به گزارش خبرنگار معارف ایران اکونومیست آیت الله محمدعلی جاودان در کتاب رهنمای طریق در پاسخ به سوالی درباره نماز قضا نوشت که اگر به دلیل خواندن نماز قضا، توفیق انجام برخی مستحبات از کسی سلب شد، مانعی ندارد و حتی این وضعیت بهتر است. متن سوال و پاسخ به این شرح است:
«بنده دو سالی است که نماز قضا دارم اما هر چه می کنم موفق نمی شوم. (نماز شب می خوانم؛ قرآن و کتاب و جلسه شما و هیات و...) اما هر بار که شروع می کنم به نماز قضا، نه تنها ناکامم بلکه کارهای دیگر را هم رها می کنم.» چون نماز قضا واجب است، اگر موفق شوید این واجب را انجام بدهید، اگرچه مستحباتی از شما از دست برود، مانعی ندارد.
جاودان افزود: شما باید به هر ترتیب این واجب را انجام دهید. اصلا به جای نماز شب نماز قضا بخوانید. به جای قرائت قرآن نماز قضا بخوانید و تا نماز قضا تمام نشده، اگر همه آن مستحبات ترک بشود و به جای آن، نماز قضای واجب قرار داده شود، مانعی ندارد و بلکه بهتر است. البته وقتی نماز قضا انجام شد و یا بخشی از آن انجام شد، شما می توانید آن مستحبات را نیز به زندگی خودتان اضافه کنید.
استناد این استاد اخلاق روایتی از پیامبر اکرم(ص) است که فرمود «بنده من با چیزی محبوب تر از آنچه بر او واجب کرده ام، به دوستی من نگراید.» و روایتی از حضرت علی(ع) است که فرمود «شخص در وقت فریضه نماز، نافله نخواند و آن وانهد.(صفحه ۱۵۸)

جاودان همچنین در پاسخ به سوالی دیگر در این زمینه به وجود اشکالی در ساختمان شخصیتی و ایمانی انسان اشاره کرد که نیاز به معالجه دارد.
سوال «من نسبت به مسائل دیگر عبادی راغب تر هستم تا نسبت به نماز؛ البته این را هم بگویم که تقریبا در بیشتر مواقع نمازم را اول وقت می خوانم ولی برای خواندن نمازهای قضا و مستحبی و نماز شب رغبت دارم ولی توفیق ندارم. اشکال کار در کجای عملکرد من است؟» اگر انسان نسبت به واجبات رغبت ندارد نشانه یک اشکال در ساختمان شخصیتی و ایمانی اوست و این مشکل باید معالجه شود.
استناد روایی این پاسخ، حدیتی از امام صادق(ع) است که فرمود: هنگامی که بنده ای یک واجب از واجبات خدا را ترک و گناه کبیره ای از گناهان کبیره را مرتکب شود، خدا به او نگاه نکرده و او را پاک نمی کند. عرض کردم «خداوند به او نگاه نمی کند؟» فرمود «بله. زیرا به خدا شرک ورزیده است.» پرسیدم «شرک ورزیده است؟» فرمود «بله. زیرا خدا دستوری داده و شیطان نیز دستوری داده است و او دستور خدا را رها و به دستور شیطان عمل کرده است. پس او همراه با ابلیس در درَک هفتم جهنم خواهد بود».(صفحه ۱۶۰)
آشنایی با احکام نماز قضا
با توجه به این سفارش آیت الله جاودان نگاهی به احکام شرعی نماز قضا داریم تا ضمن مروری بر مسائل مربوط به این حوزه بر اساس نظر رهبر معظم انقلاب، اطلاع پیدا کنیم که آیا توانسته ایم وظایف شرعی خود را به درستی انجام بدهیم یا نه.
- هر کس نماز واجب را در وقت آن ترک کند، باید قضای آن را به جا آورد؛ هر چند در تمام وقت نماز خواب بوده یا به واسطه بیماری یا مستی، نماز را نخوانده باشد اما کسی که در تمام وقت بیهوش بوده و بی هوشی به اختیار او نبوده، قضا بر او واجب نیست.
- هرگاه بعد از وقت نماز بفهمد نمازی را که خوانده باطل بوده باید آن را قضا کند. مثل شخصی که بر اثر جهل به حکم شرعی، غسل را به نحوی انجام داده که شرعاً باطل است؛ بر وی قضای نمازهایی که در این حالت با حدث اکبر خوانده واجب است.
- قضای نمازهایی واجب است که یقین به ترک یا باطل بودن آنها دارد اما اگر شک یا گمان دارد بعضی از نمازهای گذشته را ترک کرده یا باطل خوانده واجب نیست که قضای آن را به جا آورد.
- در نماز قضا ترتیب واجب نیست؛ جز در میان قضای ظهر و عصر و مغرب و عشا از یک روز، همچنین دوره کردن نماز به معنای تکرار نماز برای احراز ترتیب لزومی ندارد. بنابراین کسی که قصد دارد نماز قضای یکسال را بخواند، میتواند آنها را به ترتیب زیر به جا آورد. ابتدا مثلاً ۲۰ بار نماز صبح، بعد ۲۰ بار هر یک از نماز ظهر و عصر و سپس ۲۰ بار هر یک از نماز مغرب و عشا و تا یکسال به همین صورت ادامه دهد؛ همانطور که میتواند با یکی از نمازها شروع کند و به ترتیبی که نمازهای پنجگانهی یومیه را میخواند آن را ادامه دهد.
- کسی که چند نماز او قضا شده و شماره آنها را نمیداند، مثلاً نمیداند دو نماز بوده یا سه نماز، کافی است مقدار کمتر را بخواند. (یعنی همان مقداری که یقین به قضا شدن آن دارد).
- نوافل و نمازهای مستحب به جای نماز قضا محسوب نمیشود و کسی که نماز قضا بر عهده او باشد، واجب است آن را به نیت نماز قضا بخواند.
- افرادی که در حال حاضر قادر به قضای همه نمازهای فوت شده نیستند، واجب است به هر مقدار که قدرت دارند، قضا و هر مقداری که قادر نیستند وصیت نمایند.
نماز قضای پدر و مادر
- بر پسر بزرگتر واجب است که نمازهایی که از پدر و مادرش فوت شده و از روی طغیان و نافرمانی نبوده، بعد از مرگ آنها به جا آورد، بلکه اگر از روی طغیان و نافرمانی هم ترک کرده باشد بنابر احتیاط مستحب باید به همین طور عمل کند.
- اگر پدر یا مادری اصلاً نماز نخوانده باشد، بنابر احتیاط واجب در این صورت هم قضای نمازها بر پسر بزرگتر واجب است.
- منظور از پسر بزرگتر، بزرگترین پسری که بعد از مرگ پدر و مادر در حال حیات است میباشد. بنابراین اگر پسر بزرگ، چه بالغ باشد یا غیر بالغ، قبل از پدر و مادر فوت کند، تکلیف قضای نماز پدر و مادر بر پسر بزرگی واجب است که هنگام وفات آنها زنده باشد.
- ملاک واجب بودن قضای نماز پدر و مادر این است که فرزند مذکر از دیگر اولاد میت، اگر میت اولاد ذکور داشته باشد، بزرگتر باشد. بنابراین اگر فرزند بزرگ میت، دختر و فرزند دوم او پسر باشد، قضای نمازهای پدر و مادر بر پسر که فرزند دوم است واجب است.
- هرگاه شخص دیگری نمازهای پدر و مادر را قضا کند، از پسر بزرگتر ساقط میشود.
- بر پسر بزرگتر واجب است آن مقدار از نمازهایی را که یقین دارد از پدر و مادرش فوت شده است، قضا کند و اگر نمیداند که از پدر یا مادرش نماز قضا شده یا نه، چیزی بر او واجب نیست و تفحص و جستجو نیز لازم نمیباشد.
- بر پسر بزرگتر واجب است که نمازهای پدر و مادرش را به هر صورتی که امکان دارد قضا کند و اگر از انجام آن حتی از اجیر گرفتن برای انجام آن هم عاجز باشد، معذور است.
- کسی که خودش نماز قضا دارد و نماز پدر و مادر نیز بر او واجب شده، در انجام هر یک مخیَّر است و به عبارت دیگر هر کدام را اول به جا آورد، صحیح است.
- اگر پسر بزرگتر پس از فوت پدر و مادر از دنیا برود، بر دیگران تکلیفی نیست. بنابراین قضای نمازهای پدر و مادر بر پسر و یا برادر پسر بزرگتر واجب نمیشود.