شنبه ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ - 2025 March 01 - ۰ رمضان ۱۴۴۶
۱۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۷:۳۶

تک‌فرزندی با روح و روان بچه‌ها چه می‌کند؟

«عالیه شکربیگی» معتقد است: تک‌فرزندی یک مسیر به سوی تنهایی فردی است که فرد نه تنها در دوران کودکی، بلکه در طول زندگی با آن دست به گریبان خواهد بود. این احساس تنهایی می‌تواند در روان او رخنه کند و مشکلاتی را در ابعاد اجتماعی و روانی به همراه داشته باشد.
کد خبر: ۷۸۱۴۶۹

کاهش فرزندآوری در ایران به تغییراتی در سبک زندگی خانواده‌ها منجر شده است. این تغییرات نه تنها آینده اجتماعی و اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه تحولات عمیقی در روابط خانوادگی و ساختارهای اجتماعی ایجاد می‌کند. در چنین شرایطی، نگاه به نهاد خانواده و تحولات آن نیازمند بررسی دقیق‌تری است. «عالیه شکربیگی» جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، در گفت وگو با پژوهشگر ایران اکونومیست به ابعاد مختلف این مساله پرداخته و نگرانی‌های جدیدی را مطرح می‌کند که در صورت بی‌توجهی به آن ممکن است پیامدهای گسترده‌تری به همراه داشته باشند. متن گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانیم:

عامل اصلی کاهش فرزندآوری

ایران اکونومیست: یافته‌های مرکز آمار نشان می‌دهند اندازه خانواده‌ها در سال‌های اخیر کوچک‌تر شده و تعداد فرزندان کاهش یافته است. چه عواملی را می‌توان به عنوان دلیل اصلی آن مطرح کرد؟

عالیه شکربیگی: بله، اندازه خانواده‌ها در سال‌های اخیر کوچکتر شده و تعداد فرزندان کاهش یافته است. این تغییرات در واقع نتیجه کاهش ازدواج و کاهش باروری است. به نظر من، مهم‌ترین دلیلی که می‌توان برای این کاهش مطرح کرد، مسئله نگرانی‌های اقتصادی خانواده‌هاست. در یکی از فیلم‌هایی که در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، فیلمی به نام «رها» بود که داستان یک خانواده چهار نفره را روایت می‌کرد. رها دختر خانواده بود که دانشجو بود و این خانواده شرایط اقتصادی سختی داشتند. در نهایت برای تأمین هزینه یک لپ‌تاپ که رها برای کارهای پژوهشی نیاز داشت، برادرش مجبور به دزدی شد و در نهایت این مسائل منجر به کشته شدن رها شد. در چنین شرایطی که وضعیت اقتصادی خانواده‌ها اینطور است، چطور می‌توان از آنها خواست که فرزند بیشتری بیاورند؟ ما باید شرایط و زیرساخت‌های لازم را فراهم کنیم تا خانواده‌ها احساس امنیت کنند.

وقتی عمو و خاله در خانواده‌ها کم‌رنگ می‌شوند

ایران اکونومیست: چه تبعات روانی و اجتماعی ممکن است برای افراد و جامعه به دنبال افزایش تک‌فرزندی به وجود آید؟

شکربیگی: اولین مسئله‌ای که در این زمینه پیش می‌آید، کمرنگ شدن روابط خویشاوندی در جامعه است. مفاهیمی مثل عمو، خاله، دایی، برادر و خواهر که جزء اصول ساختاری نهاد خانواده در ایران بوده‌اند، به تدریج کم‌رنگ می‌شوند. وقتی در یک خانواده تنها یک فرزند وجود داشته باشد، این روابط گسترده خانواده‌ای کمتر شکل می‌گیرد. به عنوان مثال، وقتی فردی تنها یک برادر یا خواهر ندارد، در آینده که خود تشکیل خانواده می‌دهد، دیگر نمی‌تواند عموی یا خاله‌ای برای فرزند خود باشد. این تغییرات در نهایت به تنهایی بیشتر افراد منجر می‌شود.

در واقع، تک‌فرزندی یک مسیر به سوی تنهایی فردی است که فرد نه تنها در دوران کودکی بلکه در طول زندگی با آن دست به گریبان خواهد بود.

اگر فردی تک‌فرزند باشد، حتی در صورتی که ازدواج کند و فرزندانی داشته باشد، در درونش احساس تنهایی را تجربه خواهد کرد. در واقع، تک‌فرزندی یک مسیر به سوی تنهایی فردی است که فرد نه تنها در دوران کودکی بلکه در طول زندگی با آن دست به گریبان خواهد بود. این احساس تنهایی می‌تواند در روان او رخنه کند و مشکلاتی را در ابعاد اجتماعی و روانی به همراه داشته باشد.

ایران اکونومیست: این مسئله فقط محدود به مشکلات فردی می‌شود یا پیامدهای گسترده‌تری برای جامعه هم دارد؟

شکربیگی: قطعاً. از نظر اجتماعی، تک‌فرزندی باعث کاهش جمعیت جوان می‌شود که این موضوع در آینده مشکلات زیادی را ایجاد می‌کند. به ویژه در حوزه بازنشستگی و تأمین نیروی کار جوان. با کاهش فرزندآوری، جامعه دیگر نمی‌تواند به‌طور مؤثر جایگزین‌های مناسب برای بازنشستگان فراهم کند. این مسئله نه تنها به نهاد خانواده آسیب می‌زند، بلکه بر کل ساختار اجتماعی و اقتصادی تأثیر می‌گذارد. بنابراین، کاهش فرزندآوری نه تنها پیامدهای روانی بدی برای افراد دارد بلکه برای جامعه و نهادهای مختلف اجتماعی نیز تبعات منفی به همراه خواهد داشت.

ایران اکونومیست: آیا کاهش تعداد فرزندان در خانواده‌ها می‌تواند به احساس سرافکندگی نسبت به خانواده‌های پرجمعیت مرتبط باشد؟

شکربیگی: در این سوال ۲ موضوع متفاوت مطرح شده: یکی کاهش تعداد فرزندان در خانواده‌ها و دیگری ارتباط آن با احساس سرافکندگی نسبت به خانواده‌های پرجمعیت. به نظر من، این ۲ مقوله جدا از هم هستند. امروزه در جامعه ما ۲ سبک زندگی متفاوت وجود دارد. یک سبک زندگی رسمی و دیگری غیررسمی. در سبک زندگی رسمی، خانواده‌هایی وجود دارند که به نوعی در دایره حاکمیت و دسترسی به امکانات قرار دارند. این خانواده‌ها از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حمایت می‌شوند و به دلیل دسترسی به رانت‌ها و امکانات بیشتر، نگرانی چندانی برای هزینه‌های فرزندآوری ندارند. بنابراین، آن‌ها تمایل به داشتن خانواده‌های پرجمعیت دارند. در این شرایط، بحث احساس سرافکندگی به هیچ عنوان مطرح نیست.

در مقابل، در خانواده‌هایی که با مشکلات اقتصادی مواجه هستند یا آن‌هایی که به امکانات کمتری دسترسی دارند، کاهش تعداد فرزندان بیشتر به دلیل فشارهای اقتصادی و تغییر نگرش نسبت به فرزندآوری است. این موضوع به مسئله هزینه‌های زندگی، نگرانی‌های اقتصادی و نیاز به تأمین شرایط بهتر برای فرزندان مربوط می‌شود. البته باید توجه داشته باشیم که در برخی موارد، مسائل پزشکی و بهداشتی هم می‌توانند در تعداد فرزندان خانواده‌ها تاثیرگذار باشند. در مجموع، کاهش تعداد فرزندان بیشتر به این مسائل مربوط است تا احساس سرافکندگی نسبت به خانواده‌های پرجمعیت.

تک‌فرزندی: نتیجه شرایط ناعادلانه نه فخر فروشی

ایران اکونومیست: به نظر شما، آیا تک‌فرزندی نوعی فخر فروشی محسوب می‌شود؟

شکربیگی: به نظرم افرادی که تک‌فرزندی را به عنوان فخر فروشی می‌بینند، انسان‌های ناآگاه هستند. تک‌فرزندی نه تنها هیچ مزایایی برای نهاد خانواده ندارد، بلکه برای جامعه هم مفید نیست. در واقع، این تفکر که تک‌فرزندی یک نوع فخر فروشی است، کاملاً اشتباه است. چون تک‌فرزندی در شرایطی که بسیاری از خانواده‌ها توانایی تأمین مایحتاج 2 یا سه فرزند را ندارند، نه تنها باعث کاهش رفاه خانواده‌ها می‌شود بلکه به مشکلات اجتماعی و روانی هم دامن می‌زند.

امروزه ما در شرایطی قرار داریم که خانواده‌ها به سختی می‌توانند نیازهای ابتدایی فرزندان خود را تأمین کنند. من اعتقاد دارم که نهادهای حاکمیتی باید نگاه دلسوزانه، مسئولانه و متعهدانه‌تری نسبت به مردم داشته باشند. بنابراین، مشکل اصلی نه در تک‌فرزندی بلکه در شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم است که باعث شده خانواده‌ها از فرزندآوری صرف‌نظر کنند و حتی فکر کنند که داشتن تک فرزند هم یک نوع «فخر» محسوب می‌شود.

افرادی که تک‌فرزندی را به عنوان فخر فروشی می‌بینند، انسان‌های ناآگاه هستند. تک‌فرزندی نه تنها هیچ مزایایی برای نهاد خانواده ندارد بلکه برای جامعه هم مفید نیست.

ایران اکونومیست: تغییرات در نوع نگاه جامعه به خانواده، چه تأثیری در کاهش تعداد فرزندان و روند تک‌فرزندی داشته است؟

شکربیگی: این تغییرات در نگاه جامعه به خانواده تأثیر زیادی داشته است. وقتی جامعه به نهاد خانواده به این شکل نگاه می‌کند و مسائل اقتصادی و معیشتی در صدر مشکلات قرار می‌گیرد، طبیعی است که تعداد فرزندان کاهش یابد. علاوه بر این، تغییر نگرش‌ها در جامعه و رسانه‌ای شدن مسائل خانوادگی نیز در این روند مؤثر است. مسئولان باید توجه بیشتری به شرایط معیشتی و اقتصادی مردم داشته باشند و به این ترتیب ممکن است نگرش‌ها به خانواده تغییر کند و شرایط برای فرزندآوری بهتر شود.

اگر حمایت نباشد، ازدواج و فرزندآوری معنایی ندارد

ایران اکونومیست: آیا فکر می‌کنید مسئولان باید تغییراتی در سیاست‌های خود ایجاد کنند؟

شکربیگی: بله، به طور قطع. مسئولان باید ابتدا خودشان را بررسی کنند و از خود بپرسند که چه کارهایی در جهت حمایت از خانواده‌ها انجام داده‌اند. در حال حاضر، کاهش ازدواج و باروری پیامدهای مستقیم ناکارآمدی در سیاست‌های مرتبط با خانواده است.

ایران اکونومیست: در پایان این گفتگو، اگر نکته دیگری برای اشاره دارید، بفرمایید.

شکربیگی: نکته‌ای که باید به آن توجه کنیم این است که ما اغلب درباره تک‌فرزندی، کاهش ازدواج و ابعاد مختلف خانواده صحبت می‌کنیم اما واقعاً کمتر فردی به این مسئله می‌پردازد که چرا خانواده‌ها به این وضعیت تن داده‌اند. در حال حاضر، این انتظار وجود دارد که خانواده‌ها فرزندآوری داشته باشند اما این انتظار بدون در نظر گرفتن شرایط واقعی خانواده‌ها کاملاً بی‌پایه است.

مسئولان باید نگاه خود را به این موضوع تغییر دهند و نگاهی شبیه به کشورهای توسعه‌یافته داشته باشند. در بسیاری از این کشورها، هر نوزادی که به دنیا می‌آید به‌عنوان یک سرمایه انسانی محسوب می‌شود و تمام امکانات و برنامه‌ریزی‌ها برای آینده او از همان ابتدا فراهم می‌شود. مسئولان باید درک کنند که وقتی از خانواده‌ها می‌خواهند فرزند بیاورند، باید تمامی نیازهای مالی، اجتماعی و عاطفی آن‌ها را در نظر بگیرند. قبل از اینکه از خانواده‌ها توقع داشته باشیم که فرزند بیاورند، باید عملکرد مسئولان در تأمین نیازهای اجتماعی و اقتصادی مردم بررسی شود. ما نمی‌توانیم از خانواده‌ها انتظار داشته باشیم که فرزند بیاورند در حالی که خودشان با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم می‌کنند.

آخرین اخبار