ایران اکونومیست- اینها همگی بر رفتار بازار سرمایه تاثیرگذار است البته مسئولان نسبت به کاهش نرخ سود بانکی به دفعات تاکید کردهاند.
آیا اعتماد از دست رفته دوباره به بورس باز خواهد گشت؟
سهامدارانی که خاطره خوشی از ریزشهای مکرر شاخص در سال ۹۳
نداشتند، سال جدید را به امید رسیدن روزهایی بهتر پای تلویزیون و سایتهای
خبری آغاز کردند تا اینکه انتشار اخباری مبنی بر روند مثبت مذاکرات
هستهای، آنها را دوباره به تالار شیشهای جنب پل حافظ کشاند.
از این رو در روزهای آغازین امسال شاخص با جهش هزاران واحدی مواجه شد اما
این خوشی نیز موقت بود و همان زمان هم بسیاری از کارشناسان با دیده تردید
به این مساله نگاه میکردند.آنها هشدار میدادند که این صعود بیش از آنکه
مستند به تحلیلهای تکنیکال باشد ناشی از رفتارهای هیجانی است. دو هفته بعد
همانطور که پیشبینی میشد، بازار دوباره رنگ قرمز به خود گرفت.هرچند این
روزهای سخت تا حدودی تعدیل شده، اما کارشناسان بورس معتقدند که دیگر اعتماد
از بازار سرمایه رخت بربسته و این بیاعتمادی تنها مربوط به مسائل سیاسی
نیست و عملکرد تیم اقتصادی دولت نیز در آن نقش دارد.کارشناسان در این زمینه
توصیههایی نیز به مسئولان ارائه می کنند.
***** اعتماد از بازار سرمایه رفته است
«دارستانی فراهانی» عضو هیأت مدیره شرکت کارگذاری فارابی در این باره
میگوید: عملکرد نامناسب تیم اقتصادی، مسئولان بازار سرمایه و
دستورالعملهای خلق الساعه آنها موجب شده تا همزمان امید و اعتماد که ثروت و
سرمایه هر بازاری است تبدیل به موج بدبینی نسبت به آینده شود.
وی به روند آتی بورس اشاره کرده و میافزاید: با توجه به حجم معاملات
روزانه بورس و رکود حاکم بر آن، روند فرسایشی تا تیر ماه امسال پیشبینی
میشود و ایجاد هیجان و افزایش تقاضا برای خرید سهام همزمان با نزدیک شدن
به مذاکرات نهایی علی رغم دورههای قبل محتمل نیست، چراکه به نظر میرسد
سهامداران به انتظار مشخص شدن تمامی ابعاد مذاکرات مینشینند.
وی میگوید: شرکتهایی در بازار سرمایه وجود دارند که حتی با فرض عدم توافق
هستهای بویژه در صورت افزایش نرخ دلار سودآور هستند که مجموعههای فعال
در گروه پتروشیمی و معدنی از جمله این موارد به شمار میروند.این درحالی
است که این مجموعهها اغلب جزو شرکتهای بزرگ و با سرمایه بالا هستند که
حرکت رو به بالای آنها نیاز به نقدینگی دارد و در شرایط فعلی حاکم بر بازار
سرمایه امکان تزریق نقدینگی وجود ندارد. در این میان تعدادی از کارشناسان
نیز معتقدند که ریزشهای شاخص تنها به مسائل سیاسی مربوط نمیشود و وضعیت
نابسامان بورس متاثر از شرایط کلان اقتصادی است.
**** تاوان تورم
در این باره «بهروز خدارحمی» دبیرکل کانون نهادهای سرمایه گذاری ایران از
رکود حاکم بر اقتصاد و تاثیر آن بر بورس و نیز لبریز شدن صبر سهامداران و
فروش سهم در شرایط منفی به عنوان دلایل اصلی ریزش شاخص و قیمتها در بازار
سرمایه یاد میکند.
وی میگوید: در یکسال و نیم گذشته شاخص بورس و قیمت ها در بازار سرمایه افت
تدریجی را در پیش گرفتهاند که نشان میدهد بازار سرمایه تافته جدا
بافتهای از شرایط کلی اقتصاد نیست و این فرضیه قابل قبول نخواهد بود که
اقتصاد کشور در وضعیت نامناسب و در مقابل اوضاع بورس رو به رشد و رونق
باشد.
خدارحمی میگوید: در حال حاضر بازارهای رقیب مانند مسکن، خودرو و ارز هم
شرایط پررونقی ندارند و بدلیل این که اولویت اول دولت مهار تورم است،
بنابراین تاوان این سیاست در کوتاه و میان مدت رکودی است که بر اقتصاد حاکم
شده و بدلیل رکود اقتصادی میتوان این گونه استدلال کرد که وضعیت منفی
بورس طبیعی است و بازار سرمایه در شرایط نگران کنندهای بسر نمیبرد.
**** چرایی منفی بودن بورس
دبیرکل کانون نهادهای سرمایه گذاری ایران، در خصوص چرایی منفی بودن شاخص،
قیمت ها و شرایط بازار در شرایط کنونی میگوید: آنچه در مقطع کنونی موجب
منفی شدن بازار شده نه خبرهای منفی است و نه فرضیه و توهم آینده مبهم برای
بازار؛ بلکه شرایط به گونهای شده است که سرمایهگذارانی که تاکنون صبوری
کردهاند، یا صبرشان لبریز شده و یا این که به نقدینگی خود نیاز مبرم دارند
و در بازار منفی اقدام به فروش سهام می کنند و فشار عرضه این روزها موجب
پایین آمدن قیمت و شاخص در بورس شده است.
اظهارات این کارشناسان در حالی است که در روزهای گذشته مسئولان دولتی با
اشاره به تعدیل نرخهای سود بانکی مدعی شده بودند بورس جان تازهای خواهد
گرفت.
**** نرخ سود هم درمان نبود
اما در مقابل، کارشناسان بازار سرمایه معتقدند که عدم اعتماد فعالان بورس
عمدهترین مشکل بورس بوده و پاداش ریسک بورسیها کاهش نرخ سود ۲ درصدی نیست
و نسبت به اینکه دولتیها فروش سهام را سهمیه بندی کردهاند، انتقاد
میکنند.
برخی از تحلیلگران بازار مطرح میکنند برای اینکه بازار سرمایه از جذابیت
برای سپرده گذاران بانکی برخوردار باشد، باید سودی فراتر از بازار پول برای
آنها به همراه داشته باشد.از سوی دیگر، برخی مطرح میکنند که باید نتایج
این تصمیمات را در بلندمدت دید و با دید بلندمدت به بازار سرمایه نگریست.
در عین حال، سرمایه گذاران بورسی انتظار داشتند که شورای پول و اعتبار با
کاهش بیشتر نرخ سود بانکی بتوانند به بازار سرمایه کمک کنند، اما این اتفاق
نیفتاد و بر این اساس فعالان این بازار مطرح میکنند که کاهش ۲درصدی نرخ
سود نتوانسته تاثیری بر این بازار بگذارد.
البته با توجه به اینکه رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرده که براساس
سیاستگذاریهای جدید، قرار است هر سه ماه یکبار بر روی نرخهای سود بانکی
تجدیدنظر شود، ممکن است با کاهش نرخ سود بانکی تحول بیشتری در بازار سرمایه
رخ دهد و بازار تا آن زمان باز هم باید منتظر کاهش دوباره نرخ سود بانکی
باشد. البته عده دیگری از تحلیلگران بازار سرمایه مطرح میکنند با توجه
به اینکه هدف اصلی کاهش نرخ سود بانکی، رونق بازار سرمایه نبوده است،
بورسیها هم به این تصمیم بی توجهی کردند و نباید منتظر مهاجرت سرمایهها
به بورس بود و این اتفاق زمانی میافتد که نرخ بازدهی بورس بیش از بازار
پول باشد. به هر حال برخی از کارشناسان بورس میگویند بازار سرمایه به شدت
منفعل شده و واکنشی حتی به مسائل سیاسی هم نشان نمیدهد.
وی میافزاید: سود بانکها از بارزترین نکاتی است که بر روی بازار سرمایه
تاثیر میگذارد و شاخص بورس نماینده وضعیت اقتصادی است و انعکاس خود را بر
روی شاخص خواهد گذاشت.
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در مورد افت شاخص و وضعیت فعلی که بازار
سرمایه برای سهامداران ایجاد کرده، میگوید: پتانسیل بازار بسیار خوب است و
عوامل تاثیرگذار در بازار سرمایه از جمله بحث مذاکرات مثبت است اما به این
معنا نیست که بتوانیم در مورد قیمتها و خرید و فروشها اجبار کنیم که
تصمیم گیریهای سهامداران براساس آنها صورت گیرد.هرکس در بازار فعال است از
بلوغ فکری و تجربه بالایی نسبت به بقیه فعالان سایر بازارها برخوردار است و
براساس تحلیل و اینکه کدام سهم در چه شرایطی قرار دارد، خرید و فروش می
کند و سیاستها و استراتژی هر فرد و تصمیم برای ورود و خروج به این بازار
با هر قیمتی توسط خود آنها صورت میگیرد.
***** راهکارهای بهبود شرایط بورس
«حیدر مستخدمین حسینی» کارشناس مسائل اقتصادی و بازار سرمایه ۳ راهکار برای بهبود شرایط بورس پیشنهاد میدهد:
اول مدیریت بازار سرمایه باید توسط گروهی باشد که به زوایای بورس آشنا
باشند نه اینکه بر اساس گفتههای چند نفر بازار راهبری شود.دوم اینکه دولت
در بازار سرمایه دخالتی نکند و قیمتگذاری و عرضه و تقاضا را بر عهده بازار
بگذارد و سوم؛ تجدید نظر در خصوص دخالتهای مقام ناظر در فعل و انفعالات
بورس.
وی با اشاره به اینکه با کاهش نرخ سود بانکی، مجموع درآمدها و مازاد درآمد
نظام بانکی کاهش مییابد و در نهایت منجر به کاهش قدرت خرید میشود، می
گوید: این شیوه جدید تعیین نرخ سود بانکی که مجاز هم شده، هیچ کارآیی برای
نظام بانکی ندارد، چه برسد به اینکه بخواهد منجر به تحول در بازار سرمایه
شود.
مستخدمین حسینی با اشاره به مشکلاتی که بورس درگیر آن است و سازو کارهایی
که بر این بازار حاکم است، وجود چنین مشکلاتی را ناشی از بی توجهی دولت به
رفع این مشکلات دانسته و میافزاید: این بازار با توجه به وضعیتی که دچار
آن است، نمیتواند بهره برداری و تاثیری از کاهش نرخ سود ببرد.
اقتصادبرتر