يکشنبه ۲۲ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 13 - ۱۶ محرم ۱۴۴۷
۲۲ تير ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۶

زیبا حکومت کنیم

سیاست زیباست و زیبایی را دوست دارد. امروز، بیش از هر روز، مقبولیت و مشروعیت و کارآمدی حکومت‌ در این مرزوبومِ کهن در گرو «سیاستِ زیبا» و «‌حکومت‌مندیِ زیبا» قرار گرفته است. اما این سیاست زیبا و زیباحکومت‌کردن کدام است و نمادها و نمودهای‌اش کدام؟
کد خبر: ۸۱۹۴۰۵

بگذارید برای یافتن پاسخی برای این پرسش از استراتژیست‌های تبلیغاتی آغاز کنیم که تلاش دارند به ‌ما بگویند، باید در ابتدای طراحی هر آگهی تبلیغاتی، مفهومی قوی داشته باشیم. برای تأثیرگذاری بر مخاطب، ابتدا باید در مورد مفهوم فکر کنیم و سپس به طراحی بپردازیم تا در مسیر درست برای ایجاد تبلیغاتی قرار بگیریم که مخاطبان‌ آن‌ را می‌فهمند، به‌خاطر می‌سپارند، با آن ارتباط برقرار می‌کنند و مهم‌تر از همه، به آن عمل می‌کنند… و از این رهگذر، به‌ ما بیاموزند که مفاهیم (زبان) برای سیاست‌ورز، به رنگ‌ها می‌ماند برای نگارگر؛ به سنگ‌ها برای پیکرتراش؛ یا به آواها برای آهنگساز.

رنگ‌ها، آن‌گاه که به قلم نگارگرانی شگفتی‌کار، چون داوینچی یا روبنس یا رامبراند، با هم درمی‌آمیزند، جانی شگرف می‌یابند. پرده‌هایی برنگاشته می‌شوند، با ارزش زیباشناختی بسیار که بسی از آن رنگ‌ها دورند. تخته‌سنگی بی‌ارج که به هر تخته سنگی دیگر می‌ماند، آن‌گاه که قلم آهنین هنرمندی بی‌مانند چون میکل‌آنژ آن‌ را برمی‌تراشد، دیگر تخته‌سنگی مرده و افسرده نیست؛ جان می‌گیرد. آن‌گاه که میکل‌آنژ قلم به‌دست می‌گیرد، موسی یا داود از دل سنگِ سخت بدر می‌آیند. در آن هنگام، تخته‌سنگ موساست؛ داود است. آواهای پراکنده‌ی آهنگین، آن‌گاه که با هنر فراسویی و جادویی موسیقی‌دانی چون بتهوون درهم می‌تنند؛ به یکدیگر می‌پیوندند؛ درمی‌آمیزند، پیکره‌هایی باشکوه، شگفت، جاندار می‌آفرینند که سمفونی‌های اوست.

بتهوون جان بی‌آرام و شوریده‌ی خویش را در این پیکره‌های شگرف می‌ریزد؛ می‌دمد، آن‌چنان‌که گویی هر سمفونی او توفانی است سهمگین که در پیکره‌ی آواها به بند کشیده شده است. آن‌گاه که توفان بند می‌گسلد، او را هم‌چون خاشاکی، خرد و سبک برمی‌گیرد؛ درمی‌رباید؛ تا در جهان‌هایی ناشناخته و رازآمیز؛ در جهان‎های جان دراندازد. نگاره‌های داوینچی، روبنس و رامبراند، آمیزه‌ای از رنگ‌هاست؛ اما چیزی است فراتر از آن‌ها. تندیسه‌های میکل‌آنژ از سنگ برآمده‌اند، اما سنگ نیستند. سمفونی‌های بتهوون را آواها پدید آورده‌اند، لیک این آواها در پیکره‌ی سمفونی او جانی یافته‌اند که هنر بتهوون است.

به همان‌سان، واژگان و مفاهیم که همانند در گفتار و نوشتار دیگران درمی‌آیند، چون مصقول هنر و فن و دانش و تجربه‌ی سیاست‌پیشه می‌شود، به زینت برترین دانش‌ها (علم‌ها) یعنی سیاست آراسته می‌شوند. واژگان و مفاهیم، در زبان و بیانِ سیاست‌پیشگان، آن‌چنان قوام و ورز می‌یابند، درهم می‌پیوندند، سامان می‌یابند، معنا می‌یابند، که جاندار می‌شوند، کنش می‌شوند، تیغ تیز می‌شوند، شور و شورش می‌شوند، انگیزش و افروزش می‌شوند. سیاست‌ورز فرزانه، با اکسیر بیان که دانشی است که در آن از چگونگی بازگفت و بازنمود اندیشه به شیوه‌های گوناگون سخن می‌رود، کلام و کلمه را به امر سیاسی تبدیل می‌کند.

آن‌چه آن را زیباشناسی زبان (گفتار و رفتار) سیاسی می‌نامیم، نمایشی است شور/شورش‌آفرین در تئاتر «آرایه» (برونی‌ترین، آشکاراترین، پیکرینه‌ترین گونه‌ی سیاست‌ورزی) و «آن» (درونی‌ترین، نهان‌ترین، نهادینه‌ترین گونه‌ی آن. «آن»، آن زیبایی رازآلود فسون‌کار است که دریافته می‌شود؛ اما به‌درستی و روشنی، بازگفته و بازنموده نمی‌تواند آمد. همه‌ی زیباشناسی زبان سیاسی را، همه‌ی آن شگرفی‌ها و شگفتی‌ها، تأثیر و تأثرها، شور و شرر و شیدایی‌ها، قدرت و مقاومت‌ها، در همین رازآلودگی و ابهام و ایهام و دگر/دیگرشوندگی زبانِ سیاسی نهفته است. آرایه‌ها، در زبان سیاسی زیورهایی را مانند که صورت و سیرت زشت، زمخت، خشن، خام و بی‌اندام، سست و ناتندرست، ناهموار دل‌آزار و توتالیتر «آن» را زیبا، لطیف، و دموکراتیک می‌نماید و دیوی را دلارامی دلارا، فرتوتی بی‌غر و فروغ و چرکینی چروکیده و ژنده‌ای ژولیده را زیبا و فریبا بازنمایی می‌کند.

بی‌تردید، آن‌چه را که به‌نام سیاست و قدرت و حکومت در اکنونیت خود تجربه کرده و می‌کنیم نمی‌توان با صد بزک و آرایش و پیرایش زیبا تعریف کرد. چنان‌چه بپذیریم سیاست و حکومت آن‌گاه زیباست که قادر باشد به یاری ترفندها و شگردهای بدیع و بیان و معانی، نهاد و نهان و اندرونه و بیرونه‌ی یک کرده و یا ناکرده، گفته و یا ناگفته را بیاراید و به نغزی و نازکی و پندارخیزی، کارا و دلارا جلوه‌ دهد، بی‌درنگ باید بپذیریم که آن‌چه به این نام‌ها تجربه می‌کنیم، هر چه باشد، زیبا نیست. سیاست راستین، سیاستی معطوف به دانش حال‌های زبان (چگونه دیگرگون‌شدنِ زبان به بایستگی حال و هنجارها و ریخت‌ها و کاربردهای متفاوت و متکثر یافتن) است، نه دانشی ناظر بر ضدحال‌ها یا حال‌وش‌های‌ صوری و صورتکی. امروز، جامعه‌ی ما، سیاست و حکومت زیبا را پیمودنی می‌خواهد، نه نمودنی، عملی می‌خواهد، نه گفتنی. سیاست زیبا، آن است که مردم زیبایی آن را در تمامی دقایق زندگی روزمره‌ی خود تجربه می‌کنند. سیاست زیبا، از جنس تدبیر است: جزئی از راه‌حل مشکلات است، ممکن‌کردن ناممکنات است، آفرینش‌گر زندگی به‌مثابه یک اثر هنری است، گشوده به روی نقد و تغییر و امر نو است، کاستن از دشمنی‌ها و افزودن بر دوستی‌ها است، تدبیرگر کارهای بزرگ و مهمات جلیل است، و شورشی است علیه جهل و حمق یا تجاهل و تحامق و خافل و عاطل و باطل و خفض و رفع (برداشت و فروداشت. فرودآوردن و بالابردن. ترقی‌دادن و تنزل‌دادن) نابهنگام.

منبع: روزنامه آرمان امروز،‌ یکشنبه، ۲۲ تیر ۱۴۰۴

آخرین اخبار