «مشارکت» کننده در معاهده‌ای بین‌المللی به لحاظ حقوقی وظایف و تعهداتی دارند، اینکه بعد از ١٠سال از حضورشان در برجام، یادشان افتاده که از ظرفیت مفاد منجر به پس‌گشت قطعنامه‌ها استفاده کنند؛ نه‌تنها با عقل سلیم و اصول بدیهی حقوق بین‌الملل در تناقض است که بعد از تجاوز نظامی آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران و نابودی برنامه هسته‌ای کشور، اصل و اساس و رکن رکین انعقاد برجام از حیز انتفاع ساقط شده است و به زبان ساده اکنون برنامه هسته‌ای وجود خارجی ندارد که قطعنامه‌های معطوف به آن موضوعیت داشته باشد و بازگشت آن قطعنامه‌ها آن‌هم به‌عنوان عضوی از برجام که آن نیز موجودیتش موضوعیتی در شرایط فعلی ندارد، توجیه‌پذیر باشد.

مضاف بر همه اینها، تروئیکای اروپایی اگر بخواهد مکانیسم ماشه را به اجرا گذارد، همین ته‌مانده اعتبار دیپلماتیک خود به‌عنوان یک طرف مذاکراتی را خط بطلان کشیده و در آینده نمی‌تواند در مذاکرات محتمل پیش رو برای خود طرفینی قائل باشد، دلیلی ندارد که ایران با یک طرف فاقد کوچکترین اراده و دستاورد و دستاویزی وارد مذاکره شود و بی‌شک یکی از بازندگان اصلی این فرآیند تروئیکای اروپایی خواهد بود که روزگاری طرف اصلی مذاکرات با ایران بود.

به هر تقدیر، آنچه که در شرایط فعلی نمود عینی و محسوس دارد، تخریب عقلانیت دیپلماتیک و رویکرد مبتنی بر سه عنصر، عزت و حکمت و مصلحت در مواجهه دیپلماتیک با دشمنان در اردوگاه خودی و البته فرصت‌طلبی رندانه طرف اروپایی در وضعیت کنونی است که حرکت در مسیر دیپلماسی را بیش و پیش از هر زمانی سخت و حساس و تعیین‌کننده کرده و حمایت عمومی حاکمیتی و مردمی را از یک‌سو و هوشیاری و تکاپوی دوچندان مردان دیپلماسی ایرانی را از سوی دیگر می‌طلبد.

*روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی

منبع: روزنامه هم‌میهن ۲۸ تیرماه ۱۴۰۴

آخرین اخبار