به گزارش ایران اکونومیست، تازهترین نظرسنجی مشترک شبکه اسکاینیوز و روزنامه تایمز که توسط مؤسسه یوگاو انجام شده، نشان میدهد حزب اصلاح (Reform UK) به رهبری نایجل فاراژ به سطح بیسابقهای از محبوبیت در میان رأیدهندگان انگلیسی دست یافته است. این حزب با کسب ۲۹ درصد آرا، نهتنها از حزب کارگر پیشی گرفته، بلکه بالاترین میزان حمایت از زمان تأسیس خود را نیز ثبت کرده است.
حزب حاکم کارگر به رهبری سر کییر استارمر، با کاهش یکدرصدی، اکنون روی ۲۲ درصد ایستاده و حزب محافظهکار به رهبری کمی بدنوک با سه درصد افت، تنها ۱۷ درصد از حمایتها را در اختیار دارد؛ این ضعیفترین عملکرد حزب از زمان بحران برگزیت است. لیبرالدموکراتها و حزب سبز نیز بهترتیب با ۱۶ و ۱۰ درصد در جایگاههای بعدی قرار دارند.
در شرایطی که تنها یک هفته از شکست محافظهکاران در انتخابات محلی میگذرد، این نتایج ضربهای دیگر به موقعیت احزاب سنتی وارد کرده است. تحلیلگران معتقدند نارضایتی از عملکرد دولتهای متوالی محافظهکار، همراه با ناامیدی از مواضع محتاطانه حزب کارگر، بخشی از رأیدهندگان را به سوی گزینههای رادیکالتری مانند فاراژ سوق داده است.
نایجل فاراژ که سابقه طولانی در بهرهبرداری از فضای ضدمهاجرتی و ملیگرایی اقتصادی دارد، پیشتر با حزب برگزیت نقشی کلیدی در خروج انگلیس از اتحادیه اروپا ایفا کرده بود. اکنون نیز به نظر میرسد در سایه بحرانهای اقتصادی، نارضایتی از سیاستهای مهاجرتی و چالشهای مربوط به امنیت اجتماعی، بار دیگر پایگاه اجتماعی قدرتمندی برای خود ایجاد کرده است.
پدیدهای فراتر از انگلیس؟ اروپا در معرض یک چرخش سیاسی
هرچند تمرکز اصلی این نظرسنجی بر انگلیس است، اما روندهای مشابه در دیگر کشورهای اروپایی نیز مشاهده میشود. در فرانسه، حزب اجتماع ملی به رهبری مارین لوپن بار دیگر در نظرسنجیها پیشتاز است و در آلمان، حزب آلترناتیو برای آلمان (AfD) بهرغم محدودیتهای قانونی و فشار رسانهای، به دومین نیروی سیاسی کشور تبدیل شده است. در ایتالیا، جورجیا ملونی از جناح راست، نخستوزیری را در اختیار دارد و در اسپانیا، حزب واکس نفوذ فزایندهای یافته است.
برخی تحلیلگران معتقدند که این روندها از بازگشت فضای محافظهکارانه به اروپا حکایت دارد؛ فضایی که با بحران مهاجرت، نارضایتی اقتصادی و احساس تهدید هویتی پیوند خورده و به بستر مناسبی برای احزاب راستگرا تبدیل شده است. نگرانی از امنیت مرزها، دفاع از ارزشهای سنتی، و بدبینی به نهادهای فراملیتی مانند اتحادیه اروپا، از محورهای مشترک در گفتمان این جریانهاست.
در کنار این روندها، نگرانیهایی درباره رشد افراطگرایی و کاهش تابآوری دموکراتیک در جوامع غربی نیز مطرح است. گروهی از کارشناسان هشدار میدهند که اگر این احزاب بدون تعدیل گفتمان خود به قدرت برسند، ممکن است سیاستهای محدودکنندهای در قبال آزادیهای مدنی، مهاجران و رسانهها اعمال کنند. تجربه کشورهای اروپای شرقی در سالهای اخیر نشان داده است که استحاله تدریجی نهادهای دموکراتیک میتواند از مسیر صندوق رأی نیز رخ دهد.
آینده سیاسی انگلیس و چند سناریو محتمل
با توجه به شتابگیری حمایت از حزب اصلاح، سناریوهای مختلفی برای انتخابات آتی پارلمانی در انگلیس مطرح شده است. برخی ناظران معتقدند که در صورت تثبیت روند موجود، این حزب میتواند نقشی کلیدی در تعیین توازن قوا ایفا کند، هرچند رسیدن به اکثریت پارلمانی هنوز دور از انتظار بهنظر میرسد. در مقابل، سناریویی هم مطرح است که بر اساس آن، افزایش سهم رأی حزب اصلاح به تقسیم آرا در اردوگاه راست منجر شده و در نهایت به نفع حزب کارگر تمام شود.
در هر صورت، آنچه روشن است اینکه فضای سیاسی انگلیس و به طور کلی اروپا، وارد مرحلهای جدید از بازتعریف محورهای رقابت سیاسی شده؛ مرحلهای که در آن اعتماد عمومی به احزاب سنتی متزلزل شده و نیروهای نوظهور، هرچند با سابقه رادیکال، در حال کسب مشروعیت جدید هستند.
ناظران معتقدند که افزایش محبوبیت جناح راست در انگلیس و دیگر نقاط اروپا، تنها یک تحول انتخاباتی نیست، بلکه بازتابی از شکافهای عمیق اجتماعی، اقتصادی و هویتی است که در سالهای اخیر تشدید شدهاند. بیاعتمادی به نخبگان، بحران مشروعیت احزاب قدیمی و احساس حاشیهنشینی در بخشی از جامعه، بسترهایی هستند که به رشد جریانهای راست افراطی میدان دادهاند. اگر این علائم بهموقع درک و مدیریت نشود، ممکن است ساختار سیاسی اروپا با پیامدهای عمیقتری مواجه شود.